کتاب پرنده ها و آسمان
معرفی کتاب پرنده ها و آسمان
کتاب پرنده ها و آسمان نوشتهٔ فریده فرجام، که او را اولین نویسندهٔ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان میدانند، در مجموعهٔ دانستنیهای کودک و نوجوان این انتشارات به چاپ رسیده است. داستان «پرنده ها و آسمان» به کودکان یاد می دهد که چگونه تفاوتها را بپذیرند و نه خودشان کسی را اذیت کنند و نه اجازه دهند افراد زورگو به آنها آزار برسانند. تصویرگری این کتاب به عهدهٔ محمدعلی بنی اسدی بوده است. این طراحیها با خودکار صورت گرفته و با استفاده از تکنیک میکس مدیا در کنار هم قرار گرفتهاند.
درباره کتاب پرنده ها و آسمان
در اولین سطرهای کتاب میخوانیم:
شهری است بین شهرها. این شهر مردمی مهربان و کاری دارد. آسـمانی آبـی دارد. پرندههای رنگینی دارد که سـحر از خـواب بیدار میشوند. بالهایشان را با نوکهایشان تمیز میکنند. دمهایشان را صاف میکنند. با آواز و سوت، چهچهه و بغوبغو میپرند و دنبال آب و دانه میگردند. تمام روز، روی شهر پرواز میکنند. یـک روز تابسـتان، یـک دسـته از پرندههـای شـهر، کـه بـا هـم دوسـت و همسـایه بودنـد، از لانههایشـان بیرون آمدنـد تـا بـه جسـتوجوی آب و دانـه برونـد؛ امـا ناگهـان یــک دســته پرنــده کــه زنگولــه دور گردنشــان بــود، بــا جرینگ جرینگ پریدند و جلوی لانه هایشان را گرفتند..
درباره فریده فرجام
فریده فرجام، نویسنده کودکان، نمایشنامهنویس، نویسنده و شاعر بزرگسالان است. کتاب «مهمانهای ناخوانده» او در سال ۱۳۴۵ از سوی کانون پرورش فکری کودکان به عنوان اولین کتاب این ناشر، منتشر شد و جوایزی را نیز از آن خود کرد. پس از آن کتابهای دیگری نیز در این انتشارات چاپ کرده است. از آن جمله میتوان به داستان «گل بلور و خورشید» اشاره کرد که برنده جایزه نمایشگاه کتاب بولونیا در سال ۱۹۶۷ و جایزه یونسکو در ژاپن شد. داستانی دیگر به اسم «عمو نوروز» را نیز فرجام با کمک م. آزاد هنگامی که در گروه ویراستاران کانون کار میکرد، بازنویسی کرد که در انتشارات کانون به چاپ رسید.
کتاب پرنده ها و آسمان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کودکان و نوجوانانی که به مطالعهٔ داستان علاقه دارند از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.
بخشی از کتاب پرنده ها و آسمان
کبوترچاهی خاکستری و دوستانش برگشتند سر کوچه. جلوی دستهٔ پرندههای زنگولهدار ایستادند. کلاغ پنجهسیاه پرید جلو: «سلام. ما اومدیم خیلی دوسـتانه از شما بپرسـیم، چیکار کنیم دیگه مزاحم ما نشین؟»
مینای نوکزرد نزدیک آمد: «لطفاً به ما بگین. بریم رنـگ پرهامـون رو عـوض کنیـم؟ دمهامـون رو کوتـاه کنیم؟ نوکامون رو بچینیم؟ حرف شما چیه؟»
کبوتـر زنگولـهدار گفـت: «مـا از پنجههای سـیاهرنگ کلاغ، نـوک زرد مینـا، دم دراز چلچلـه، کاکل یاکریـم پرصورتی خوشمون نمییاد. همین!»
حجم
۱۹٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۰ صفحه
حجم
۱۹٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۰ صفحه
نظرات کاربران
#۷۹ نسبت به داستان تعریف شده، کتاب خیلی طولانی و خستهکنندهای بود. در تمام این چهل صفحه، منتظر اتفاق جالب و هیجانانگیزی بودم که با اشتیاق بخوانمش، اما داستان بدون هیچ نقطه اوجی با پند اخلاقی تمام شد و گفتگوها
با تشکر از نویسنده محترم. و توجه ایی که به مشکل قلدری در جامعه بچه ها داشته اند. نظر درباره کتاب بستگی دارد به سن مخاطب. اگر گروه ب و ج باشد، به نظر من میزان گفتگو ها زیاد و
بنظرم محتوای مفیدی نداشت ومنم خوشم نیومد👎
کتاب مفهوم داری بود داستانش هم قشنگ بود.
والا چی بگم من وقتی میخواستم این کتاب رو بگیرم وقتی نظر هارو خوندم همه درمورد کتاب نظزر منفی دادن ولی جدی نگرفتم کتاب رو خریدم و واقعا کتاب خیلی بی محتوایی بود اصلا جالب نبود داستانش هم جالب نبود
خیلی قشنگ بود.
همون دوسه سفحه اول حوصلم سر رفت تراحیش مثل تراحی اولیه ی یک نقاشی خیلی بد