دانلود و خرید کتاب نایریکا؛ جلد اول آروشا دهقان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب نایریکا؛ جلد اول

کتاب نایریکا؛ جلد اول

نویسنده:آروشا دهقان
انتشارات:انتشارات یمام
امتیاز:
۴.۱از ۳۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب نایریکا؛ جلد اول

کتاب نایریکا؛ جلد اول نوشتهٔ آروشا دهقان است. این کتاب را انتشارات یمام منتشر کرده است. این کتاب روایت عشق و شجاعت و مبارزه است. 

درباره کتاب نایریکا؛ جلد اول

این کتاب داستان زندگی دختری به نام نایریکا است. پدر نایریکا مهراد شاهزاده سرزمین همسایه ایران توران است.  همه‌چیز از زندگی مهرداد در دربار پادشاهی آغاز می‌شود. او فرزند شاه است و پادشاه از او می‌خواهد مانند تمام مردان بزرگ تورانی با یک زن از نژاد خودش ازدواج کند، او می‌پذیرد اما هرگز از این ازدواج راضی نیست. در یکی از روزهای گذرش در بازار متوجه دختری زیبا و شجاع می‌شود. میترا دختر یک تاجر ایرانی است که به برای کار به توران آمده‌اند.

میترا زن شجاع و جوانی است که به‌جای دیدن شاهزاده‌ها به دیدن نبرد و تیراندازی علاقه داردو این دیدار باعث ایجاد علاقه‌ای بین این دونفر می‌شود و احساسی تازه برای هردوی آن‌ها می‌سازد. اما یک دختر ایرانی و یک شاهزاده تورانی چطور می‌توانند با هم ازدواج کنند. نه پادشاه توران این موضوع را می‌پذیرد و نه پدر میترا. آن‌دو نمی‌دانند که این عشق و آشنایی چه سرنوشت سخت و عجیبی برای آن‌ها خواهد ساخت. نایریکا، رمانی است عاشقانه که در دل تاریخ و در فضای ایران هزارهٔ اول پیش از میلاد مسیح روایت می‌شود.

خواندن کتاب نایریکا؛ جلد اول را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به داستان‌های اسطوره‌ای پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب نایریکا؛ جلد اول

«شتاب کن سیمین. مگر نمی بینی بانو درد می‌کشند؟ هرچه زودتر بانو پَرین را به این‌جا بیاور.»

سیمین دختری جوان بود که پیرامون بیست سال داشت. پنج سال پیش همراه با بانویش، ارنواز، به قصر آمده بود و اکنون پیشکار او به شمار می‌رفت. بانو ارنواز چند سالی از او کوچک‌تر بود. هنگامی که برای نامزدی پادشاه برگزیده شد، تنها سیزده سال داشت و دختری نابالغ بود که برای آموزش و زندگی به قصر رفت.

در آن روزگار، دختران تا پیش از پانزده سالگی و پسران پیش از هفده سالگی اجازهٔ ازدواج نداشتند. بدین گونه، ارنواز دو سال پیش از ازدواج را در قصر گذراند. آن هنگام نزدیک‌ترین همراهش سیمین بود و این تنهایی آن دو را به یکدیگر نزدیک کرد؛ به گونه ای که دیگر نه همچون بانو و همنشین که مانند دو خواهر بودند. 

ارنواز افزون بر زیبایی خیره کننده اش، هوش و توانایی بالایی داشت و از همان ماه های آغازین زندگی در قصر، درباریان و بزرگان را به سوی خود می‌کشید و آنان را با دیدگاه هایش شگفت‌زده می کرد. در آن هنگام که بانوان بزرگ زاده به کارهایی چون گلدوزی و خیاطی می‌پرداختند و دخالت در کارهای مردانه را ننگ می شمردند، ارنواز به یادگیری راهکارهای جنگ و سیاست و تاریخ می‌پرداخت. در تیراندازی از بسیاری از مردان نیز کارآزموده‌تر بود و چنان دربارهٔ سیاست سخن می راند که گویی همهٔ عمرش را در کشور داری گذرانده است. با این همه، کردارش چیزی از یک بانوی بزرگ زاده کمتر نداشت. همین ویژگی ها بود که او را در چشم شاه اردشیر، بزرگتر و ارزشمندتر از بانوان حرم سرا می‌ساخت.

اردشیر که مردی جهان دیده و شاهی بزرگ و توانمند بود و به دور از سنت های نادرست روزگار خود رفتار می کرد، با دیدن توانایی همسرش بر آن شد تا او را شاهبانوی ارشد گرداند و سرپرستی چندین کارگاه و کاخ در سراسر ایران را به او سپارد.

ارنواز در همان سال نخست پس از ازدواجش، دختری به دنیا آورد و نامش را فایدیم گذاشت و اکنون، در سومین سال زندگی اش با شاهنشاه، دومین فرزندش را باردار بود.

حجم

۰

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۹۲ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۹۲ صفحه