من نسخه صوتی رو نشنیدم ولی داستان عاااااالیه❤

زیبا،تأثیرگذار و یکمی دردناک.اما ارزش گوش دادن و واقعا داشت.اینکه یه واقعی تاریخی رو به این صورت جذاب بسطش داده و باهاش رویاپردازی کرده به نظرم جذابترش کرده بود

رمانی تاریخی، عاشقانه و متفاوت و از نظر من موفق از خانم گیل پل. اول اینکه ریویوی فارسی زیادی از این کتاب ندیدم ولی دو تا انتشارات این کتاب را چاپ کردند و هردو ترجمه خوب بودند ولی ترجمه خانم رضایی روان تر و جزئی تر بود.ولی درکل تفاوت چندانی ندارند. کتاب در دو زمان مختلف روایت می شود؛یکی از جنگ جهانی اول در زمان روسیه تزاری و دیگری از سال 2016 که زمان حال محسوب می شود. خود داستان:شروع داستان با کیتی فیشر شروع می شود که در حال سفر به آمریکا برای دیدن کلبه ای است که از پدربزرگ مادری اش به او رسیده است، درحالیکه تا بحال از او نشنیده و..... .و شخصیت اصلی داستان همین پدربزرگ است. فردی روسی که داستانش با دوران جوانی اش در سال 1914 بعنوان یک سرباز نظامی جنگ جهانی اول شروع می شود و راوی زمان گذشته است. داستان روند پیوسته ای دارد و روند روبه رشدش را در برانگیختن کنجکاوی مخاطب حفظ می کند. هرچه در روایت زمانی گذشته جلوتر می رویم و به انقلاب اکتبر 1917 نزدیکتر می شویم،تمپو و هیجان قصه بالاتر می رود. بهمراه رنج و دردی که همراه با دمیتری احساس می کنیم هیجان زده و کنجکاو هستیم و بنظرم نویسنده در آمیختن احساسات با هم و القای آن به خواننده موفق شده است.باوجود اینکه اگر کسی تاریخ روسیه را خوانده باشد احتمالا می داند عاقبت چیست اما درآمیختن تخیل به این داستان تاریخی و همچنین روایت منطقی نویسنده باعث می شود دلت بخواهد واقعیت را همانگونه که نویسنده می گوید بپذیری.گرچه قضیه ی پایان رومانوف ها چندین سال مورد بحث بوده بدلیل عدم شفافیت سازی دولت کمونیستی شوروی.بنابراین قصه چندان برایت عجیب و غریب نیست و یحتمل است که قضیه آنطور که بقیه می گویند هم نیست. داستان بطور کلی از دو بعد قابل بررسی است.یک از بعد داستانی و روایی و دو از بعد تخیل قوی نویسنده و برخوردش با تاریخ. به بعد دوم وقتی بیشتر پی می بریم که کلام آخر نویسنده را می خوانیم.اینکه تخیل چقدر از واقعیت منشا می گیرد و تخیل چقدر واقعی است.این تضاد واقعا ریشه هنر است، ریشه همه چیز هایی که واقعیت ها را دگرگون ساخته است و دید جدیدی که تخیل و فکر بشر در موضوعات مختلف ایجاد کرده است.نویسنده راجع به این قضیه تاریخی خوانده و احساس کرده فلان شخصیت باتوجه به اخلاقش و توصیفاتی که از وی شده و حضوری که واقعا در بیمارخانه های نظامی داشته، قادر است داستانی دیگر داشته باشد.داستانی که نیازمند تخیلی قوی و سیال است برای نوشته شدن در حدود 500 صفحه. نویسنده کتاب به طور کلی تاریخی-تخیلی نویس است و کتاب های دیگری هم از او هست مربوط به سرگذشت های تاریخی ای که او راجع بهشان داستانی جدید نوشته است. اگر علاقه مند به داستان های عاشقانه و همزمان مسائل تاریخی دارید اصلا کتاب را از دست ندهید.با وجود اینکه خودم صرفا بخاطر موضوع معمایی-تاریخی اش به سراغش رفتم اما عاشقانه بودنش به اندازه و بجا بود و احساسات قابل درک بودند.بعد از این کتاب خیلی دلم می خواست همینطوری نامه بنویسم!نامه نوشتن در این کتاب جایگاه خودش را دارد و تاثیر خودش را. و در واقعیت هم اگر تزارینای روسی شاید در نامه هایش به تزار از واقعیت های آشوب و وضعیت شهر به درستی می گفت شاید آن اتفاق ها برایشان نمی افتاد و زودتر به خود می جنبیدند.در کل کتاب خیلی جدی به تاریخ نپرداخته است مثلا روایت دقیق تر سیر جنگ و انقلاب چون خواسته اصلی نویسنده این نبوده است ولی فضاسازی و توصیفات موفق هستند و تو می توانی وضعیت دمیتری در آن بحبوحه و نگرانی هایش،شکست های پی در پی اش در ابعاد مختلف زندگی اش (بخصوص پس از انقلاب اکتبر و پایان جنگ جهانی اول که عملا روایت گذشته وارد فضای دیگری می شود، انگار کمی مدرن تر) درک بکنی. موضع نویسنده مشخص است، عشق در بدترین شرایط و موقعیت ها.و بنابراین روایت جنگ و تاریخ و شخصیت های سیاسی روسیه و... به همین اندازه کافی است. امیدوار بودم کتاب های دیگری هم از نویسنده ترجمه شده باشد ولی متاسفانه اینطور نبود.بهرحال اگر طرفدار این ژانر ها هستید کتاب را از دست ندهید.

این کتاب یک شروع بسیار خسته کننده دارد و من بارها خواستم از خواندنش منصرف شوم ولی نیمه دوم کتاب جذاب است. در این کتاب جنایت فجیعی که در حق خانواده رومانوف صورت گرفته بخوبی تشریح کرده . جنایتی که از شدت بی عدالتی و فجیع بودن ، حتی بلشویکها انرا پنهان کردند و مسیولیت انرا بعهده نگرفتند. زیرا از قضاوت تاریخ میترسیدند. و این باعث شد که این راز سر به مهر باقی بماند. بنظر من ایرادی که به کتاب وارد است اینست که هیچ جا در مقدمه یا موخره کتاب نوشته نشده که این کتاب بر اساس واقعیت است و لذا بنحوی تحریف تاریخ محسوب میشود

فوق العاده بود ... من هنوز درگیرم و در تمام طول داستان با دیمیتری زندگی کردم ...افسوسی که زندگی برایمان بجا میگذارد و انسانی که هرگز دست از تکرار اشتباهاتش برنمی‌دارد . عشق هایی که فدای تلاش ابلهانه قدرت طلبان فانی شدند و میشوند و زمانی که میگذرد . و درست وقتی که میفهمیم دیگر دیر شده است . بیهودگی ایدیولوژی و بزرگی عشق ؛ عشق فداکارانه آدمهایی که از قربانی شدن نمی‌ترسند . و لعنت ابدی برای احمق هایی که راهی جز عشق برای سعادت بشر تجویز میکنند . کمونیسم . ناسیونالیزم فاشیزم ... بنیاد گرایی مذهبی و تحجر منتج از اشرافیت که در نهایت از بنیان جامعه را می‌سوزاند ... نه عشقی میماند نه امیدی ...

باسپاس از تیم موفق ماه‌آوا و طاقچه برای انتشار این کتاب.. این رمان را میتوان با واژه ها و زوایایی مانند: عاشقانه، تاریخی، تراژیک، عبرت آموز و.. ببینیم. ماجراهایی از دورانی که بقول دمیتری(از شخصیتهای رمان) فقط شیطان پیروز میشد، دورانی که به اسانی سرنوشت میلیونها انسان با کوته بینی دیکتاتورانی مانند هیتلر، لنین، استالین و.. که همواره و هر دوره کمتر از انگشتان یک دست هستند به نابودی نیستی کشانده شده.. جذابیت رمان را نباید از عنوان ان(همسر پنهانی) برداشت کنیم چراکه فراتر و بیشتر از انچه که به نظر میرسد میباشد، گاهی مطالب به نحوی انچنان تلخ و عذاب آور پیش می رود، بویژه با صدای حزن‌امیز و نگران اقای میلادتمدن، که واقعا شنیدن ان تحمل ناپذیر است. در پایان اینکه رمان دارای تم روسی و امریکایی است که نویسنده از هر دو سربلند بیرون می اید.. اگر در موقع شنیدن رمان در حال رانندگی هستید، خیلی دقت کنید. چون بزودی سفری متفاوت در زمان و مکان در انتظار شماست..

منم صوتی نشنیدم ولی کتابی خوندم واقعا داستان جذاب و گیرا و تاریخی قشنگی دارع اصلا زمین نمی زاری♥️🥹

از بهترین رمان هایی که خوندم

بی نظیر ، عاااااالی ، سبک عاشقانه و معماگونه ، بالا و پایین اومدن های جذاب، به شدت توصیه میکنم

کتاب و داستان فوق العاده ای بود حتما پیشنهاد میشه