کتاب فلسفه سیاسی دولت الموت
معرفی کتاب فلسفه سیاسی دولت الموت
کتاب فلسفه سیاسی دولت الموت اثری از مرادعلی توانا است که به عنوان پایان نامه دکتری او، در آکادمی علوم تاجیکستان منتشر شده است. این کتاب به بررسی فلسفه سیاسی دولت النزاری الموت و تاریخ پر رمز و راز آن میپردازد.
درباره کتاب فلسفه سیاسی دولت الموت
قلعه الموت یا دژ الموت، به معنای آشیانه عقاب مقر حسن صباح، بنیانگذار دولت اسماعیلیه، و یکی از قلعههای تاریخی ایران است که بخشهای زیادی از آن ویران شده و امروزه فقط آثاری از آن برجا مانده است.
حسن صباح، حجت امام و داعی بزرگ مذهب اسماعیلیه نزاری بود. هرچند در ری به عنوان شیعه دوازده امامی بزرگ شده و تربیت یافته بود اما بعد از آشنایی با امیره ضراب و ابونصر سراج، به مذهب اسماعیلی متمایل شد. پس از درگذشت المستنصر بالله، خلیفهٔ فاطمی، در سال ۴۸۷ ه.ق در قاهره و بروز اختلاف بر سر جانشینی وی، حسن صباح از نزار حمایت کرد و با قتل وی، به عنوان حجت امام، رهبری نزاریان در آسیای مرکزی، ایران، عراق و شام را بر عهده گرفت و ارتباط خود با خلافت فاطمی را بهطور کامل قطع کرد. او حکومت اسماعیلیه الموت را بنا کرد و جنگ با سلجوقیان را آغاز کرد. حسن صباح در پی درگیریهایی که با ملکشاه، برکیارق، سنجر و محمد تپر داشت و در دوران ملکشاه و وزیر مقتدرش، خواجه نظامالملک، به دست حشاشین ترور شد.
و اما درباره اسماعیلیه چه باید بدانیم؟
اسماعیلیان گروهی از شیعیان هستند که به امامت اسماعیل، فرزند جعفر صادق، اعتقاد دارند. اما امروزه از تعدادشان کاسته شده است. بنا بر آنچه که هانری کربن میگوید اسماعیلیان نزاری پس از سقوط قلعه الموت به دست مغولان و نابودی کتب موجود در آن منابع خود را از دست دادند.
مرادعلی توانا در کتاب فلسفه سیاسی دولت الموت که به عنوان رساله دکتری خود منتشر کرده است، درباره فلسفه سیاسی دولت نزاری الموت، سخن گفته است.
کتاب فلسفه سیاسی دولت الموت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه کسانی که به فرهنگ و تاریخ ایران علاقهمندند و دوست دارند درباره قلعه الموت و حسن صباح و به طور کلی فضای فکری و فعالیتهای سیاسی آنان بدانند، از خواندن کتاب فلسفه سیاسی دولت الموت لذت میبرند.
بخشی از کتاب فلسفه سیاسی دولت الموت
شکوه فاطمه (س) خطاب به زنان مهاجر و انصار در شهر مدینه، بیانگر تضاد آشکار دو جریان مزبور است. ابن ابی الحدید این سخنان را نقل کرده که دربخشی از آن آمده است:
«بخدا سوگند صبح کردم در حالیکه دنیای شما را ناخوش داشته و از مردانتان خشمناکم ..... وای برآنها چگونه خلافت را از کوههای استوار رسالت و جایگاه نبوت و محل فرود جبرئیل امین وآنها که در دین ودنیا پاکند، دور کردند؟ آگاه باشید که این زیانی است غیرقابل جبران! چه شد اینها ابوالحسن را کنار زدند؟..... بخدا سوگند آنچنانکه رسول خدا زمام خلافت را به او سپرده بود، اگر مردم نیز چنین می کردند،آنها را به آرامی بسوی پیشرفت سوق می داد ... این عمل آنها آبستن حوادث است که پیامدش بر همه آشکار خواهد شد، آنگاه بجای شیر، خون می دوشید و کاسه ها را از خون و زهر پر میکنید....شما را به شمشیرهای برنده و هرج ومرج فرا گیر و استبداد ستمگران بشارت باد! سرمایههایتان را غارت کنند و جمعتان را پراکنده نمایند. دریغا که حسرت خواهید خورد، آن زمان بکجا خواهید رفت؟ اکنون کور شده اید وحقائق را نمیبینید. آیا بزور شما را هدایت کنیم، در حالیکه خودتان نمیخواهید؟»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۷۶ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۷۶ صفحه
نظرات کاربران
کتاب بسیار جذاب و مفیدی هست و خیلی از ناگفته هارو بیان میکنه، متن روانی داره اما بعضی جاها پرگویی شده که مطالعه ی اون قسمتها از حوصله من خارج بود، و همچین به نظر من فصل های اولیه و
کتابهای زیادی در مورد دولت الموت نگاشته شده است. این کتاب اما بیش از بررسی صرفِ تاریخ، به فلسفه سیاسی آن دولتِ مستعجل می پردازد که در نوع خود کاری بسیار بدیع است.