دانلود و خرید کتاب ایران تنها قربانی سیاست های آمریکا نیست علی کسیری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب ایران تنها قربانی سیاست های آمریکا نیست اثر علی کسیری

کتاب ایران تنها قربانی سیاست های آمریکا نیست

نویسنده:علی کسیری
امتیاز:
۳.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ایران تنها قربانی سیاست های آمریکا نیست

علی کسیری در کتاب ایران تنها قربانی سیاست های آمریکا نیست، نگاهی به تحولات نظامی تقابل چهار قدرت امریکا، ایران، روسیه و چین در دهه ۲۰۲۰ میلادی انداخته و آینده این روابط را پیش‌بینی کرده است.

 درباره کتاب ایران تنها قربانی سیاست های آمریکا

 نیست

این کتاب پژوهشی است در باب آینده نظام جهانی و مشخصاً پیش بینی تحولات جهان در دهه ۲۰۲۰ میلادی، و تمام تلاش ها بر آن بوده است تا که در این پژوهش جسورانه، تنها به اتکای اطلاعات دقیق ژئوپلیتیک، محتمل ترین تحولات قابل پیش بینی جهان در دهه ۲۰۲۰ میلادی، بررسی شود.

محوریت این پژوهش، بر اساس سیاست خارجی ایالات متحده امریکا، به عنوان تنها ابرقدرت بلامنازع نظام جهانی در دوران پساشوروی بنا شده است و تلاش ها بر آن بوده است تا که با بررسی تاریخچه تقابل امریکا با هر سه قدرت مستقل نظام جهانی در دوران پساشوروی، یعنی روسیه، چین و ایران، در وهله نخست تعریف دقیقی از شرایط امروزین حاکم بر نظام جهانی ارائه شود و سپس با واکاوی بسیاری از داده های ژئوپلیتیک، چون داده های سیاسی، اقتصادی و نظامی و همچنین با ارزیابی میزان ضعف و قدرت هر چهار کشور نامبرده، محتمل ترین رویداد های جهان در دهه ۲۰۲۰ میلادی بررسی شود.

به طور خلاصه، این بررسی ها ثابت می کند که سیر سیاست خارجی ایالات متحده امریکا در کنترل و تضعیف هر سه قدرت مستقل نظام جهانی که در فاز نخست، با سیاست اجماع جهانی بر علیه ایران و تحمیل سیاست نفت در برابر غذا به این کشور آغاز شده است، به هیچ وجه محدود و متوقف به ایران نخواهد ماند و در آینده ای نه چندان دور، هر دو کشور روسیه و چین را هم دچار بحران های عمیقی خواهد کرد؛ بحران هایی که البته با استفاده از کارت های سیاسی و اقتصادی و همچنین فشار بر ضعف های ساختاری و داخلی هر دو کشور چین و روسیه به زودی عملیاتی خواهد شد و در نهایت تحولاتی را در دهه ۲۰۲۰ میلادی رقم خواهد زد که یادآور سال های پر تنش دهه ۲۰۰۰ و البته دهه ۲۰۱۰ میلادی خواهد بود؛ با این تفاوت که برخلاف دو دهه گذشته، سیر تحولات جهان در دهه ۲۰۲۰ میلادی، از چنان استعدادی برخوردار است که حتی می تواند این بار به فروپاشی کامل هر سه قدرت مستقل نظام جهانی یعنی ایران، روسیه و چین منجر شود و در نهایت نظام جهانی را به کنترل امریکایی ها درآورد. آنهم به شکلی کاملاً مطلق!

 خواندن کتاب ایران تنها قربانی سیاست های آمریکا نیست را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 علاقه‌مندان و پژوهشگران علوم سیاسی، علوم اجتماعی و ورابط بین‌الملل مخاطبان این کتاب‌اند.

بخشی از کتاب ایران تنها قربانی سیاست های آمریکا نیست

افزایش قدرت میدانی ایران در معادلات جهانی و به ویژه معادلات منطقه راهبردی غرب آسیا، امری است غیر قابل انکار که امریکایی ها چه بخواهند و چه نخواهند، دیگر نمی توانند آن را نادیده بگیرند. با این حال اما در برابر آن خواهند ایستاد و این مساله با توجه به سالهای سال جنگ روانی امریکا در تهدید به اشغال نظامی ایران، نه تنها ایرانیان، بلکه تمام جهان را از رخداد جنگی بزرگ میان ایران و امریکا نگران کرده است! اما آیا امریکا وارد جنگ با ایران خواهد شد؟

پاسخ کاملاً منفی است و بدون شک امریکایی ها آغازگر هیچ جنگی با ایران نخواهند بود. چرا که به خوبی میدانند، آغاز هر جنگی بر علیه ایران نه تنها ارتش کلاسیک امریکا را در یک جنگ فرسایشی سرافکنده خواهد کرد، بلکه با توجه به مجهولات و مبهمات موشکی و هسته ای ایران، حتی امنیت دو کشور عربستان سعودی و اسرائیل را هم با مخاطرات بسیار جدی روبرو خواهد کرد. کما اینکه اشراف کامل ایران و محور مقاومت اسلامی بر منابع نفتی جغرافیای خاورمیانه که با تولید روزانه نزدیک به ۳۰ میلیون بشکه نفت خام، امنیت انرژی جهان را به امنیت خاورمیانه گره زده است، عملاً آغاز هر جنگی بر علیه ایران را به یک جنگ بزرگ نفتی تبدیل خواهد کرد که به راحتی یک اشاره از سوی تهران، می تواند قیمت جهانی نفت را تا بشکه ای چند هزار دلار بالا ببرد. مساله ای که بدون شک به فروپاشی اقتصاد جهانی منجر خواهد شد! از این رو هنوز امنیت انرژی یک اهرم فشار قوی در دستان ایران است!

با این حال اما اصلی ترین دلیل پرهیز امریکا از جنگ مستقیم با ایران نه مساله نفت و نه مساله توان بازدارندگی نظامی ایران، بلکه مساله تغییر در موازنات نظام جهانی است. زیرا امریکایی ها در مقام یگانه ابرقدرت بلامنازع جهان به خوبی میدانند که آغاز هر جنگ "فرسایشی" با ایران، آنهم در حال حاضر، همان بلایی را بر سر ایالات متحده امریکا خواهد آورد که جنگ تماماً فرسایشی دوم جهانی بر سر امپراتوری بریتانیا آورد! و هرچند که ورود بریتانیایی ها به جنگ دوم جهانی و نبرد با آلمان نازی تا حدودی اجتناب ناگزیر می نمود و در پایان جنگ نیز، متفقین پیروز این جنگ شدند، اما تغییر کلان در معادلات و مناسبات نظام جهانی، چنان قدرت انگلیسی ها را در جهان پساجنگ کاهش داد که در واقع امپراتوری بریتانیا را به اصلی ترین بازنده این جنگ تبدیل کرد. زیرا اثرات فرسایشی این جنگ هفت ساله درست در حالیکه که امپراتوری بریتانیا یگانه ابرقدرت بلامنازع جهان در پیش از جنگ بود، به کشوری معمولی در جغرافیای اروپای شمالی تبدیل کرد که در عرصه میدانی نیز با قیام گسترده در مستعمرات خود روبرو شده بود و چاره ای جز پذیرش استقلال کشورهای تحت سلطه خود نداشت. امری که در نهایت با تقلیل جایگاه بریتانیا در معادلات نظام جهانی، انگلیسی ها را مجبور کرد تا که ردای رهبری بر نظام جهانی را به دو ابرقدرت نو ظهور شرق و غرب یعنی اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده امریکا واگذار کنند و این چیزی نبود جز مرگ سخت امپراتوری بریتانیا! و این درست همان افق ترسناکی که امریکایی ها در جنگ فرسایشی با ایران برای خود پیش بینی می کنند!

امریکایی ها خوب می دانند که آغاز جنگ با نیروهای اعتقادی و کفن پوش مسلمانِ محور مقاومت که به مراتب از انگیزه های بیشتری نسبت به ارتش رایش سوم به انتظار جنگ های آخرالزمانی با امریکا نشسته اند، چطور می تواند که ارتش قدرتمند امریکا را در یک جنگ سنگین فرسایشی نامنظم و پارتیزانی به زوال بکشاند. کما اینکه ابعاد این جنگ غیر قابل کنترل حتی می تواند به خاک اروپا گسترش یابد و با افزایش تهدیدات بر علیه اروپا، برخی از دولت های اروپایی را در برابر امریکا قرار دهد و منجر به شکاف در ناتو شود. یک شکاف عمیق! بنابراین حتی اگر امریکایی ها در جنگ با ایران پیروز شوند، اما می بایست که خود را برای پایان رهبری بر نظام جهانی آماده کنند. آنهم در حالی که چین سالهاست که به انتظار رویارویی آخرالزمانی دو کشور ایران و امریکا نشسته است و امیدوار است که بتواند در خلاء قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی امریکا در آسیای شرقی، گستره هژمونیک خود در آسیا را توسعه دهد و پس از نابودی ایران و فرسودگی قدرت اقتصادی و نظامی امریکایی ها در این جنگ فرسایشی، ردای رهبری بر نظام جهانی را آنهم بدون هیچ زحمتی بر تن کند!

با این حساب، اصلی ترین دلیل ترس امریکایی ها از آغاز جنگ با ایران نه به قدرت ایران بلکه به ترس امریکایی ها از چین و افزایش قدرت نوظهور پکن در نظام جهانی باز می گردد. چرا که کاملاً واضح است که جنگ میان ایران و امریکا، حتی اگر به تغییر در رهبریت نظام جهانی منجر نشود، حتماً به شکل گیری نظامی دو قطبی بر جهان منجر خواهد شد که می تواند دو ابرقدرت چین و امریکا را همانند تقابل سخت دو ابرقدرت شوروی و امریکا، روبروی هم قرار دهد. از این رو اگر جنگی میان ایران و امریکا رخ دهد، امریکایی ها نه تنها به قدرت بیشتری دست نخواهد یافت، بلکه با مشکلات بیشتری روبرو خواهد شد که فائق آمدن بر آن غیر ممکن است.


نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه