دانلود و خرید کتاب صوتی دستان شفا بخش

خوزه سیلوا در کتاب صوتی دستان شفا‌بخش از طریق ذهن‌آگاهی و آموزش برای رسیدن به این آگاهی به درمان بیماری‌ها حتی بیماران ناعلاج پرداخته است. نویسنده در این کتاب سعی دارد با پالایش درون و جلا دادن روح و آموزش‌هایی برای درمان خود و دیگران، انسان را از حالت اضطراب و استرس‌های ناشی از بیماری‌ها خلاص کرده و با تمرکز بر آنها به بر‌طرف شدن بیماری کمک می‌کند. هر چند خود نویسنده در صفحات ابتدایی عنوان می‌کند این روش تنها راه درمان نیست و در کنار درمان دارویی کمک می‌کند و تسریع‌دهنده روند بهبودی است. کتاب صوتی دستان شفا‌بخش که در انتشارات صوتی آوانامه منتشر شده است ترجمه‌ای است از مجید پزشکی به گویندگی فریاد موسویان.

درباره کتاب صوتی دستان شفا‌بخش

در کتاب صوتی دستان شفابخش شما خود را در میان بیماری‌هایی می‌یابید که ریشه روانی و ذهنی دارند و این ارتباط به‌هم‌پیوسته عامل اصلی بروز بسیاری از بیماری‌هاست. بیماری‌های روان‌تنی که با آموزش‌هایی از خوزه سیلوا که آن را متد سیلوا می‌نامد به درمان رسیده است. این نویسنده مذهبی با ارائه سه گام مهم همچنین چهل روز تمرین و ممارست در صبحگاه و شامگاه شما را به سوی تندرستی و شادابی سوق می‌دهد.

خلاصه کتاب دستان شفابخش

خوزه سیلوا در این کتاب به نقش ذهن و روان و تاثیراتی که بر بیماری‌ها دارد می‌پرازد. او انرژی منفی را یکی از عوامل مخرب تندرستی می‌داند و متد سیلوا را شرح می‌دهد و کاربردهایش را بیان می‌کند. درمان خویش و دیگران و درمان از راه دور از مواردی است که در این کتاب آموزش داده می‌شود. نویسنده عمیقا ایمان دارد با استفاده از روش آلفا و متد سیلوا است که آینده‌ای خوش و درخشان در انتظار انسان‌هاست.

شنیدن این کتاب صوتی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب صوتی دستان شفا‌بخش درباره موضوعاتی چون ذهن‌آگاهی و وارد شدن آگاهانه به آلفای مغزی است و از این طریق سعی دارد بیماران مخصوصا بیماران روحی و روانی را درمان کند. به گفته نویسنده، با شنیدن این کتاب و شناخت آموزه‌های خوزه سیلوا شما قادر خواهید بود به شفای درون خود و دیگران بپردازید؛ پس اگر تمایل به شناخت ذهن خود و چیره شدن بر افکار مغزی دارید همچنین کتاب‌های روان‌درمانی مورد پسند شماست این کتاب را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

چرا باید کتاب صوتی دستان شفابخش را بشنویم؟

با شناخت ذهن خود و آگاهی بر آن است که می‌توان از رخ‌دادن حادثه‌ها و سوانح تلخ جلوگیری کرد. در این کتاب نویسنده به بیان داستان‌هایی از افرادی که دچار بیماری بوده‌اند و با پیگیری‌ درمان‌های خوزه سیلوا درمان شده‌اند پرداخته است. با یادگیری شیوه‌های جلوگیری از شیوع بیماری و رهایی از بیماری‌ها شما به تندرستی و شادی رسیده و زندگیتان مملو از آرامش می‌شود.

بهترین ترجمه کتاب دستان شفا‌بخش

در حال حاضر چند ترجمه متفاوت از این کتاب موجود است. اولین نسخه‌ی ترجمه‌شده‌ی این کتاب به سال ۱۳۸۹ باز می‌گردد که آقای مجید پزشکی ترجمه آن را انجام داده است و در انتشارات نسل نو‌اندیش به چاپ رسیده است. این کتاب بارها تجدید چاپ شده و بهترین نسخه، ترجمه موجود است. کتاب صوتی پیش رو نیز با همین ترجمه در اختیار شماست. ترجمه دیگری از آقای داوود نعمت‌الهی به همت نشر معیار علم در سال ۱۳۹۸ چاپ شده است. ترجمه دیگری که موجود است با تلاش آقای علی اصغر شجاعی است و آخرین ترجمه کتاب در سال ۱۴۰۰ با ترجمه سمانه احدی در نشر نیک فرجام منتشر شده است.

درباره خوزه سیلوا

خوزه سیلوا روانشناس و نویسنده آمریکایی در سال ۱۹۱۴ در تگزاس به دنیا آمد و دوران کودکی و نوجوانی سختی را گذراند. خوزه با اینکه تحصیلات آکادمیک نداشته است با همین علم اندک خود به مدت ۲۲ سال به بررسی روند درمان با هیپنوتیزم پرداخت و حاصل این مطالعات متافیزیکی و بهبود انسان در کتاب‌هایی چون روش کنترل ذهن و دستان شفا‌بخش به چاپ رسیده است. اساس کار سیلوا مبتنی بر انتقال انرژی است، هم از طریق حضوری و هم از راه دور و راه رسیدن به آن را مراقبه می‌داند. خوزه سیلوا در سال ۱۹۹۹ در تگزاس شهر زادگاهش درگذشت.

در بخشی از کتاب صوتی دستان شفابخش می‌شنویم

بیمار شدن کاری بس آسان است. در واقع، ما از همان‌ آغاز کودکی وقتی کسانی را می‌بینیم که جلوی چشم ما بیمار می‌شوند یا وقتی پدر و مادرمان پیوسته به ما گوشزد می‌کنند: «اگر آب بازی یا خاک بازی کنی مریض خواهی شد» یاد می‌گیریم که چگونه بیمار شویم. مغز ما بر پایه‌ی دیده‌ها و شنیده‌های ما برنامه‌ریزی می‌شود: سلول‌های عصبی مغز، دیده‌ها و شنیده‌های ما را به‌عنوان حکمی قطعی می‌پذیرند و آن‌ها را بخشی از کارکرد طبیعی خود می‌گردانند.

در دوران کودکی هرگاه کسی جلوی چشم ما بیمار می‌شود، بی‌درنگ خودمان را جای او می‌گذاریم و دچار نگرانی می‌شویم. این نگرانی مغز ما را برنامه‌ریزی می‌کند و تصویری که ما از این حالت در ذهن خود داریم به الگویی تبدیل می‌شود که مغز از آن پیروی می‌کند. کلمات و جملاتی هم که به‌کار می‌بریم، به نوعی به برنامه‌ریزی مغز می‌پردازند؛ هرگاه می‌گوییم: «قلبم شکست» (بیماری قلبی) ، «حالم از... به هم می‌خورد» (ناراحتی گوارشی) ، «کمرم شکست» (کمر درد) ، بر حالات جسمانی خود مهر تایید می‌زنیم و با تکرار این جملات، این برنامه‌ریزی را تثبیت می‌کنیم.

افکار منفی و در پی آن احساسات منفی، همیشه در مغز به برنامه‌ریزی منفی و ناخواسته تبدیل می‌شوند اما برعکس، افکار و احساسات مثبت برنامه‌ی مثبت و خوشایند مغز به‌شمار می‌آ‌یند. برنامه‌ریزی‌های منفی به احساس غم، ‌ ناامیدی و بیماری می‌انجامند ولی در برابر، برنامه‌ریزی‌های مثبت، احساس شادمانی، کامیابی و تندرستی به دنبال می‌آورند.