دانلود و خرید کتاب هیچ کس خریدار نیست؛ من فروشنده ام سید سجاد حسینی‌نژاد
تصویر جلد کتاب هیچ کس خریدار نیست؛ من فروشنده ام

کتاب هیچ کس خریدار نیست؛ من فروشنده ام

معرفی کتاب هیچ کس خریدار نیست؛ من فروشنده ام

هیچ کس خریدار نیست؛ من فروشنده ام اثر سید سجاد حسینی‌نژاد اصول و قواعدی کاربردی را  برای آنکه نفر اول فروش شوید به شما آموزش می‌دهد.

 درباره کتاب هیچ کس خریدار نیست؛ من فروشنده ام

در همه مشاغل، در ارائه خدمات یا محصولات به نوعی با «مقوله فروش» روبه‌رو می‌شویم. بنابراین همه ما نیاز داریم ضمن ادامه فعالیت خود، در زمینه فروش نکات و تکنیک‌هایی را بیاموزیم و به مرور زمان حرفه ای شویم؛ اما تنها این کافی نیست! برای تجربه فروش موفق، شما حتما باید با شکست‌هایی هم در این مسیر مواجه شوید تا به لایه‌های مهم‌تری از مسئله فروش پی ببرید. اینکه به‌عنوان فروشنده خودتان چه باور، نگاه و تصوری در مورد فروش دارید؟ تعریف شما از فروش چیست؟ در فروش، تنها به کسب سود و انجام کارتان فکر می‌کنید، یا به خدمتی که به مشتری ارائه می‌دهید و رفع نیاز و جلب رضایت او هم می‌اندیشید؟

شاید بتوان صرفا با اجرای چند تکنیک ساده، فروش آنی موفقی را رقم زد؛ اما برای ادامه فعالیت در این حرفه شما به چیزی بیش از چند تکنیک و ترفند نیاز دارید. پس چنانچه در شغل خود با فروش سروکار دارید، بهتر است اصول آن را مانند هر رشته و شغل دیگری به نحو بنیادی بیاموزید. اگر به دنبال موفقیت درست و حرفه ای خود در فروش و تداوم آن هستید، باید قدم به قدم نکاتی را بیاموزید و اجرا کنید. ابتدا باید از خودتان شروع کنید و روی باورهای خودتان نسبت به شغل فروش کار کنید؛ زیرا بهبود ذهنیت فروشنده نسبت به این کار، تأثیر بسزایی در موفقیت او دارد. همچنین اگر درک درستی نسبت به نیازهای مشتری داشته باشیم، متوجه خدمتی می‌شویم که در فروش ارائه می‌دهیم و به این ترتیب با باور و اطمینان قوی‌تری، کار خود را انجام می‌دهیم.

البته در این مسیر، عمل‌گرابودن نیز بسیار تأثیر دارد. لازم است هرچه را که می‌آموزید، در فروش واقعی خود اجرا کنید و بیازمایید و از آنها بازخورد بگیرید. توسعه دانش و مهارت فروش از یک سو و فراگیری دانش‌ها و مهارت‌های مرتبط با آن از سوی دیگر به شما کمک می‌کند به نتایج فوق‌العاده‌ای در حرفه خود دست یابید. همان چیزی که شما را به یک فروشنده حرفه ای و محبوب بدل می‌کند. ‌

سیدسجاد حسینی‌نژاد در کتاب خود با نام «هیچ‌کس خریدار نیست، من فروشنده‌ام» به‌عنوان یک فروشنده حرفه ای و مدرس فروش، دانش و تجربیات ارزشمند خود را با خوانندگان به اشتراک گذاشته‌اند. این کتاب که شامل ۸ فصل است، هر آنچه را که یک فروشنده و بازاریاب به آن نیاز دارد، در اختیار شما قرار می‌دهد. 

خواندن کتاب هیچ کس خریدار نیست؛ من فروشنده ام را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

همه شاغلان در حرفه فروشندگی و کسانی که به این حرفه علاقه دارند مخاطبان این کتاب‌اند.

 بخشی از کتاب هیچ کس خریدار نیست؛ من فروشنده ام

برای اعتماد به نفس تعاریف مختلفی ذکر کرده‌اند و بعضی از این تعاریف با موضوعات دیگری مثل عزت نفس اشتباه گرفته شده است اما بهترین تعریف ممکن برای اعتماد به نفس این است:

اعتماد به نفس یعنی: داشتن مهارت کافی + داشتن باور کافی در مورد توانایی انجام کاری.

به عبارت دیگر می‌توانیم بگوییم که اعتماد به نفس شامل مهارت انجام کاری + باور خود به انجام آن کار؛ یعنی من هم بتوانم کاری را با یک استاندارد خاص انجام دهم و مهارتش را داشته باشم و هم خودم را قبول داشته باشم.

این دو بخش از اعتماد به نفس به قدری اهمیت دارند که اگر یکی از آنها در فرد وجود نداشته باشد، آن کار به خوبی انجام نمی‌شود و اصطلاحا می‌گوییم که آن فرد اعتماد به نفس در آن کار را ندارد.

به‌طور مثال اگر شما رانندگی خوبی داشته باشید و در رانندگی‌کردن از مهارت کافی برخوردار باشید، ولی اگر خودتان را باور نداشته باشید و ذهنیت‌تان از خودتان و مهارت‌تان بسیار ضعیف باشد، باعث می‌شود اعتماد به نفس شما کم شود و رانندگی را به خوبی انجام ندهید.

در فروشندگی نیز ممکن است شما از تمام مهارت‌ها و تکنیک‌های فروشندگی آگاهی داشته باشید ولی باور خوبی از خودتان نداشته باشید. همین موجب خواهد شد که در فروشندگی از اعتماد به نفس کامل برخوردار نباشید و همواره با ترس بفروشید و در مواجهه با نه‌گفتن و مخالفت‌های مشتریان خود، روحیه خود را از دست بدهید و از بازدهی شما کاسته شود.

به‌عنوان مثال شما زمانی که یک فوتبالیست حرفه‌ای باشید، ممکن است اعتماد به نفس خوبی در تمرینات داشته باشید؛ اما زمانی که در مسابقه مهمی مثل دربی حضور داشته باشید، ممکن است اعتماد به نفس خود را از دست بدهید یا نتوانید تصویر درستی از توانمندی‌های خود در مقابل جمع‌های بزرگ داشته باشید.

می‌توان اعتماد به نفس را به انسان بندبازی تشبیه کرد که روی یک بند در حال گام برداشتن است و چوبی را برای حفظ تعادل در دست دارد و در هر طرف چوب یک شاخص اعتماد به نفس قرار دارد. در یک طرف خودباوری و در طرف دیگر آن مهارت.

اگر بخواهیم در مدت زمان کوتاهی (چیزی در حدود ۳۰ دقیقه) اعتماد به نفسمان را زیاد کنیم، بیشتر می‌توانیم روی طرف اول یعنی خودباوری‌مان کار کنیم، چون یادگیری مهارت‌ها موضوعی زمان‌بر است.

شاید برایتان پیش آمده باشد که در موقعیتی قرار بگیرید که ظرف چند دقیقه باید کاری را انجام دهید که از قبل اطلاعی از آن موقعیت نداشته باشید، ولی موقعیت‌هایی است که در زندگی شما تأثیرگذار و مهم است و نمی‌توانید از این موقعیت‌ها بگذرید.

برخی از این موقعیت‌هاعبارت‌اند از:

قرار است برای جمعی سخنرانی داشته باشید.

به مصاحبه شغلی‌ای دعوت شده‌اید.

جلسه مهمی با یکی از بزرگ‌ترین مشتریان، پیش‌رویتان قرار گرفته است.

با فردی که خیلی دوستش دارید قرار ملاقات دارید.

موقعیتی فوری برای فروش محصولتان به مشتری بالقوه پیش آمده است.

مسابقه ورزشی دارید که می‌خواهید پیروز شوید.

با مدیرتان می‌خواهید نهار کاری بخورید یا مذاکره‌ای داشته باشید.

و ....


محمدجواد مقدم
۱۴۰۰/۱۲/۱۸

این آقا مطمئنه که نویسنده هست؟ همه ی این کتاب از نوشته های برایان تریسی که.... ولی خب با این حال توصیه میکنم

حجم

۱۶۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

حجم

۱۶۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان