سون تزو
سون تزو (Sun Tzu) یکی از بزرگترین استراتژیستهای جنگی و نویسنده و فیلسوفی چینی است. او با افکار و عقاید خود و همچنین نظریاتی که در زمینهی استراتژیهای جنگی ارائه داده است، تأثیر عمیقی بر روی تفکر نظامی و فلسفی چین و دیگر کشورهای جهان گذاشته است. او نهتنها یک استراتژیست قدرتمند که متفکری خردمند نیز بود و با آموزههایش سعی داشت به مردم یاد دهد که چگونه با استفاده از هوش و تدبیر خود بر مشکلات غلبه کنند.
بیوگرافی سون تزو
سون تزو در قرن ششم قبل از میلاد زندگی میکرد. دربارهی زندگی و همچنین محل تولد او اطلاعات دقیقی در دسترس نیست و کسی درست نمیداند که او کجا به دنیا آمد؛ ولی معمولاً گفته میشود که محل زندگی او در ایالت وو در چین باستان بوده است. برخی نیز میگویند که خانوادهی او، افرادی نظامی و نجیبزاده بودهاند. دوران زندگی او با دورهی «بهار و پاییز» چین همزمان بوده است. در این دورهی تاریخی، چین رویدادهای تاریخی مختلفی را شاهد بوده است. در طی این دوران جنگها و درگیریهای زیادی بین ایالتها رخ میداد و فیلسوفان بزرگی مثل کنفوسیوس و لائوتسه که تأثیر عمیقی بر فلسفهی چینی گذاشتند ظهور کردند. این دوره همچنین دوران شکوفایی ادبیات، هنر و علم بود. سون تزو در دورانی زندگی میکرد که ایدههای نو و تفکرات جدید از هر سو شکوفه میزدند و رشد میکردند و او خود نیز یکی از کسانی بود که بذر نگرشهای فلسفی جدید را در خاک این کشور بزرگ کاشت. سون تزو پیش از آنکه فیلسوف و نویسنده باشد، ژنرال و استراتژیستی جنگی بود و به فرمانروای ایالت وو که هولو نام داشت خدمت میکرد. او در سال ۵۰۰ قبل از میلاد به درگاه فرمانروا احضار شد تا به او برای حمله به ایالت چو که از آنها قدرتمندتر و مجهزتر بود، کمک کند و نقشه بریزد. آوازهی شهرت سون تزو به گوش هولو رسیده بود و او میدانست که استراتژیستی ماهرتر از سون تزو نمیتواند پیدا کند.
در آن زمان، هیچ کتابی دربارهی اصول و فنون جنگ نوشته نشده بود و هیچکس نمیدانست که استراتژیهای جنگی دقیقاً چه هستند و یا چگونه میتوان از راه هوشمندانهتری به پیروزی رسید. فرمانروا هولو تصمیم گرفت پیش از آنکه سون تزو را بهعنوان مشاور خود استخدام کند او را مورد آزمایش قرار دهد. او به سون تزو گفت که از استراتژیهای او خبر دارد و حال میخواهد ببیند که آیا نظریههای او واقعاً جواب میدهند یا نه. درنتیجه، هولو گروهی متشکل از ۱۸۰ زن را از حرمسرای خود بیرون آورد، آنها را به دو گروه تقسیم کرد و دوتا از زنهای موردعلاقهی خود را بهعنوان سردستهی این دو گروه انتخاب کرد. او سپس از سون تزو خواست که فرمانروایی این زنان را برعهده بگیرد. سون تزو به دست زنان شمشیر داد و سعی کرد آنها را راضی کند تا از دستورهایش پیروی کنند، ولی زنان تنها میخندیدند و هیچ کاری انجام نمیدادند. سون تزو باز هم سعی کرد آنها را راضی به پیروی از خود کند؛ ولی تلاشهایش هیچ به نتیجه نمیرسیدند. او سپس به هولو گفت که دستورهای او واضح و روشن است، مشکل از سردستهی این دو گروه است و آن دو زن باید اعدام شوند. بعد از آنکه آن دو زن کشته شدند، سون تزو دو زن جدید را در رأس این دو گروه قرار داد و این بار، همهی زنان از دستورهایش بهدرستی پیروی میکردند. هولو بعد از این آزمایش، به قدرت فرمانروایی و سرسختی سون تزو ایمان آورد و او را بهعنوان فرمانده سپاه خود منصوب کرد. ازآنپس، ایالت وو موفقیتهای بسیاری به دست آورد و تبدیل به یکی از قدرتمندترین ایالات چین شد. بسیاری از محققان امروزه عقیده دارند که این داستان خیالی است و احتمالش بسیار کم است که واقعی باشد؛ بااینحال، هنوز هم در بسیاری از منابع بهعنوان نمونهای از انضباط و تعهد سون تزو به پیروزی روایت میشود.
در وجود تاریخی سون تزو شک و شبهههای بسیاری وجود دارد. خیلی از محققان به این نتیجه رسیدهاند که او یک شخصیت واقعی نبوده و ساختهی ذهن گروهی از فیلسوفان چینی است. منابع تاریخی بسیار اندکی از زندگی و فعالیتهای او وجود دارد و بسیاری از داستانهایی که راجعبه او وجود دارند بیش از اندازه افسانهای و غیرواقعی به نظر میرسند. او در دورانی زندگی میکرد که کشور پر از هرجومرج بود و خیلی از سوابق تاریخی مهم در این شرایط از بین رفتند و چیزی از آنها باقی نمانده است. تنها زندگینامهای که از او بهجایمانده است به قرن دوم پیش از میلاد برمیگردد. نویسندهی این اثر تاریخنگاری به نام سیماکیان است و او سون تزو را بهعنوان یک ژنرال و استراتژیست جنگی معرفی میکند. در چند کتاب تاریخی قدیمی دیگر نیز نام سون تزو دیده میشود، پس میتوان نتیجه گرفت که شخصیت او کاملاً تخیلی نبوده است.
به نظر میرسد که سون تزو در سال ۴۹۶ پیش از میلاد از دنیا رفته است.
درباره کتاب هنر جنگ
کتاب «هنر جنگ» تنها اثری است که سون تزو به نگارش درآورده است. باوجودآنکه این کتاب ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح به نگارش درآمده است، آموزههایش هنوز هم کاملاً کاربردی هستند و از آنها میتوان در زندگی روزمره بهره برد. نکتهای که دربارهی این کتاب وجود دارد، همین است که آموزههایش تنها دررابطهبا جنگ نیستند؛ بلکه اصولی هستند که میتوان از آنها در هر جای زندگی روزمره استفاده کرد. این کتاب در سیزده فصل، جنبههای مختلف جنگ را بررسی میکند و هر بخش را بهخوبی تجزیهوتحلیل میکند. چیزی که این کتاب را از دیگر کتابها جدا میکند این است که سون تزو نوعی نگاه روانشناسانه و فیلسوفانه به جنگ دارد. او عقیده دارد که پیروزی واقعی این است که با کمترین مبارزه و خونریزی به موفقیت برسید. او همچنین میگوید که جنگ دارای دو بعد است: یک بعد فیزیکی و یک بعد ذهنی و فکری. ما برای موفقیت در جنگ باید به هر دو بعد به یک اندازه توجه کنیم و باید هم ذهن و هم جسم خود را به اندازهی کافی تقویت کنیم و پرورش دهیم تا بتوانیم به پیروزی برسیم. به نظر میرسد که سون تزو در نوشتن این کتاب از نوشتههای دیگر فیلسوفان و متفکران پیش از خود نیز استفاده کرده است و این همان چیزی است که ارزش این کتاب را دوچندان میکند. سون تزو میگوید که در جنگ باید به عوامل مختلفی توجه داشت:
استراتژی: دانش و تفکر در بیشتر مواقع نسبت به نیروی بدنی از اهمیت بالاتری برخوردار است. چیزی که به پیروزی ما کمک میکند ذهن ماست.
شناخت دشمن: باید تا جایی که امکانش وجود دارد از دشمن اطلاعات جمع کنیم تا با نقاط قوت و ضعف او آشنا شویم.
شرایط محیطی: خیلی مهم است که فاصلههای مکانی، خطراتی که در راه وجود دارند و همچنین شرایط آبوهوایی منطقه را در نظر بگیریم.
انعطافپذیری: از مهمترین ویژگیهای یک رهبر این است که بتواند توانایی تطبیق خود با شرایط را داشته باشد. او همچنین باید بتواند در بین قوای خود نظم برقرار کند و باید از ویژگیهای اخلاقی درستی برخوردار باشد.
این کتاب تغییروتحول عمیقی در طراحی جنگی به وجود آورد و بسیاری از افراد بزرگ در تاریخ از جمله ناپلئون بناپارت، مائو تسه دونگ و ژوزف استالین از این کتاب در هنگام جنگ الهام گرفتهاند. امروزه کتاب هنر جنگ نهتنها کتابی مفید برای نظامیان و سیاستمداران است، بلکه یکی از مهمترین کتابهای حوزهی کسبوکار و مدیریت نیز به حساب میآید.