دانلود و خرید کتاب صوتی شب پیشگویی
معرفی کتاب صوتی شب پیشگویی
کتاب صوتی شب پیشگویی نوشتهٔ پل آستر با ترجمهٔ خجسته کیهان و گویندگی هومان محمدحسینی در استودیو نوار منتشر شده است.
درباره کتاب شب پیشگویی
سیدنی اُر شخصیت اصلی رمان، یک نویسنده است. او روز ۱۲ ژانویه ۱۹۸۲ در ایستگاه متروی خیابان چهاردهم از حال میرود و از بالای پلهها سقوط میکند. مدتی پس از بهبودی بهطور تصادفی به مغازهای به نام “قصر کاغذی” میرود و دفتری با جلد آبی میخرد. او تا نه روز بعد در جادوی آن دفتر اسیر میشود. روایت داستانی کتاب شب پیشگویی دو بخش دارد. در بخش اول سیدنی اُر به روایت زندگی خود بههمراه همسرش، گریس، و دوستی مشترک به نام جان تروز و فرزند او میپردازد. بخش دوم به ماجراهای رمانی که سیدنی مشغول نوشتن آن در دفتر آبی است، مربوط میشود.
کتاب شب پیشگویی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این اثر به علاقهمندان به داستانهای رازآلود پیشنهاد میشود.
درباره پل آستر
پل بنجامین آستر متولد نیوآرک نیوجرزی است. او رماننویس، فیلمنامهنویس، شاعر و مترجم آمریکایی است. دلیل شهرت او بیشتر بهخاطر مجموعه کتابهای سهگانه نیویورک است. همچنین از فیلمنامههای او میتوان به لولو روی پل اشاره کرد. کتابهای او تا به امروز به بیش از چهل زبان ترجمه شدهاست. پل آستر ابتدا با نویسندهای به نام لیدیا دیویس ازدواج کرد و از او پسری به نام دنیل استر دارد. استر در سال ۱۹۸۱ با همسر دوم خود به نام سیری هوست وتکه نویسنده بود ازدواج کرد و حاصل آن دختری به نام سوفی استر است.
بخشی از کتاب صوتی شب پیشگویی
«مدتها بیمار بودم. وقتی هنگام ترک بیمارستان فرا رسید، بهزحمت راه میرفتم و به دشواری به خاطر میآوردم که چه کسی باید باشم. دکتر گفت اگر سخت بکوشی، تا سه چهار ماه دیگر مثل سابقت میشوی. حرفش را باور نکردم، اما به توصیهاش عمل کردم. همه خیال میکردند میمیرم، اما برخلاف آن پیشبینیها زنده مانده بودم، تنها گزینهام این بود که چنان زندگی کنم که گویا آیندهای دارم. با پیادهرویهای کوتاه آغاز کردم. ابتدا تا سر خیابان میرفتم و برمیگشتم. فقط سی و چهار سال داشتم، اما بیماری مرا پیر کرده بود؛ شده بودم یکی از آن پیروپاتالهای نیمهفلج که ناچارند پیش از گام برداشتن به پاهایشان نگاه کنند تا بدانند کدام به کدام است.»
زمان
۹ ساعت و ۱ دقیقه
حجم
۳۷۲٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۹ ساعت و ۱ دقیقه
حجم
۳۷۲٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
از شروع داستان تا تقریبا یک ساعتی که از شنیدن آن می گذشت قصد داشتم به گوش دادن ادامه ندهم و چندان برایم جالب نبود ولی بعد از چند دقیقه ای که داستان به جایی رسید که سر مجسمه از
سلام 🌱 رمان کشش داشت، ولی پوچ بود و میشود گفت یه جاهایی فقط نوشته شده بود تا نوشته شده باشد! داستان درباره "سیدنی ار" است؛ نویسنده ای که به تازگی از بیمارستان مرخص شده و درگیر مشکلات جسمانی خودش می باشد.