بدیع الزمان فروزانفر
زندگینامه و معرفی آثار بدیعالزمان فروزانفر
محمدحسین (عبدالجلیل) بُشرویهای معروف به بدیعالزمان فروزانفر (Badiozzaman Forouzanfar) در چهارده شهریور ۱۲۷۶ در بُشرویه، شهری در استان خراسان جنوبی، متولد شد. بنا به گفتهی اکثریت، فروزانفر اسم بدیعالزمان را از حضرت اشرف قوامالسلطنه (احمد قوام) حاکم خراسان به مناسبت قصیدهی فروزانفر در وصف بهار و مدح همین والی دریافت میکند. آموزش و حفظ قرآن کریم، مقدمات عربی و آشنایی با مولانا و مثنوی معنوی از جمله آموزههایی است که مربوط به دوران کودکی و سالهایی است که در بشرویه حضور داشته است.
بیوگرافی بدیع الزمان فروزانفر
در سالهای نوجوانی از بشرویه به مشهد میرود و در محضر درس ادیب نیشابوری که بهعنوان بزرگترین مرکز ادبی خراسان شناخته میشد حاضر میشود و بهرههای بسیار میبرد و میتواند به یکی از بهترین شاگردان ادیب تبدیل شود. در مدت چهار سالی که در مشهد بوده علوم ادبی و منطق را فرامیگیرد.
حدود سال ۱۳۰۳ به تهران میرود تا تحصیلات خود را در سطح عالیتری ادامه بدهد. وی در تهران از محضر استادانی چون احمد پیشاوری، محمدعلی فروغی، میرزا محمدطاهر تنکابنی برای آموختن علوم فلسفه، فقه و اصول بهره برد. شفیعیکدکنی در مقدمهاش بر مجموعه اشعار فروزانفر نوشته است: «از بعضی بزرگان عصر، شاید شادروان استاد مجدالعلای بوستان، شنیدم که آمدن وی [فروزانفر] به تهران به تشویق شاهزادهی افسر، رئیس انجمن ادبی ایران و نمایندهی برگزیدهی حکومت در مجلس شورای ملی بوده است، تنها و تنها برای اینکه افسر میخواسته بود از فروزانفر شاعری در مقابل بهار، بلکه برتر از بهار، علم کند و در گیرودارهای سیاسی خویش از آن سود جوید.» (ص ۱۵) البته که این نمیتواند دلیل اصلی مهاجرت فروزانفر به تهران باشد، مهاجرتی که بیش از چهلوپنج سال طول کشید و تا پایان عمر در این شهر ماندگار شد.
فروزانفر در سال ۱۳۱۷ با خانم رخشندهی گلگلاب، خواهر دکتر حسین گلگلاب، ازدواج کرد. حاصل ازدواجش سه دختر بود که کوچکترین آنها بر اثر بیماری فوت میکند.
حضور در محضر حاج شیخ عبدالله حائری در تهران و شیفتگی این استادِ فروزانفر به مولانا باعث شد که علاقه و عشق به مولانا را در دل فروزانفر هم به وجود بیاورد. علاقهای که منجر به تحقیقات گسترده و دامنهدار او در حوزهی عرفان و شناخت مولانا و آثارش شد. در بخش تألیفات در این مورد بیشتر خواهیم گفت. بهجز حائری، ادیب پیشاوری نیز بخصوص در تحول و تطور فکری فروزانفر در فهم اشعار و شناخت درجات شاعران نقش بسزایی داشت.
فروزانفر از همان دوران جوانی کار معلمی خود را آغاز کرد. ابتدا در دارالفنون و سپس در دارالمعلمین عالی مشغول به تدریس شد. در سال ۱۳۱۴ با پژوهش جامع خود پیرامون مولانا و زندگانی و احوال او توانست گواهینامهی دکتری خود را از هیئت ممیزهی استادان دانشگاه تهران (نصرالله تقوی، علامه علیاکبر دهخدا و ولیالله نصر) دریافت کند و عنوان و سِمت استادی در دانشکدهی ادبیات را بگیرد و دانشجویان بسیاری را در هر سه مقطع کارشناسی، کارشناسیارشد و دکتری تربیت کند. اما حضور در پایتخت، علاوه بر منصب استادی در دانشگاه تهران، شغلهای اداری و سیاسی مختلفی برای وی در پی داشت. بنا به گفتهی خودِ فروزانفر، «ولیکن ز هر در مرا شغلهاست...». از سال ۱۳۱۳ معاون دانشکدهی معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامی) شد. علاوه بر آن از سال ۱۳۱۵ ریاست مؤسسهی وعظ و خطابه در همان دانشکده را عهدهدار بود. از همان ابتدای تأسیس فرهنگستان در زمینههای مختلف در آنجا فعالیت داشت. فروزانفر در سال ۱۳۴۶ بازنشسته شد، اگرچه همچنان راهنمایی دانشجویان دورهی دکتری را برعهده داشت. از همان سال بازنشستگی تا پایان عمر ریاست کتابخانهی سلطنتی را عهدهدار شد. همچنین در اسفند ماه ۱۳۲۸ نخست نمایندهی مجلس مؤسسان و سپس نمایندهی مجلس سنا شد. وی تا سال ۱۳۳۱ که مجلس دورهی اول برپا بود بهعنوان سناتور مشغول بود. علیرغم مخالفتهای برخی از دوستانش در پذیرش مناصب سیاسی، فروزانفر این مناصب را با هدف پیشبرد امور فرهنگی مثل بهبود وضع معیشتی معلمان و استادان، ارتقای سطح کیفی و کمّی مدارس و دانشگاهها و راهاندازی مراکز شبانهروزی دانشسراها میپذیرفت.
بدیعالزمان فروزانفر در سالهای تدریسش در دانشگاه تهران در تألیف کتابهای درسی هم فعالیت داشته است که در بخش تألیفات بدان اشاره خواهیم کرد. بعضی شاگردان وی از حضورِ ذهن و حافظهی قوی و تواضع علمیاش در کلاسهای درس سخنها گفتهاند.
وی در اردیبهشت ۱۳۴۹ در هفتادوسه سالگی بر اثر سکتهی قلبی فوت شد. مقبرهی او در صحن شاه عبدالعظیم شهر ری، در باغ طوطی واقع شده است.
تألیفات، آثار و کتابهای بدیعالزمان فروزانفر
از آنجایی که تخصص و تمرکز اصلی فروزانفر در عرفان و بخصوص شناخت مولانا و آثار ایشان بوده، اغلب تألیفات وی به مولانا معطوف شده است. از جمله کتاب احوال و زندگانی مولانا جلالالدین محمد بلخی که نویسنده از سال ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۵مشغول تحقیق و تألیف آن بوده است. چاپ دوم این کتاب سال ۱۳۳۳ توسط انتشارات زوار منتشر شده است. بهواسطهی این کتاب گواهی دکتری خود را دریافت میکند.
«شرح مثنوی شریف» حاصل چهل سال تحقیق و پژوهش فروزانفر در حوزهی مولویپژوهی است. وی که بعد از بازنشستگی نوشتن این کتاب را آغاز کرد و تا سه جلد آن را که فقط شرح بخشی از دفتر اول را شامل میشود میتواند چاپ کند و متأسفانه اجل مهلتش نمیدهد تا آن را به سرانجامی برساند. اما از دیگر آثار مرتبط در حوزهی مولویپژوهی وی باید به مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی، احادیث مثنوی، تصحیح کلیات شمس، تصحیح و توضیح فیه ما فیه، تصحیح معارف بهاءولد (فرزند مولانا جلالالدین بلخی) و تصحیح معارف برهانالدین محقق ترمذی (مراد و پیر مولانا) اشاره کرد.
چاپ دوم کتاب «شرح احوال و نقد و تحلیل آثار شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری» را انتشارات کتابفروشی دهخدا در سال ۱۳۵۳ منتشر کرد. این اثر یکی از منابع قابل توجه در زمینهی شناخت عطار نیشابوری است.
ترجمهی رسالهی قشیریه که یکی از مآخذ و اسناد معتبر در موضوع تصوف اسلامی به شمار میآید، نوشتهی ابوالقاسم قشیری از علمای متصوفهی بزرگ قرن پنجم هجری قمری است. فروزانفر هشت سال برای تصحیح و مقابلهی نسخهی این اثر عرفانی وقت گذاشت و سرانجام در سال ۱۳۴۵ آن را منتشر کرد.
همچنین وی به تصحیح مناقب اوحدالدین حامدبن ابیالفخر کرمانی در سال ۱۳۴۷ همت گماشت. اوحدالدین کرمانی نیز از جمله عرفای مشهور قرن هفتم بود و این کتاب توصیفی از زندگانی و احوال اوست. فروزانفر در حین تصحیح این کتاب، تحقیقاتی هم بر روی کتاب مصباحالارواح انجام داد و آن را هم تصحیح کرد و نکتهی مهم آنکه با دلایلی ثابت کرد که این اثر بهاشتباه به اوحدالدین کرمانی نسبت داده شده است. مصباحالارواح مثنوی عرفانی مربوط به قرن هفتم و هشتم است.
پیشتر اشاره کردیم که فروزانفر در تألیف کتابهای درسی نیز بخشهایی را برعهده داشته است. مثلاً در کتاب فارسی (برای سال پنجم طبیعی و ریاضی) سال ۱۳۴۷ جزو مؤلفان آن بوده است. مطالعهی این کتاب، میتواند برای ردههای سنّی مختلف جذابیت خاص خود را داشته باشد؛ برخی شاید آن سالها بهعنوان کتاب درسی آن را خواندهاند و اکنون خاطرات تحصیلشان زنده میشود، برخی دیگر ممکن است با کتاب درسی خود مقایسهاش کنند. برخی هم به دیدهی انتقادی ممکن است در پژوهش خود از آن بهره بگیرند.
کتاب دیگر، قرائت فارسی و دستور زبان (برای سال اول دبیرستان) است. این کتاب هم تألیف جمعی از نویسندگان از جمله فروزانفر در سال ۱۳۲۵ است. در سال ۱۳۲۷ کتابی شامل مجموعه سخنرانیهای بدیعالزمان فروزانفر چاپ شد که با توجه به سال انتشار، از جمله کتابهای ارزشمند در شناخت این استاد برجستهی زبان و ادبیات فارسی است.
فروزانفر به ترجمه هم علاقهمند بود. به نظر اولین کتابی که ترجمه کرد کتابی بود با عنوان زندهی بیدار یک متن فلسفی و ادبی کهن از ابن طفیل، حکیم مشهور اندلسی، که دو رسالهی حیبن یقظان ابن سینا و قصهی غربه الغربیهی سهروردی هم ضمیمهی آن است. مجید جهانی در سال ۱۳۹۴ توسط انتشارات دانشگاه تهران آن را منتشر کرد.
طبق گفتهی خود فروزانفر، در سال ۱۳۴۵ترجمهای از قرآن کریم نوشته و نسخهی دستنویس آن در بایگانی وزارت فرهنگ و هنر موجود است. (بهنقل از شفیعیکدکنی در مقدمهی مجموعه اشعار فروزانفر، ۱۹)
علاوه بر کتابهایی که نام برده شد، کتابهای منتخب و گزیدهای در موضوع شاهنامه و آیات قرآن نیز به چاپ رساند. همچنین مقالات بسیار متعدد پژوهشی در زمینههای ادبی و فرهنگی به نگارش درآورد. در تمامی سالهای استادیاش به مناسبتهای مختلف سخنرانیهایی نیز داشته است که ازجمله منابع و اسناد مهم در زمان خودش است. اما شاید مهمترین اثر پژوهشی فروزانفر را بتوان کتاب «سخن و سخنوران» دانست. تحقیق و نوشتن این کتاب را از حدود سال ۱۳۰۸ آغاز کرد و تا سال ۱۳۱۲ بدان مشغول بود. روش انتقادیای که وی در نگارش زندگینامهها و حتی انتخاب نمونهی شعرهای شاعران به کار گرفت، الگوی محققان پس از وی شد و این کتاب بهعنوان یکی از دقیقترین کتابها در زمینهی تاریخ انتقادی شعر به شمار میآید.
فروزانفر طبع خود را در شعر گفتن نیز آزموده و اشعاری در قالبهای کلاسیک قصیده و مثنوی و غزل و قطعه و رباعی و همچنین ماده تاریخ سروده است. اگرچه در ادبیات معاصر هیچگاه از او بهعنوان شاعر یاد نشده است. عنایتالله مجیدی این اشعار را از منابع مختلف گردآوری کرده و شفیعیکدکنی، از شاگردان بنام ایشان، مقدمهای بر این مجموعه نوشته و در سال ۱۳۶۸ انتشارات طهوری آن را به چاپ رسانده است. شاید بد نباشد برای نمونه این شعر از ایشان را که بیارتباط به فضای کتاب و کتابخوانی نیست، بیاوریم؛
هر کس که در این جهان بُد از روز نخست آسایش خویش جُست و این بود درست
عاقل داند که گنج آسایش را در کُنج کتابخانه میباید جُست
کتابهایی برای شناخت بیشتر فروزانفر
کتاب بدیعالزمان فروزانفر از مجموعهی مشاهیر ایرانی نشر تیرگان را علی رزاقی شانی نوشته است و سعی کرده است ابعاد گوناگون زندگی این شخصیت فرهنگی را به مخاطبان، مخصوصاً ردهی سنّی نوجوانان و جوانان، نشان بدهد.
در سال ۱۳۸۳ همایش بزرگداشت بدیعالزمان فروزانفر با همکاری انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد. پس از آن، علیرضا پوررفعتی کتابی تحت عنوان احوال و آثار بدیعالزمان فروزانفر تدوین و انجمن آثار و مفاخر فرهنگی آن را منتشر کرد. این کتاب اطلاعات جامعی دربارهی بخشهای مختلف زندگی فروزانفر به دست میدهد.