کتاب سراج، تفسیر تربیتی و اجتماعی قرآن کریم؛ جلد چهارم
معرفی کتاب سراج، تفسیر تربیتی و اجتماعی قرآن کریم؛ جلد چهارم
کتاب سراج، تفسیر تربیتی و اجتماعی قرآن کریم؛ جلد چهارم نوشته مجید خالقپور یکی از کتب تخصصی مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی(ص) برای پژوهشگران علوم قرآنی است.
مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، زیر نظر معاونت پژوهشی جامعه المصطفی(ص) العالمیه، با هدف ترویج و گسترش معارف اسلامی و نشر کتابهای مورد نیاز داخل و خارج از کشور در حوزه علوم اسلامی و انسانی از سال ۱۳۷۹ آغاز به کار نموده و مفتخر است تاکنون ۱۲۷۶ عنوان کتاب چاپ اول منتشر نموده که بعضی از آنها به چاپ دوازدهم نیز رسیده است. بیش از نیمی از کتابهای منتشر شده این مرکز آموزشی و نیمی از آن پژوهشی است.
فقه و اصول، کلام و عقاید، اخلاق و تربیت، ادیان و مذاب، معارف اسلامی، حدیث، ادعیه، تاریخ و علو سیاسی، علوم اجتماعی علوم قرآنی و تفسیر، اقتصاد اسلامی، ادبیات و بسیاری از حوزه های دیگر علوم انسانی و اسلامی در حوزه کاری مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی(ص) قرار دارند.
خواندن کتاب سراج، تفسیر تربیتی و اجتماعی قرآن کریم؛ جلد چهارم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
پژوهشگران و علاقهمندان به علوم قرآنی مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب سراج، تفسیر تربیتی و اجتماعی قرآن کریم؛ جلد چهارم
کلمه «شفاعت» در آیه مورد بحث، به معنای جُفت وضَمیمه و همراه نمودن دیگران با خویش، در کار نیک و خیر (شَفاعَةً حَسَنَةً)، مانند ترغیب به جهاد در راه خدا و یا همراه و تشویق دیگران به کار ناپسند (شَفاعَةً سَيِّئَةً) مانند ترغیب افراد بر شرکت نکردن در جهاد است. به عبارت دیگر شفاعت گاهی قبل از انجام عمل است که به معنای راهنمایی و ترغیب دیگران به نیکیها و بدیهاست، و گاهی بعد از انجام عمل است، که به معنای نجات از عواقب عمل و همراه ساختن دیگری در نجات از عقوبت و یا نیل به پاداش و مقامات معنوی است، که هر دو مورد، مصداق ضمیمه شدن چیزی به چیز دیگر است. خدای سبحان در این آیه، اهل ایمان را به واسطهگری در امر خیر و نیک سفارش میکند و از هرگونه وساطت در کار ناپسند برحذر میدارد، و به عنوان یک اصل کلی اجتماعی، میفرماید: مردم در سرنوشت اعمال یکدیگر با هم شریکند، بنابراین؛ هر گاه سخن یا عمل و یا حتی سکوت انسان، سبب تشویق جمعیتی به کار نیک یا بَد شود، تشویقکننده در آثار و نتائج آن کار سهیم است (مَنْ يَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْها وَ مَنْ يَشْفَعْ شَفاعَةً سَيِّئَةً يَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْها). پیامبر خدا (ص)، تشویقکننده بر هرکاری را همچونکننده آن کار دانسته و میفرماید: (الدّالُ عَلَی الخَيرِ كَفاعِلِهِ). و در بیانی دیگر؛ او را شریک در همه آثار و نتایج کار میداند و میفرماید: (مَنْ أَمَرَ بِمَعْرُوفٍ أَوْ نَهَی عَنْ مُنْكَرٍ أَوْ دَلَّ عَلَی خَيْرٍ أَوْ أَشَارَ بِهِ فَهُوَ شَرِيكٌ وَ مَنْ أَمَرَ بِسُوءٍ أَوْ دَلَّ عَلَيْهِ أَوْ أَشَارَ بِهِ فَهُوَ شَرِيكٌ)؛ هر کس امر به کار نیک یا نهیازمنکری کند و یا مردم را راهنمایی به عمل خیر نماید، و یا به نحوی موجبات تشویق آنها را فراهم سازد، در آن عمل سهیم و شریک است، و همچنین هر کس دعوت به کار بد یا راهنمایی و تشویق به آن نماید او نیز شریک است. شریک در عمل دیگران تا آنجاست که در روایات معصومین (عهم)، دعای نیک یا بد در حق کسی کردن نیز کمک به انجام آن کار محسوب میشود و فرد در خیر و شر آن عمل شریک است، امام صادق (ع) میفرماید: (مَن دَعا لِأخيه المُسلم بظَهرِ الغيبِ، اُستُجِيب لَه، و قال له المَلك: و لَكَ مِثلاه. فَذلك النَّصيب)؛ کسی که برای برادر مسلمانش در پشت سر او دعا کند، آن دعا به اجابت میرسد، و فرشته پروردگار به او میگوید دو برابر آن برای تو نیز خواهد بود، و منظور از نصیب در آیه {لَهُ نَصِيبٌ مِنْهَا}، همین است. رسول خدا (ص) میفرماید: حتی اگر جمع زیادی واسطه در انجام کاری شوند، همه آنان از نتایج خوب و بد آن سهم خواهند داشت (وَ مَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ عَنْ رَجُلٍ إِلَی مِسْكِينٍ كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِهِ وَ لَوْ تَدَاوَلَهَا أَرْبَعُونَ أَلْفَ إِنْسَانٍ ثُمَّ وَصَلَتْ إِلَی الْمِسْكِينِ كَانَ لَهُمْ أَجْرٌ كَامِل)؛ هر کس که از طرف کسی به مردی بینوا صدقهای بدهد، پاداشی به اندازه آن مرد صدقهدهنده دارد، و اگر آن صدقه را چهل هزار نفر، دست به دست بگردانند و سپس به بینوایی برسد، همه آنان پاداش کامل دارند. و امام صادق (ع) میفرماید: (لَوْ جَرَی الْمَعْرُوفُ عَلَی ثَمَانِينَ كَفّاً لَأُجِرُوا كُلُّهُمْ فِيهِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يُنْقَصَ صَاحِبُهُ مِنْ أَجْرِهِ شَيْئاً)؛ اگر معروف بر هشتاد دست بچرخد، همه آنان پاداش میبرند، بیآنکه از پاداش صاحب آن چیزی کم شود.
همانطور که اشاره شد «تحیّت» در آیه شریفه {وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ}، معنای وسیعی دارد، و هر نوع اظهار محبت لفظی و عملی، از طرف هرکسی که باشد را شامل میشود، که یکی از مصادیق روشن آن، سلام کردن مسلمانان به یکدیگر و نوع پاسخ سلام است. طبق مفاد این آیه شریفه، همه مسلمانان لازم است ادب احترام متقابل را به عنوان یک ادب اجتماعی اسلام، رعایت کنند، و در پاسخ به احترامی که به آنان گذاشته میشود، بهطور عالیتر و یا لااقل مساوی جواب گویند. در عمومیت معنای «تحیت» در بیان امام باقر و امام صادق (ع) چنین آمده که فرمودند: «ان المراد بالتحية في قوله تعالی {وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ} السَّلَامُ وَ غَيْرُهُ مِنَ الْبِر»؛ منظور از تحیت در آیه، سلام و هر گونه نیکی کردن است. و در معنای پاسخ برتر و یا پاسخ مساوی، در تفسیر در المنثور آمده است که شخصی بر پیامبر؟ص؟ وارد شد و عرض کرد: السلام علیک. آن حضرت در جواب فرمودند: «و علیک السلام و رحمة الله». دیگری وارد شد و عرض کرد: السلام علیک و رحمة الله. آن حضرت در جواب فرمودند: «و علیک السلام و رحمة الله و برکاته». دیگری وارد شد و گفت: السلام علیک و رحمة الله و برکاته. آن حضرت در پاسخ فرمود: «و علیک السلام و رحمة الله و برکاته»، و چیزی بر آن نیفزود. به آن حضرت عرض کرد: شما برای اول و دوم در تحیت افزوده داشتید و برای من چیزی نیفزودید؟ فرمود: «انک لم تدع لنا شیا»، چون چیزی از تحیّت را برای من باقی نگذاشتی. در حقیقت پیامبر؟ص؟ در مورد نفر اول و دوم تحیت به نحو احسن داشتند اما در مورد شخص سوم به مساوی؛ زیرا جمله «علیک» مفهومش این است که تمام آنچه گفتی بر تو نیز باشد.
حجم
۳٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۲۸ صفحه
حجم
۳٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۲۸ صفحه