دانلود و خرید کتاب صوتی بانوان عمارت میسالونگی
معرفی کتاب صوتی بانوان عمارت میسالونگی
کتاب صوتی بانوان عمارت میسالونگی داستانی از کالین مک کالو، نویسنده داستان زیبای پرنده خارزار است. این کتاب ستم و بیداد وارده بر زنان را با قلمی طنزآمیز برملا میکند و خواننده را بر علیه آن برمیانگیزد.
نسخه صوتی این کتاب را میتوانید با ترجمه طاهره صدیقیان و صدای سهی بانو ذوالقدر بشنوید.
درباره کتاب صوتی بانوان عمارت میسالونگی
داستان بانوان عمارت میسالونگی در شهر کوچکی در استرالیا، یک سال قبل از آغاز جنگ جهانی اول، اتفاق میافتد. کالین مک کالو که پیش از این با کتاب پرنده خارزار هنر خود را در نویسندگی به نمایش گذاشته بود، در این کتاب به سراغ زنانی رفته است که در خانوادههای مردسالار زندگی میکنند و پول و قدرتی از خود ندارند.
داستان بانوان عمارت میسالونگی در در اوایل دهه ۱۹۰۰ میلادی در شهری کوچک به نام «بایرون» در دامنه کوهستان آبی استرالیا اتفاق میافتد. قهرمان داستان دختری به نام میسی رایت است که مجرد است و سی و سه سال دارد. او از خانواده هرلینگ فورد است و قربانی سیاستهای مردانه تقسیم ارث شده است. او به همراه مادر و خالهاش، با سختی و در فقر زندگی میکنند. ثروت در دست اعضای مرد خانواده است و آنها نیز از تحت فشار گذاشتن زنان هراسی ندارند.
میسی، دختر استخوانی و زشترویی که همیشه لباسهای قهوهای میپوشد، آینده چندان درخشانی برای خودش نمیبیند. یک روز یکی از خویشاوندان دور آنها که زنی مطلقه است از سیدنی به دیدنشان میآید و به میسی یک کتاب عاشقانه میدهد. انگار همین کتاب برای تغییر زندگی و سرنوشت او کافی است...
کتاب صوتی بانوان عمارت میسالونگی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
شنیدن کتاب صوتی بانوان عمارت میسالونگی برای تمام دوستداران ادبیات داستانی و رمانهای خارجی تجربهای لذتبخش است.
درباره کالین مک کالو
کالین مک کالو نویسندهٰ زن استرالیایی در ۱ ژوئن ۱۹۳۷ در شهر ولینگتون در کشور استرالیا به دنیا آمد. پدرش اهل ایرلند بود و در سال ۱۹۲۰ به زلاند نو مهاجرت کرده بود و مادرش نیز اهل زلاند نو بود. او در رشته عصب شناسی تحصیل کرده بود اما شهرتش در دنیا به خاطر نوشتن رمان زیبای پرنده خارزار است. این کتاب که با نام مرغان شاخسار طرب هم ترجمه شده است، یکی از پرفروشترین آثار او به شمار میرود. در ۴ سال اول ۹ میلیون نسخه از آن تنها در ایالات متحده فروخته شد.
بخشهایی از داستان پرنده خارزار (The Thorn Birds) برگرفته از تاریخ خانوادگی خودش است. در سال ۱۹۸۳ یک مجموعه تلویزیونی نیز از روی این کتاب ساخته شد که جوایز بسیاری را هم از آن خود کرد.
بخشی از کتاب صوتی بانوان عمارت میسالونگی
خانم دروسیلا رایت از خواهرش پرسید: «اوکتاویا، میتونی به من بگی چرا هیچ وقت اقبال به ما رو نمیآره؟» سپس آهی کشید و اضافه کرد: «ما به یک شیروانی تازه احتیاج داریم.»
دستان دوشیزه اوکتاویا هرلینگ فورد روی پاهایش افتاد و سرش را تکان داد و به طرز حزن انگیزی آه خواهرش را پاسخ داد: «وای خدای من! مطمئنی؟»
«دنیس مطمئنه.»
از آن جا که برادرزاده آنها دنیس هرلینگ فورد، صاحب فروشگاه آهن آلات، در زمینه لوله کشی و سرب کاری بسیار موفق بود، حرف او در چنین مواردی حکم قانون را داشت.
«قیمت شیروانی جدید چقدره؟! یعنی تمام اون باید عوض بشه؟ نمیتونیم فقط قسمتهای پوسیده اش رو عوض کنیم؟»
«دنیس میگه حتی یک تکه آهن که ارزش نگه داشتن داشته باشه باقی نمونده؛ بنابراین، متاسفانه پنجاه پوند برامون خرج برمیداره. »
سکوت غم انگیزی برقرار شد، هر یک از خواهرها به دنبال راهی برای به دست آوردن هزینههای ضروری میگشت. آنها بر روی نیمکتی که از موی اسب پر شده بود، نشسته بودند. نیمکتی که روزهای بهروزی خود را در سالهایی آن چنان دور گذرانده بود که کسی آن را به یاد نمیآورد.
خانم دروسیلا رایت حاشیه یک پارچه کتانی را با مهارت و هنرمندانه ژوردوزی می کرد و دوشیزه اوکتاویا هرلینگ فورد سرگرم قلاب دوزی بود. کارش را به همان زیبائی و ظرافت ژوردوزی انجام میداد. سومین شخص درون اتاق گفت: «ما میتونیم از پنجاه پوندی که پدر هنگام تولد برام توی بانک گذاشته بود استفاده کنیم.»
او میخواست این حقیقت را که حتی یک پشیز از پول تخم مرغ و کره را پس انداز نکرده بود جبران کند. او نیز به کاری مشغول بود، بر روی چهارپایهای کوتاه نشسته بود و با قیطان و یک کلاف نخ زرد تور میبافت، انگشتانش با کفایت هر چه تمامتر حرکت میکرد و کارش را با مهارتی که به توجه و فکر نیازی نداشت انجام میداد. دروسیلا گفت: «متشکرم، ولی قبول نمی کنم.»
و بدین ترتیب تنها تبادل کلامی در طی دو ساعت کار بعدازظهر جمعه پایان یافت، زیرا هنوز مدتی نگذشته بود که ساعت دیواری راهرو چهار ضربه نواخت. در حالی که ارتعاش آخرین ضربه هنوز در فضا مانده بود، خانمها بنابر عادت همیشگی هنرهای خود ـ دروسیلا خیاطی، اوکتاویا قلاب دوزی، و میسی توردوزی را کنار گذاشتند. هر یک از آنها کار خود را در کیسههای پشمی مشابه هم قرار دادند و بعد آن را در قفسه قهوهای رنگ و از شکل افتادهای در زیر پنجره گذاشتند. این جریان هرگز تغییر نمیکرد. هر روز ساعت چهار بعدازظهر، دو ساعت کاردستی در اتاق نشیمن پایان مییافت و دو ساعت کار بعدی ـ اما از نوع دیگر ـ آغاز میشد. دروسیلا به طرف اُرگ ـ که تنها گنجینه و وسیله لذت او بود میرفت، در حالی که اوکتاویا و میسی به سوی آشپزخانه روانه میشدند تا شام شب را آماده کنند و کارهای خارج از خانه را به انجام رسانند.
زمان
۶ ساعت و ۳۵ دقیقه
حجم
۵۴۴٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۶ ساعت و ۳۵ دقیقه
حجم
۵۴۴٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
خوانندگی خیلی خشک و بد بود صداشون زیاد به خوانندگی نمیخوره خیلی جدی و قویه برای رمان😑😑 اما رمان قشنگی بود دوستش داشتم
احتمالا نویسنده داستان را از روی کتاب قصر آبی لوسی ماد مونتگومری الهام گرفته، ماجرا خیلی شبیه است... من نسخه الکترونیکی کتاب را خواندم، آن موقع هنوز قصر آبی را نخوانده بودم، به نظرم بد نبود. جدید بود.
متاسفانه صدای گوینده یکم رو اعصاب بود ، ارزش یکبار شنیدن رو داشت
اول بنظر میرسه که کتاب در مورد تحول چند زن روستایی قرن ۱۹ استرالیا به سمت مستقل شدن و کسب قدرته، ولی در حقیقت همون کلیشه های شاهزاده سوار بر اسب دوباره تکرار میشه.
صدا خشک و بی احساس. داستان معمولی و سطح پایین
گویش راوی را دوست نداشتم ولی موضوع داستان تا اونجا که تصویری از سبک زندگی زنان استرالیا را در اوایل قرن 20 نشان میدهد خوب است اما سطح داستان در حد نوجوانان است.
بر خلاف قصر آبی مونتگومری که خیلی داستانش شبیه اونه این یکی کمی تینیجریه. بیشتر شبیه خیالپردازیه یه دختر نوجوانه که از بقیه حرصش گرفته و رویاش اینه پولدار بشه تا بقیه رو بسوزونه. داستان یه جا از حالت رئال
تلاشی ناموفق برای الهام گرفتن از کتاب قصرآبی مونتگومری. موضوعش مثل کلیشه های ادبیات انگلیسی بود. دوسش نداشتم. نه کتاب رو، نه محتوا رو و نه خوانش گوینده رو
داستان معمولی بود
خوب است. کتاب روند آرومی داره . میسی دختری است که با فقر زندگی میکند و یک شبه پولدار میشود. 😳