دانلود و خرید کتاب صوتی بال های آتش
معرفی کتاب صوتی بال های آتش
کتاب صوتی بال های آتش نوشتهٔ آرون تیواری و ترجمهٔ فرزاد مرتضایی است. نوید پدرام و رضا بصیری و معین وصال و ویکتوریا براری گویندگی این کتاب صوتی را انجام دادهاند و انتشارات خانه رود آن را منتشر کرده است. این اثر حاوی زندگینامهٔ دکتر «زینالعابدین عبدالکلام» است.
درباره کتاب صوتی بال های آتش
کتاب صوتی بال های آتش یک داستان را روایت میکند؛ داستان زندگی دکتر «زینالعابدین عبدالکلام». این اثر صوتی شنونده را برمیانگیزاند تا آتش درونی خود را پیدا کند. نویسنده باور دارد که همهٔ انسانها با توانایی تغییر جهان به دنیا میآیند و تنها باید برای بالفعلشدن این توانایی تلاش کنند. کتاب «بالهای آتش» اولینبار در سال ۲۰۰۰ میلادی منتشر شد. این زندگینامهٔ صوتی نوشتهٔ آرون تیواری است. گفته شده است که کلام الهامبخش «زینالعابدین عبدالکلام» در این زندگینامه، انسانهای بسیاری را در سراسر جهان تحتتأثیر خود قرار داده است. این کتاب صوتیْ سفر رؤیایی او، از یک کودک ساده در روستایی کوچک در «امیل نادو» تا رسیدنش به یکی از قدرتمندترین موقعیتهای کشور را به تصویر کشیده است. آرون کومار تیواری (Arun Kumar Tiwari) دانشمند، نویسنده و پروفسور موشکی هندی است که در فوریهٔ ۱۹۵۵ میلادی به دنیا آمده است. او نویسندهٔ کتابهای متعددی است و از دوستان و همکاران نزدیک دکتر «زینالعابدین عبدالکلام» محسوب میشود.
دکتر عبدالکلام در کودکی بهعنوان یک نابغه شناخته نمیشد، اما او را بهعنوان کودک سختکوشی میشناختند که اگرچه هوش بیشتری از دیگر همسنوسالان خود نداشت، با پشتکار فراوان برای یادگیری تلاش میکرد. آرون تیواری در کتاب صوتی حاضر، داستان بیرونآمدن دکتر عبدالکلام از گمنامی را روایت کرده است. این زندگینامه که خودِ عبدالکلام نیز در نوشتن آن مشارکت داشته است، روایت درگیریها و سختیهای شخصی، سیاسی و احساسی یکی از تأثیرگذارترین افراد در برنامهٔ هستهای هندوستان است.
شنیدن کتاب صوتی بال های آتش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
شنیدن این کتاب صوتی را به دوستداران زندگینامهها پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی بال های آتش
«هر موقع احساس میکردم پدرم نسبت به سلامتیاش بیتوجه است همراه با یک دکتر خوب به رامسوارام میرفتم. هر وقت این کار را میکردم پدرم به خاطر نگرانیهای بیدلیلم و همینطور هزینههایی که برای دکتر میکردم من را سرزنش میکرد و میگفت: «همینکه میای اینجا و به من سر میزنی کافیه که حال من رو خوب کنه، چرا بیخود برای آوردن دکتر هزینه میکنی؟» و حالا دیگر هیچ دکتر و پولی نمیتوانست کاری برایش بکند.
پدرم زینالعابدین پس از ۱۰۲ سال زندگی در جزیرهی رامسوارام درگذشت و ۱۵ نوه و یک نبیره از خود بهجای گذاشت. زندگی او سرمشقی برای دیگران بود. ازنظر دنیوی این فقط مرگ یک پیرمرد دیگر بود. نه مجلس عزای عمومی برای او برگزار شد نه نوشته و پرچمی برافراشته شد و نه هیچ روزنامهای آگهی فوت او را به چاپ رسانید. او یک سیاستمدار دانشمند یا تاجر نبود. او مردی ساده و بیآلایش بود. پدرم همواره در پی ارزش متعالی یعنی خوبی بود. زندگی او آینهی تمام نمای همهی خوبیها و فرشتهخوییها بود. نماد خردمندی و شرافت. پدرم همیشه مرا به یاد افسانهی ابراهیم ادهم میاندازد که نیمهشب از خواب آرام خود برخاست و فرشتهای را دید که نام دوستداران خداوند را در دفتری از طلا مینویسد.»
زمان
۶ ساعت و ۵۸ دقیقه
حجم
۳۸۳٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۶ ساعت و ۵۸ دقیقه
حجم
۳۸۳٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
کتاب بسیار عالی بود البته بعضی از قسمتها چون زیادی در رابطه با ساخت و... موشکها توضیح داده بودن، کمی برای ما که سر از ساخت موشک و... در نمیاریم، خسته کننده میشد، ولی از پشتکار و به اتمام رساندن
کتاب بسیار خوبب است فقط ایکاش گوینده و مترجم به نگارش و تلفظ کلمات در فارسی دقت بیشتری میکردند
بی نظیر بود جدا انسان افریده شده تا رسالتش را انجام دهد اقای ابوکلام یکی از این انسانهایی است که رسالتش را به بهترین شکل انجام داد