کتاب در ستایش مادران خانه دار
معرفی کتاب در ستایش مادران خانه دار
کتاب در ستایش مادران خانه دار نوشته لورا شلسینگر است که با ترجمه عاطفه برقعی منتشر شده است. کتاب در ستایش مادران خانه دار، روانشناسی زنان خانهدار است.
درباره کتاب در ستایش مادران خانه دار
جنین در بطن مادر به وجود میآید، نه ماه از بدن او و سپس با شیرش تغذیه میکند، صدای مادر از هر صدای دیگری در این دنیا برایش آشناتر است، پس چگونه میتوان باور داشت که آغوش، بوسه، خنده، نوازش، حرارت و زمزمههای مادر با اعمال روزمرهای مانند تغذیه و عوض کردن پوشک جایگزین شود؟
نویسنده توضیح میدهد هرگز مایل نیست به خانمی بگوید باید چکار کند تا زندگیاش رضایتمند، هیجانانگیز و هدفمند شود و مطمئن است روشهای زیادی برای ایجاد رضایت فردی وجود دارند. این کتاب نخواسته به زنی بگوید که در خانه بیش از هر جای دیگری روی کره زمین به وجود او احتیاج است، زیرا قصد ندارد اگر انتخاب زنان کاری تمام وقت است، احساس گناه کنند و هیچگاه به زنان نمیگوید گرمی، حرارت، عشق و پرورشی که میتواند در خانه ایجاد کنند چه لذت، رضایت و آرامش بیانتهایی را برایش به ارمغان خواهد آورد، زیرا ممکن است در نظر آنها فردی مهاجم به نظر برسد.
این کتاب نمیخواهد کسی را محکوم کند، بلکه میخواهد به شما این فرصت را بدهد تا با زندگی خانوادههایی که مادرانی خانهدار دارند، بیشتر آشنا شوید و نویسنده امیدوار است شما هم مطالب کتاب را با تمام وجود احساس و درک کنید.
خواندن کتاب در ستایش مادران خانه دار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام زنان خانهدار و شاغل و علاقهمندان به روانشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب در ستایش مادران خانه دار
قبل از شروع پیشدبستانی، دو کودکستان را برای نگهداری پسرم امتحان کردیم. فرستادن او به اولین مهد کودک را زمانی متوقف کردیم که ساعت ۴ بعد از ظهر به آنجا رسیدم و دیدم هنوز پسرم در حال گریه کردن است. خانم مدیر سعی داشت با دلایل معمول مرا متقاعد کند که او برای سازگار کردن خود با محیط به زمان نیاز دارد، اما من دریافتم هیچ دلیلی وجود ندارد که بخواهم با غیبت خود باعث آزارش شوم. دومین بار هنگامی اتفاق افتاد که از لحاظ مالی دچار بحران شده بودیم و من مجبور بودم به صورت پاره وقت در رادیو کار کنم. در ابتدا تجربهٔ رفتن به مهد کودک برایش جالب بود اما پس از گذشت چند هفته زندگی روزمره، در نظرش کسالت بار شد و دوباره دوست داشت با هم باشیم تا به کارهایی مانند بازی، مطالعه، مأموریت، ورزش، کار هنری، هجی کردن واملا نوشتن، دوچرخه سواری، پیاده روی و غیره برسیم. در نتیجه برای بار دوم نیز کودکستان رفتنش را تعطیل کردیم. من برای هر لحظهٔ مادر بودنم، خدا را سپاسگزارم. خاطرات بسیار شیرینی از نشاندن پسرم در چرخ دستی خرید فروشگاه یا هنگامی که به جنگل میرفتیم و وانمود میکردیم هیولاها در تعقیبمان هستند و با چوب، شمشیر و نیزه درست میکردیم، دارم. هم اکنون او برای خودش مردی شده و در ارتش آمریکا، چترباز است.
من و همسرم به این نتیجه رسیدیم که برای پشتیبانی و حمایت مالی زندگیمان باید دوباره در رادیو کار کنم و او به کارهای منزل و امور مالی رسیدگی کند. با این وجود هیچ شغلی را که نیاز به بیرون رفتن از خانه و تنها گذاشتن فرزندم، در حالی که خانه و بیدار بود، نپذیرفتم. تمام روز را به مراقبت از او سپری میکردم و شبها ساعت ۹، هنگامی که میخوابید، سرکار میرفتم. سرانجام وقتی پیشدبستانیاش را شروع کرد، زمان کارم را به روز، که او در خانه نبود، تغییر دادم.
همیشه برای نوشتن و انجام تحقیقاتم، ساعت ۵ صبح بیدار میشدم و تا زمانی که میخواستم او را برای مدرسه رفتن بیدار کنم، کارم را به اتمام میرساندم. سعی کردم همواره کارم را در کنار خانوادهام انجام دهم و هرگز دور از آنها نباشم.
حجم
۱۵۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۵۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
نظرات کاربران
وقتی تصادفا پیداش کردم خیلی خوشحال شدم. من به عنوان یه پسر جوان که داره درباره ویژگی ها و خصوصیات همسر آیندش فکر میکنه دوست داشتم در کنار این همه کتاب فمنیستی با چنین طرز تفکری هم آشنا بشم و این
نسیم من یک مادر هستم وگاهی خیلی خسته میشوم این کتاب به من معنای مادر بودن را بیشتر یادآوری کردو در طول خواندنش واقعا آرامش می گرفتم . چون حس می کردم نویسنده از جنس خودم هست
این کتاب فوق العادست خیلی از مسائلی که در جامعه ایران باهاشون روبرو میشیم تو این کتاب میتونیم دربارشون بیشتر فکر کنیم چون بررسی های دقیق و ریز بینانه ایی داره به مادران خانه دار و تمام زنان سرزمینم پیشنهاد
تا حالا این همه کتاب مطالعه کردم به اندازه مطالعه این کتاب آرومم نکرده بود. در حد یک مدیتیشن عمیق حالمو دگرگون کرد. نوشته ها طوری صمیمانه به نظر میرسیدن که از صحبت های گرم مادرتون هم دلنشین تر بود. انتظار نداشتم
از همین تریبون یک خسته نباشید عرض میکنم خدمت همه زنان خانه دار که اسیر کلیشه های فمنیستی نشدند و زندگی کردند ، با همه سختی ها.