دانلود و خرید کتاب صوتی پلیس احساسات
معرفی کتاب صوتی پلیس احساسات
مقاله پلیس احساسات نوشته اگنس کالارد است که با صدای آرمان سلطانزاده منتشر شده است. پلیس احساسات یکی از مقالات اجتماعی رادیو ریرا پادکست اختصاصی نشر آوانامه است.
رادیو ریرا در دو زمینه جداگانه تولید مقالات صوتی و پادکستهای ویژه فعالیت میکند. مقالات صوتی رادیو ریرا، نسخه صوتی یادداشتها و مقالاتی هستند که در نشریات معتبر ایران و جهان منتشر شدهاند و پادکستهای ویژه رادیو ریرا، محتوای صوتی با موضوعاتی مشخص مشابه برنامههای رادیویی هستند.
درباره مقاله پلیس احساسات
چه کسی روی آن را دارد تا به کلِ بشریت بگوید باید چه احساسی داشته یا نداشته باشند؟ بله، فلاسفه. آنها از زمان رواقیون در حال قانونگذاری برای زندگی احساسی بودهاند. کافی است احساسی در دلتان به وجود بیاید تا سروکلۀ فیلسوفی پیدا شود و مچتان را بگیرد. یکی میگوید «خشمگین» نباش، دیگری «همدلی»تان را احمقانه میداند و بسیاری هم میگویند «پشیمانی» اصلاً به درد نمیخورد. اما اینبار نوبت اگنس کالارد استاد دانشگاه شیکاگوست. او میگوید هریک از این احساسات نهایتاً نشانهای از سلامتیاند، اما تنها یک احساس است که هیچ منفعتی ندارد: «نفرت».
شنیدن مقاله پلیس احساسات را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این مقاله را به تمام کسانی که به دنبال درک بهتر رفتارها و احساساتشان هستند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از مقاله پلیس احساسات
اگر به من بگویید آرام بگیر، احتمالاً آرام نمیشوم. بههمینترتیب اگر بگویید: «منطقی باش»، «رهایش کن دیگر»، «داری زیادی شلوغش میکنی»، «شوخی کردم»، «آنقدرها هم مهم نیست». وقتی کسی احساساتم را دستکم میگیرد، واکنشهای صیانت از نفسم از راه میرسند. بدن من، ذهن من، شغل من، علایق من، استعدادهای من، اینها همگی «از آنِ من»اند، اما قدرت هیچکدام از اینها برای ابراز اینکه «از آنِ من»اند به پای قدرت تعلق یک احساس پرشور نمیرسد. زمانی که امواج خشم یا عشق یا اندوه مرا در بر میگیرند، این احساسات انگار خود زندگیاند. این احساس، همچون صدایم که متأثر از آن است، از هستهای درونی سرچشمه میگیرد. بنابراین اگر تلاش کنید تا آن را کماهمیت جلوه دهید، با بیرونکردنتان از ذهنم، جاخالی میدهم: پیرامون حریم امن خود دیوار میکشم تا از شعلۀ شور خود -یعنی زندگیام- دربرابر دخالتهای شما برای خاموشکردن آن محافظت کنم. شما که هستید که بخواهید به من بگویید چه احساسی داشته یا نداشته باشم؟
حال بیایید مداخلهای بس جاهطلبانهتر از این را تصور کنید: کسی که دنبال این نیست تا فقط برخی حملاتِ مشخصِ خشم یا اندوه را فرو بنشاند، بلکه میخواهد بیقیدوشرط نقطۀ پایانی بر احساس خشم یا اندوه بگذارد. چه کسی روی آن را دارد تا به کلِ بشریت بگوید باید چه احساسی داشته یا نداشته باشد؟ بله، فلاسفه! فلاسفه از زمان رواقیون در حال قانونگذاری برای زندگی احساسی بودهاند و تازهترین طلایهداران این جنبش هماینک پیش چشم شما مشغول کارند. اجازه دهید تا پلیس احساسات را به شما معرفی کنم.نفر اول رودیگر بیتْنر است، فیلسوفی در دانشگاه بیلهفلد آلمان، که برای حذفِ یکجای حسرت اقامۀ دلیل میکند. مسلماً بیتنر این را میپذیرد که چنانچه کار اشتباهی انجام دادهاید، باید به آن اعتراف کنید، هرچه در توان دارید برای ساماندادن به وضعیت انجام دهید، و به پیشرفت در آینده متعهد شوید. اما فایدۀ احساس بد از آن اشتباه چیست؟ دردِ روانیْ قضاوت شما را مخدوش کرده و انرژیتان را به بیراهه میفرستد؛ اضافهکردن یک درد ثانوی نالازم به اشتباهی که قبلاً رخ داده منطقی نیست: «دو بدبختی، دومی از برای اولی».
زمان
۱۷ دقیقه
حجم
۲۵٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۷ دقیقه
حجم
۲۵٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
خوب بود اما حس کردم ناقص بود
عالی و آموزنده
عالی بود
کتاب به شناخت احساسات شخصی کمک میکه یه مقاله کوتاه اما با ارزش
این مقاله که بسیار مفید بود مخصوصا برای خودم در مورد (خشم،همدلی،اندوه،"نفرت"،قانون ساده،دیدگاه چهار فیلسوف به احساسات و راه های خوب و بد بودن)توضیح داده شده خودم میتونم با نگرشی که برای احساسات داشتن موافق باشم ، ما نباید در زندگی خود را
وای بهترین کتاب دنیاست
تفسیرفوق العاده عالی ازیک فیلسوف باصدای دلنشین استاد سلطان زاده، لازم است یکباردیگرگوش کرد،چه خوب میشداگرکامل این کتاب دردسترس بود.
خبلی جالبه بهترین جمله از این کتاب واسه من این بود که بیان میکنه حق نداریم از کسی متنفر باشیم حتی هیتلر ودلایل جالبی داره
عالی
درباره احساسات صحبت میکنه. برای من جالب نبود. به نظرم ترجمه ضعیفی داره. با متن نمیشه ارتباط برقرار کرد.