دانلود و خرید کتاب سیدمحسن حکیم احمد علامه فلسفی
تصویر جلد کتاب سیدمحسن حکیم

کتاب سیدمحسن حکیم

معرفی کتاب سیدمحسن حکیم

مقدمه

کتاب سیدمحسن حکیم اثری از احمد علامه فلسفی است که به زندگی، آرا و آثار سید محسن طباطبائی حکیم از عالمان بزرگ اسلامی می‌پردازد.

درباره سید محسن حکیم

سید محسن طباطبائی حکیم (۱۳۰۶ق ـ ۱۳۹۰ق)، در ۱۳۰۶ ق در نجف، در خانواده‌ای که بسیاری از آنان فقیه بودند، متولد شد. پدرش، سید مهدی حکیم، از عالمان بزرگ نجف دانسته شده است. سید محسن حکیم، در شش سالگی پدرش را از دست داد.

مرجع تقلید شیعیان در قرن ۱۴ قمری، اهل عراق و ساکن نجف. فقیه، اصولی، مرجع تقلید شیعه امامیه و مدیر حوزه علمیه نجف بود. وی پس از وفات آیت الله حسین بروجردی در سال ۱۳۴۰ ، مرجعیت عامه شیعیان را به مدت بیش از ۹ سال بر عهده داشت.

سید محسن طباطبائی حکیم یکی از مهمترین مراجع تقلید شیعه به شمار می‌آمد. او در راستای مقابله با کمونیسم در عراق، عضویت در حزب کمونیست را تحریم و در راستای گسترش فعالیت‌های دینی، جماعت العلماء را در نجف پایه‌گذاری کرد. حکیم در جوانی و در جریان جنگ جهانی اول، در دفاع از عثمانی، فرماندهی بخشی از عراقیان را بر عهده داشت. از اقدامات مهم او تأسیس کتابخانه‌های متعدد در نقاط مختلف دنیاست. کتاب مستمسک العروة الوثقی مهمترین اثر فقهی اوست که در حوزه‌های علمیه مورد توجه مجتهدان است.

آیت الله حکیم، ده پسر و چهار دختر داشت. یوسف، محمدرضا، محمدمهدی، کاظم، محمدباقر، عبدالهادی، عبدالصاحب، علاءالدین، عبدالعزیز، و محمدحسین، پسران او هستند. تعدادی از فرزندان سید محسن حکیم، توسط رژیم بعث عراق زندانی شدند و یا به شهادت رسیدند سید محمد باقر حکیم مشهورترین فرزند اوست که در سال ۱۳۸۲ش در حادثه‌ای تروریستی در نجف به شهادت رسید.

سال‌های پایانی زندگی حکیم با حبس خانگی و سختگیری بر حوزه علمیه و شیعیان عراق و مقاومت وی همراه بود؛ چرا که پس از کودتای حسن‌البکر، فشارهای حزب بعث بر آیت‌اللّه حکیم بیشتر شد و حزب بعث تلاش کرد او را وادار به تسلیم کند. سید محسن طباطبائی حکیم سرانجام در ۲۷ ربیع‌الاول ۱۳۹۰ق، در ۸۴ سالگی، بر اثر بیماری در بغداد درگذشت. پیکر او از بغداد تا کربلا و سپس تا نجف تشییع شد و در مسجد هندی و در کنار کتابخانه‌اش، به خاک سپرده شد.

خواندن کتاب سید محسن حکیم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به آشنایی با دانشمندان و علمای اسلامی مخاطبان این کتاب‌اند.

 بخشی از کتاب سید محسن حکیم

حضرت امام خمینی (ره) پس از تبعید از ایران، چند ماهی را در ترکیه به سر بردند و سپس به نجف تبعید شدند. ایشان به دنبال اقامت در نجف، با بی‌خبری حوزه علمیه نجف از مسائل روز کشورهای اسلامی و توطئه‌های استکبار در میان مسلمانان مقابله می‌کردند. به همین منظور در ۲۷ مهر ماه سال ۱۳۴۴ به دیدار علما و مقامات روحانی نجف شتافتند و با حضرات آیات عظام سید محسن حکیم، شاهرودی و سید ابوالقاسم خویی (رحمة الله علیهم) ملاقات کردند.

آیت‌الله‌سیدمحسن‌حکیم (ره)، مرجع تقلید عام مردم عراق در آن روز بود و پدر شهید سید محمدباقرحکیم (ره) و برادرش سید عبدالعزیز است.

در تاریخ ۲۷ مهر ۱۳۴۴ پس از آنکه امام خمینی نماز مغرب و عشاء را در مدرسه آقای بروجردی ادعا نمودند به همراه جمعی از طلاب و یاران خود جهت عیادت به منزل آیت الله حکیم (ره) رفتند.

پس از انجام تعارفات معمولی بین ایشان و آیت الله حکیم (ره)، امام (ره) به آیت الله حکیم (ره) فرمودند: شنیدم کسالت دارید. خوب است به ایران برای مداوا تشریف ببرید و در ضمن قضایای ایران را از نزدیک لمس کنید و مشاهده کنید که بر این ملت مسلمان چه می‌گذرد. در زمان مرحوم بروجردی عدم اقدام ایشان را علیه دولت جابره حمل بر صحت می‌کردم و می‌گفتم: مطالب را به ایشان نمی‌رسانند. نسبت به جنابعالی هم این طور معتقدم که فجایع حکومت ایران را به سمع شما نمی‌رسانند والا شما هم ساکت نمی‌ماندید. در تهران به عنوان بیست و پنج سال سلطنت پهلوی جشن گرفتند و به زور چهارصد هزار دلار از این مردم فقیر برای مصارف جشن گرفتند، ۸۰۰ دختر و ۸۰۰ پسر به عنوان دعا در محلی به جان هم انداختند به عنوان دعا چه کرده‌اند که از گفتنش خجلم.»

آیت الله حکیم (ره): من از تمام قضایا کاملا واقف هستم.

امام خمینی (ره): گمان نمی کنم که از همه قضایا مطلع باشید. چه اگر مطلع بودید در قضایای اخیر ایران شما کوتاه نمی آمدید.

آیت الله حکیم (ره): آنچه وظیفه شرعی بود به‌جا آوردم، و شما هنوز از اوضاع سیاسی جهان باخبر نیستید. یک عده افراد سودجو این قضایا را ایجاد می کنند که خود سود ببرند، و باید خیلی متوجه و بیدار باشیم.

امام خمینی (ره): شاید مطلع نباشید که آمریکا و انگلستان می‌خواهند دول اسلامی را محو و نابود کنند و فعلا از ایران شروع کردند. تمام منافع ایران را می‌برند و می‌خواهند خون این ملت ها را بمکند. باید متوجه بود و بیدار شد و ما بدین جهت قیام کردیم، و محمد رضا شاه پهلوی اصلا معتقد به اسلام نیست.

آیت الله حکیم (ره): بلی آن طور که شما می گویید صحیح است، ولی راه ایستادگی و مقاومت با آن ها آن طور که شما اقدام کردید درست نبود. چون ما که سلاح و قدرت نداریم. سلاح و قدرت ما همین مردم هستند. اینها هم حرکتشان از طرف باد است (یعنی با باد می آیند و با باد می روند.). ما تجاربی از انقلاب ۱۹۲۰ عراق داریم و می دانیم که چگونه با ما انگلیسی ها رفتار کردند و نتیجه قیام و انقلاب ما به کجا منتهی شد. خیلی محتاطانه باید حرکت کرد و به اندک غفلت ممکن است مسلمان‌ها ذلیل و نابود گردند؛ و من خود را در مقابل این مسائل مسئول می دانم. بعضی از قضایا را که شما بیان کردید ما تحقیق کردیم آن طور نیست.

امام خمینی (ره): البته من بدون تحقیق و تتبع اقدام نکردم و من مدارک مستدل دارم.

آیت الله حکیم (ره): وانگهی چه می‌شود کرد چه اثر دارد؟

امام خمینی (ره): قطعا اثر دارد. ما با همین قیام تصمیمات خطرناک دولت را متوقف کردیم، چطور اثر ندارد اگر علما اتحاد داشته باشند قطعا موثر است.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۴۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۶۰ صفحه

حجم

۲۴۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۶۰ صفحه

قیمت:
۱۲,۰۰۰
تومان