دانلود و خرید کتاب در حسرت فرشته زهره زندیه
تصویر جلد کتاب در حسرت فرشته

کتاب در حسرت فرشته

معرفی کتاب در حسرت فرشته

کتاب در حسرت فرشته نوشته زهره زندیه است. این کتاب رمانی جذاب است که خواننده را با خود همراه می‌کند و از تجربیات تازه برای او می‌گوید. تجربه‌هایی که آدم‌ها فرصت ندارند در زندگی حقیقی خودشان آنها را از نزدیک از سر بگذرانند.

درباره کتاب در حسرت فرشته

از ارکان مهم نوشتن و نگاشتن، هنجارشناسی و تعهّد و پایبندی به اصول و ریشه‌های آن هنجارهاست. هنجارهایی که در بند هیچ قیدی جز انسانیّت و خدمت برای اعتلای آن نباشد. بنابراین، نویسنده‌ و شاعر متعهّد، کسی است که قلمش را در خدمت ارزش‌ها و هنجارهای انسانی قرار دهد و برای هیچ مصلحتی از ارزش‌های اثرش نکاهد.

کتاب در حسرت فرشته، اثری متعهّد به ارزش‌های انسانی است که نویسنده زهره زندیه در روایت آن تلاش بر آن دارد، ما را با خود و احساس‌های بی‌آلایش‌مان آشتی دهد. داستانی که بیان دردهای بسیاری از جامعه نیز هست و می‌تواند لحظاتی خوب را برای ما رقم بزند. داستان‌ کتاب در حسرت فرشته برای بیان احساسات و دغدغه‌های نویسنده است.

خواندن کتاب در حسرت فرشته را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب در حسرت فرشته

آوا:

امروز باز با امیر علی کلاس دارم از وقتی که حسش را نسبت به خودم فهمیدم حال و هوای کلاس رفتن‌هایم جور دیگری شده است.

شوق دیده شدن وخواستن، آن هم از طرف امیرعلی پسری که اکثریت دانشگاه عاشق وشیفته‌اش بودند و هستند.

با آن استایل فوق‌العاده ورزشکاری، موهای مشکی وهمیشه خوش فرمش، چشمان سیاه ودرشتش که با سفیدی پوستش تضاد زیبایی را به نمایش گذاشته بود و آن صدای بم وزیبا که خواب را از سرت می‌پراند.

نگاه نافذی که ناخودآگاه حواست را پرت می‌کرد. همه چیز این بشر فوق‌العاده بود‌، اصلا انگار خدا جداگانه برایش وقت گذاشته بود.

اما نمی‌دانم ته نگاهش چه بود که غمی را فریاد میزد. نمی‌دانم مردی با وقار ومتین، با اخلاقی خوب وآرام چه چیزی باعث آزارش شده بود.

هرچه بود لااقل مرا از نگاهش نگرفته بود واین مرا سر ذوق می‌آورد.کل دانشگاه رفتنم یک طرف، این دوترم اجازه تدریس امیر علی هم طرف دیگر، اصلا جور ناجوری معتاد کلاس رفتن بودم کاش تمام واحدهایم را با توبرداشته بودم. (هههه چه بی‌جنبه‌ام وخودم خبر ندارم)

نمی‌دانم این دوست داشتن از سر علاقه بود یا هوس که این چنین شیفته‌اش شده‌ام. اسمش هرچه بود را نمی‌دانم، اما خوب بود حسی ناب و تازه.

آن چنان حسی در وجودم زنده می‌کرد که تمام خون‌های در رگم را به بازی گرفته بود طوری که ناخودآگاه گوش وچشم بودم برای دیدن وشنیدن‌، آنهم فقط وفقط امیر علی.

خوب بود کسی از راز دلم خبر نداشت‌، آنهم برای منی که تا به حال حتی تلفنی هم با کسی ازنوع مذکرش حرف نزده بودم چه برسد به عشق وعاشقی.

با مشتی که محدثه حواله بازویم کرد از خواب خرگوشی‌ام بیدار شدم و تازه متوجه حضورم در کلاس شدم.

- چته چرا می‌زنی‌، هار شدی؟

- خودت هار شدی، چیه زل زدی به این مادر مرده بسه خوردیش‌، از لحظه‌ای که اومده همینطور خیره داری نگاهش می‌کنی ولبخند ژکوند تحویل میدی.

- خفه شو من کجا زل زدم، داشتم فکر می‌کردم.

- آره ارواح امواتت

- ببخشید اصلا تو راست میگی

-غیرمستقیم گفتی که مستقیم خفه شم دیگه، باشه آواخانم.... نه جان من از وقتی استاد اومده همینطور خیره شدی که چی؟؟؟ بابا همه می‌دونن استاد دلباخته توعقب افتاده است خیالت راحت کسی طرفش نمی‌ره شش دانگ سند به نام .الانم اون لب ولوچه آویزون روجمع کن دل وجیگرمو بالا آوردی.

نگاهم به امیر علی بود وگوشم پی حرف‌های محدثه.

- خیلی خب خفه شو داره نگاه‌مون می‌کنه.



soroosh7561
۱۴۰۰/۰۱/۰۵

نمونه رو خوندم. کتاب جالبی به نظر میرسه.متن قصه روانه و شوخی ها و طنز نویسنده دلچسبه و مثل خیلی از قصه ها لوس و بیمزه نیست.

کاربر ۱۱۶۹۷۴۱
۱۴۰۰/۰۴/۱۴

زیادی تخیلی و فیلم هندی بود

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۰۲۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۷۴ صفحه

حجم

۱۰۲۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۷۴ صفحه

قیمت:
۱۹,۹۰۰
تومان