دانلود و خرید کتاب هویت حیوانی علیرضا صبوری
تصویر جلد کتاب هویت حیوانی

کتاب هویت حیوانی

دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب هویت حیوانی

هویت حیوانی داستانی شاعرانه از علیرضا صبوری درباره یک گنجشک کوچک است.داستانی لطیف و پراحساس درباره دغدغه های گنجشک بینوا که از زندگی و احوال خود شکایت دارد.

 خواندن کتاب هویت حیوانی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 اگر به دنبال یک داستان لطیف و شاعرانه اما فلسفی و عمیق هستید این کتاب را بخوانید.

 بخشی از کتاب هویت حیوانی

«باید برگشت ...

اکنون زمان گریستن نیست، گرچه به اندازه ی تمام خشکی ها

اشک وجود دارد.

باید گذشت ...

التماس کردن دیگر جایز نیست، گرچه تمام پروبالت را در اندوه

و درد شسته باشند.»

آری، باد که جهت مخالف می وزد، استقامت او هم روی آخرین لحظه‌ی شاخه ی آویزان بیشتر می شود و همراه با برگ زرد و قلم چوبی سوخته اش نگاهی دوباره به مسیر طولانی رودخانه می اندازد. اما نه انگار چیزی که می بیند را هرگز نمی خواهد باور کند.

در این مرغزار بی حدوحصر، زیر آسمان نفرین و هوس، او فقط یک گنجشک تنها و بیچاره است، آری، همین و بس.

تلوتلوی شاخه که به آب نزدیک و دور می شود او انعکاس بزرگی و کوچکی خود را در امواج بی احساسی از تکرار می‌بیند و دوباره به درون خود برمی گردد، گویی همه‌ی آن دایره‌ها یک مرکز ثقل بیشتر ندارند و تا ابد نیز همین طور باقی می‌مانند.

اما قطرات درشتی که به جاذبه ی بی رنگ برکه نه نمی‌گویند و همین‌طور از چشمانش سرازیر می شوند او را نسبت به چیزی حریص تر می کند.

چیزی که باعث می شود گوشه‌ی چشمانش را پاک بکند، دوباره برگ زرد را سفت بچسبد آخرین جمله ها را نیز روی آن بنویسید و پایش را محکم امضا کند.

«چرخه‌ای که برای من نمی چرخد، نه می گذارد پرواز کنم نه زندگی‌ام را می‌گیرد. حقارتی که به طُعمگی عادتم داده است، روحم را در کشاکش قدرت‌ها هرروز فقط بیشتر می‌کشد، آسمانی که سقوطش را پیش‌کش می‌کند و سرزمینی هم که مرا را به هیچ حساب نمی آورد، اما ...

اما آخرین پر را باید از تن جدا کرد، عریان شد و به سوی آرزوها پرواز کرد.

آری یا دوباره جان می‌گیرم و برمی‌گردم و یا در سکوت زمان آنقدر می‌چرخم تا سرانجام محو شوم و بمیرم.

گینجا ... »

خم شاخه‌ی برکه که چند وقتی است مرکز ثقل تفکرات درماند‌ه‌ی گینجا شده، نمایی از آوارگی و استیصال را در تمام بدن نحیفش ایجاد می‌کند.

لرزان و شکننده، منزوی و نالان. و در تمام مدتی که برگ زرد را از دستانش رها کرده است، خیرگی چشمانش را به سردی و پاکی آبی می‌دوزد که اعتراف و آرزوهایش را تا آن سرازیری با خود حمل می کند.

زردی بی‌جان و دفاعی که آنقدر این طرف و آن طرف می رود تا پس از برخورد به چندتکه سنگ به گفته‌ی خودش دیگر محو می‌شود.

اما درست در همان لحظه‌ی سقوطِ برگ در تلاطم جریان، شانه‌های گینجا هم روبه جلو کشیده می‌شوند و او در آستانه‌ی افتادن در رودخانه قرار می‌گیرد.


جاوید
۱۴۰۰/۰۱/۲۳

کتاب بسیار زیبایی بود اصلا فکر نمی‌کردم آخرش اینطوری تموم بشه توصیه میکنم حتما این کتاب و بخونید

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۶۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۹۴ صفحه

حجم

۴۶۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۹۴ صفحه

قیمت:
۱۴,۰۰۰
تومان