دانلود و خرید کتاب صوتی ماجرای مومیایی
معرفی کتاب صوتی ماجرای مومیایی
کتاب صوتی ماجرای مومیایی نوشتهٔ مارتین ویدمارک و ترجمهٔ نامدار ناصر قصری است. ماندانا کریمی گویندگی این کتاب صوتی را انجام داده و واوخوان آن را منتشر کرده است. این اثر صوتی از کتابهای مجموعهٔ بنگاه کارآگاهی لاسه و مایا است. در قصهٔ صوتی حاضر، کارآگاهان خردسال شهرِ والهبی با شایعهای عجیب و ترسناک روبهرو میشوند: دزدی از موزهٔ شهر بهکمک یک مومیاییِ چندهزارسالهٔ مصری.
درباره کتاب صوتی ماجرای مومیایی
کتاب صوتی ماجرای مومیایی یکی از داستانهای مجموعهای است به نام «بنگاه کارآگاهی لاسه و مایا» (The Whodunit Detective Agency). این مجموعه از داستانهای متنوعی تشکیل شده است که همهٔ اتفاقات آن در شهری خیالی به نام «والهبی» میگذرد. مرکزیت این مجموعه با ۲ قهرمان کوچک و باهوش به نامهای «لاسه» و «مایا» است. این ۲، درواقع، کارآگاههای کوچکی هستند که در هر یک از داستانها با یک پروندهٔ دشوار روبهرو میشوند.
پروندهای که لاسه و مایا باید در کتاب ماجرای مومیایی حلوفصل کنند، عجیب و ترسناک است. یک شب خبر میرسد که گرانقیمتترین اثر هنریِ والهبی از موزهٔ شهر دزدیده شده است. میگویند مومیایی ۳هزارسالهٔ مصری در شب سرقت زنده شده و در طول موزه به قدمزدن پرداخته است.
لاسه و مایا فکر میکنند که چنین چیزی نمیتواند واقعیت داشته باشد.
شنیدن کتاب صوتی ماجرای مومیایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
شنیدن این کتاب صوتی را به کودکان ۷ تا ۹ سال پیشنهاد میکنیم.
درباره مارتین ویدمارک
مارتین ویدمارک (Martin Widmark) در سال ۱۹۶۱ به دنیا آمد. او آموزگار و نویسندهٔ ادبیات کودک و اهل کشور سوئد است. این نویسنده در مجموعه کتابهای کودک خود که «بنگاه کارآگاهی لاسه و مایا» نام دارد، به ماجراجوییهای ۲ همکلاسی در شهر خیالی «والهبی» میپردازد.
برخی از آثار او عبارتاند از: «ماجرای سیرک»، «ماجرای فوتبال» و «ماجرای الماس».
بخشهایی از کتاب صوتی ماجرای مومیایی
«در موزهی شهر چه خبر است؟ آیا مومیایی مصری بعد از سه هزار سال واقعاً زنده شده؟ نگهبان وحشتزده ادعا میکند که مومیایی را در حال راه رفتن در موزه دیده است. در همان شب با ارزشترین نقاشی موزه از درون قابش بریده میشود و به سرقت میرود. یک بار دیگر رییس پلیس از کارآگاههای نوجوان ما، لاسه و مایا، کمک میخواهد تا برای این ماجرای مرموز و ترسناک پاسخی پیدا کند.»
***
«وقتی لاسه و مایا به موزه میرسند میبینند که تعداد زیادی از خبرنگارها و مردم کنجکاو اونجا جمع شدن. لاسه و مایا رئیس موزه رو میبینن که مشغول مصاحبه با برنامهی خبری تلویزیونه. اونها راه خود رو به جلو باز میکنن تا بتونن بشنون اون چی میگه.
او میگه: «نخیر، چیز دیگهای گم نشده.»
یک خبرنگار میکروفون رو جلو میگیره و میپرسه: «ببخشید، در نامهی مومیایی چه چیزی نوشته شده؟»
مدیر موزه به کوتاهی پاسخ میده: «الان نمیتونم تعریف کنم»
باربرو پالم (رئیس موزه) برمیگرده و از پلههای ورودی بالا میره. خبرنگارها اونو دنبال میکنن، و در ازدحام در ورودی، لاسه و مایا موفق میشن وارد موزه بشن.
مدیر موزه که اونها رو میبینه با عصبانیت میگه: «اینجا چی کار میکنید؟ میبینید که موزه تعطیله. فوراً از اینجا برید!»...»
زمان
۵۰ دقیقه
حجم
۴۶٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۵۰ دقیقه
حجم
۴۶٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
من خیلی خوشم اومد
داستانش جالب و هیجان انگیز و بامزههههههههه بود. ممنون