ایبن الکساندر
ایبن الکساندر سوم دسامبر سال ۱۹۵۳ در کارولینای شمالی متولد شد. او از نسل خانوادهای تماما دانشمند، حقوقدان و پزشک بوده و خود نویسنده، سخنران و جراح مغز و اعصاب است. وی تحصیلات درخشانی با نمرات عالی در رشته شیمی، پزشکی و تخصص مغز و اعصاب در دانشگاههای کارولینای شمالی، دوک و مدرسه پزشکی هاروارد دارد. همچنین ۲۵ سال فعالیت در حوزه پزشکی داشته و در این مدت زمان بیش از ۱۵۰ مقاله به صورت انفرادی یا مشترک تالیف نموده و بیش از ۲۰۰ ارائه در کنفرانسهای بینالمللی پزشکی در سراسر جهان دارد.
او بر این باور بود که دانش و اطلاعات جامعی از عملکرد مغز، آگاهی، روح و ذهن انسان کسب کرده است. در طی سالها فعالیت او با صدها بیمار با مشکلات در سطوح هوشیاری مختلف سر و کار داشت و بسیاری از این بیماران به دلیل آسیبهای مغزی، تومور، سکته، عفونت و... به کما رفته بودند و ایبن الکساندر در طول فعالیت خود مکاشفات نزدیک به مرگ و مسائل مربوط به آن و همچنین وجود بهشت را به دلیل آموزشهای سخت آکادمیک و کارکرد و ارتباطات پیچیده مغز رد مینمود، اما در سال ۲۰۰۸ ناگهان چیزی زندگی او را متحول کرد! او به طور مرموزی به باکتری مننژیت مبتلا شد و این بیماری مرگآور به مغزش آسیب زد و برای یک هفته به کما رفت.
الکساندر در خصوص این تجربه میگوید: انگار درون مغز خود زندگی میکردم و در یک ماده ابتدایی شبیه یک ژل متولد شدم. سپس توسط دختری زیبا با استخوانهای گونه برآمده و چشمهایی آبی عمیق روی بال یک پروانه به یک خلا بزرگ برده شدم. به یک گوی که همزمان سرشار از تاریکی مطلق و مملو از نور بود. او در هفتمین روز به هوش آمده و به پیشنهاد پسرش قبل از خواندن هر چیزی شروع به نوشتن آنچه که از سفرش به خاطر داشت کرد. در نتیجه بعد از شش هفته در مجموع ۲۰۰۰۰ کلمه نوشته بود. آنگاه شروع به مطالعه تجربیات مشابه سایر افراد نموده و از اشتراکات سفرش با سایرین شگفتزده شد. تجربه او نشان داد که انسان در ناخودآگاه مغز خود زندگی کرده و این ریشهی هستی ماست. وی معتقد بود که آگاهی با مرگ بدن از بین نمیرود و به حیات خود ادامه میدهد، و این امر توسط علم قابل فهم و اندازهگیری نیست.
بعدها در کمال تعجب وضعیت جسمی دکتر ایبن الکساندر رو به بهبودی رفته و به تدریج سلامتی کامل خود را بازیافت. پس از آن، دکتر الکساندر ۵۸ساله با این تجربه شهودی آنچنان متحول شد که با علم بر قمار روی شهرت حرفهای پزشکی خود، احساس نیاز به تالیف کتابی به نام «بهشت برین حقیقت دارد» -سفر یک متخصص مغز و اعصاب به دنیای بعد از زندگی- در سال ۲۰۱۲ نمود. باید در نظر داشت که این پزشک مشهور بینالمللی همیشه خود را مرد علم برشمرده و اعتقاد او به پزشکی مبتنی بر شواهد، تزلزلناپذیر بود. اما اکنون با تحولات پیشآمده امیدوار بود که با بازگو نمودن تجربیات فرامادی خود به شک و شبهه بقیه مردم خصوصا سایر پزشکان پایان دهد و دریچهای از زندگی پس از مرگ را به روی مردم باز کند. این کتاب در سال ۲۰۱۳ برای ۳۵ هفته رتبهی پرفروشترین کتاب را در نیویورک تایمز کسب کرد. در کمال تعجب بعد از فراگیر شدن این کتاب، افراد زیادی با دکتر تماس گرفته و اعلام کردند که تجربیات معجزهآسای مشابهی داشتند و آن را به اشتراک گذاشتند.
در صفحات پایانی کتاب بهشت برین حقیقت دارد، یابن الکساندر مینویسد که بهرهگیری از برنامههای طبقهبندیشده صوتی برای رسیدن به عمق بیشتری از خودآگاهی به او کمک کرده است؛ و پیشنهاد میکند که همه از این منابع استفاده کنند. در سال ۲۰۱۳ مجموعهای صوتی به نام »در جستجوی بهشت» در چهار سطح شامل ۴ بخش نیمساعته شامل اصوات دیجیتالی، انسان، و فرکانسهای مختلف تهیه دید که مناسب مدیتیشن و تجربه احساس زندگی پیش از مرگ است. این مجموعه طوری طراحی شده که میتوان با گوش سپردن به آن از فضای کارهای روزانه فاصله گرفت و به خود واقعی نزدیک شد، و احساسات بخشش، آرامش، عشق و امید را در خود تقویت کرد.
کتاب دوم ایبن الکساندر با عنوان «دورنمای بهشت برین» در اکتبر سال ۲۰۱۴ منتشر شد و در همان هفته نخست در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز قرار گرفت. او در این کتاب به پدیدهای نوین و شگرف به نام پیوند علم و معنویت میپردازد و ممکن است دیدگاه و تجربیات جامعه پزشکی را برای همیشه دگرگون کند.
آخرین کتابش نیز در سال ۲۰۱۷ با موضوع آگاهی و واقعیت «زندگی در جهان خودآگاه، سفر یک متخصص مغز و اعصاب به درون قلب آگاهی» است که با همکاری کارن نیوول نوشته شده است و به چیستی تجربیات شهودی انسان و الگوهای توهمی مغز پرداخته است. ایبن الکساندر در این کتاب مرحله بعدی سفر خود را برای درک ماهیت واقعی آگاهی و چگونگی ایجاد حالت هماهنگی با جهان و هدف عالی خود به اشتراک میگذارد.