دانلود و خرید کتاب استارت آپ نوپای هفت روزه دن نوریس ترجمه وحیده مرادی
تصویر جلد کتاب استارت آپ نوپای هفت روزه

کتاب استارت آپ نوپای هفت روزه

نویسنده:دن نوریس
انتشارات:نشر کتاب کوچه
امتیاز:
۴.۴از ۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب استارت آپ نوپای هفت روزه

کتاب استارت آپ نوپای هفت روزه نوشته دن نوریس است که با ترجمه وحیده مرادی منتشر شده است. این کتاب کتابی برای تازه کارها و آنها که قصد دارند استارتاپ جدید خود را راه بیاندازند. این کتاب به شما خواهد آموخت چگونه از شروع کار نترسید چرا که تا زمانی که کاری نکنید هیچ چیز هم یاد نخواهید گرفت. بهتر است موکول کردن به بعد و بعدتر را کنار بگذارید و همین حالا کار جدید و بیزینس تازه خود را راه اندازی کنید.

درباره کتاب استارت آپ نوپای هفت روزه

کتاب استارت آپ نوپای هفت روزه بر اساس بدبیاری‌ها و شکست‌هایی بنا نهاده شده که نویسنده پس از راه‌اندازی طرحی بعد از طرحی دیگر متحمّل شده است. او این کتاب را طراحی کرد تا شما از یک کسب و کار بدون مشتری به جایی برسید که بتوانید در هفت روز مشتریان متعدد و دست به نقد پیدا کنید. او تمامی این آموخته‌ها را به صورت داستان‌های شنیدنی و اتفاق‌های واقعی خلاصه کرده است تا به شما کمک کند در کوتاه‌ترین زمان ممکن کسب و کار خود را آغاز کنید.

استارت آپ‌ها ایده‌های نوینی هستند که می‌توانند به یک کسب و کار موفق و جهانی تبدیل شوند. در دنیا نزدیک به دو دهه است که استارت آپ‌ها حکمرانی می‌کنند. اما البته همه‌ی آن‌ها هم نمی‌توانند موفق باشند. برای اینکه یک ایده بتواند جهانی و فراگیر شود، لازم است پشتکار زیادی داشته باشید. ممکن است بارها شکست بخورید اما نباید ناامید شود. شاید همیشه در کتاب‌ها و مقاله‌های مختلف درباره‌ موفقیت مدیران بزرگ دنیا و ایده‌های جهانی خوانده باشید. اما آیا از تمام شکست‌هایی که در طول این مسیر خورده‌اند نیز خبر دارید؟ دن نوریس در کتاب استارت آپ نوپای هفت روزه از مسیری صحبت کرده است که در کسب و کارش طی کرده.

خواندن کتاب استارت آپ نوپای هفت روزه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام کسانی که می‌خواهند کسب و کارشان را راه بیندازند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب استارت آپ نوپای هفت روزه

در سال ۲۰۰۰، جوانی بیست ساله با موهایی بلند بودم که سعی داشت یک مدرک دانشگاهی در رشتهٔ بازرگانی بگیرد. با کلافگی و سردرگمی، برای جبران درسی که در آن حد نصاب نمرهٔ قبولی را نگرفته بودم، باید یک درس اختیاری را انتخاب می‌کردم که به طور کاملاً اتفاقی با موضوع جدیدی به نام «کارآفرینی» مواجه شدم.

رویای من راه‌اندازی و مدیریت استارت‌آپ موفق خودم بود.

هدف، داشتن یک طرح تجاری و برنامه‌ریزی برای عملی کردن آن بود. از آنجا که رشتهٔ من به این موضوع مربوط می‌شد، به نظرم منطقی بود دست کم یک کلاس دربارهٔ راه‌اندازی و مدیریت یک کسب و کار انتخاب کنم.

آن زمان برای جستجو در وب با هات‌بات و داگ‌پایل کار می‌کردیم. ولی معمولاً چیز زیادی دستگیر نمی‌شد. چرا که همهٔ مطالب مفید را باید در کتابخانه می‌یافتیم. یک روز با نشریه‌ای به نام «دستور کار اصلی منابع انسانی» مواجه شدم. این نشریه را به خاطر اهمیتی که داشت، نمی‌توانستم از کتابخانه خارج کنم. به عنوان کسی که رشته‌اش منابع انسانی بود، آن را پشت چند کتاب قدیمی در بخش آناتومی قورباغه‌ها که هیچ وقت کسی سراغ‌شان نمی‌رفت، پنهان کردم.

این راهنما از تمام رازهای مدیریت منابع انسانی پرده برمی‌داشت. نکات مهمی مثل: چگونگی استخدام و اخراج؛ چگونگی به‌کارگیری افراد با استعداد؛ چگونگی برخورد با تغییرات و هم‌چنین چگونگی تشکیل یک گروه و آموزش آن‌ها. این کتابچه جام مقدس منابع انسانی بود.

برای کلاسم به یک طرح تجاری نیاز داشتم. بعد از پیدا کردن آن کتاب راهنما به این فکر افتادم که:

اگر راهنمای منابع انسانی را در اینترنت به اشتراک بگذارم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ 

می‌توانستم سایتی ایجاد کنم که در آن صاحبان مشاغل به همهٔ فرم‌ها و روش‌های لازم برای بهترین نحوهٔ اجرای منابع انسانی از جمله شرح مشاغل، ارزیابی کارمندان، حسابرسی نیروی انسانی و برنامه‌های آموزشی دسترسی داشته باشند. خیلی خوب می‌شد! نمی‌شد؟

اولین طرح تجاری من شکل گرفت.

طی شش ماه بعد، تمام جزئیات این طرح و موضوعاتی را که می‌خواستم در آن بگنجانم، به دقّت بررسی و برای آن برنامه‌ریزی کردم؛ مواردی مانند چگونگی ارائهٔ این اسناد، چگونگی دریافت دستمزد خودم و چگونگی استخدام نویسندگان.

Saeed
۱۴۰۳/۰۸/۰۶

برای شروع یک استارت‌آپ بسیار مفید بود

امین باقری نژاد
۱۴۰۲/۰۹/۲۰

توصیه های خوبی داشت

به دنبال تولید یک محصول فیزیکی هستید؟ به نظرتان بهتر نیست ابتدا با فروش محصولات یک نفر دیگر بازخوردهای واقعی مردم را ببینید تا بر اساس فرضیات خود پیش نروید؟ افرادی که با فرضیات پیش می‌روند، ماه‌ها یا حتی سال‌ها برای برنامه‌ریزی و اجرا وقت می‌گذارند. بعد تازه متوجه می‌شوند که این کار خوبی برای شروع نبوده است.
kia
تا شروع نکنید، یاد نمی‌گیرید «جشن گرفتنِ موفقیت، کار خوبی است؛ ولی مهم‌تر از آن توجه کردن به درس‌های شکست است.»
kia
بنا برگفتهٔ استیو جابز: «تا زمانی که چیزی را به مردم نشان ندهید، نمی‌دانند که چه می‌خواهند.» یا به عبارت دیگر: تا زمانی که مردم مجبور به هزینه کردن نباشند، نمی‌توان فهمید که چه چیزی را نمی‌خواهند و دوست ندارند.
kia
به عنوان یک کارآفرین، دلایل شکستم برایم آشکار شد. به جای این که بر اساس اطلاعات واقعی تصمیم‌گیری کنم، طبق فرضیات پیش می‌رفتم
kia
سرعت عمل در مراحل اولیهٔ استارت‌آپ، به طور کلی، به معنای وقت گذاشتن روی مسائلی است که احتمال مشتری‌زایی را افزایش می‌دهد
kia
با هزاران هزار کارآفرین کار کرده‌ام. بی‌تردید، بزرگترین اشتباه آن‌ها این است که ذهن خود را بیش از حد درگیر ایده و طرح می‌کنند و به افرادی که قرار است محصولات آن‌ها را با رضایت کامل خریداری کنند، توجه کافی ندارند.
kia
نگرش استارت‌آپ هفت روزه این است که شما طی هفت روز کار را راه‌اندازی کنید. وقت خود را برای ساختن چیزی که نمی‌دانید مردم آن را می‌خواهند یا نه، هدر نمی‌دهید. وقتی هدف زمانی یک هفته را برای خود تعیین می‌کنید، هر فرضیه‌ای را زیر سؤال می‌برید و راهی برای عملی کردن آن پیدا می‌کنید.
kia
بدون تردید وقتی مجبور به انجام کاری- هر چند زودگذر - باشیم، بازدهی بهتر خواهد شد.
kia
نیروی حرکت، یکی از بخش‌های کلیدی یک استارت‌آپ موفق است. کسب و کارهای بی‌شماری بوده‌اند که بعد از یک تبلیغ پر هیاهو برای راه‌اندازی، نابود شدند. چون دیگر نیرویی برای ادامهٔ کار برای‌شان باقی نمانده بود.
kia
بعد از راه‌اندازی یک کسب و کار، شما هیچ‌گاه قادر به پیش‌بینی اتفاقاتی که می‌افتند، نخواهید بود. طرح‌های طولانی‌مدت و اسناد با جزییات کامل بی‌فایده هستند. بیشتر کسب و کارها در ادامه چیزی کاملا ًمتفاوت با طرح اولیه‌شان هستند. امروزه به این موضوع چرخش می‌گویند.
kia
به خاطر داشته باشید راه‌اندازی سریع، چیزهای زیادی را هم به خطر می‌اندازد و شما باید قدرت سازش داشته باشید. وقتی خود را متعهد می‌کنید طی هفت روز، کاری را راه‌اندازی کنید، باید ذهنیّت خود را نسبت به چیزی که واقعاً می‌خواهید شروع کنید، تغییر دهید.
kia
بله! هفت روز کافی است. کاری که طی هفت روز می‌توانید پیش ببرید، شگفت‌آور است. شاید نتوانید در این مدت آن آرمان اصلی را که در ذهن دارید، به نتیجه برسانید. اما حتماً می‌توانید آن را شروع کنید. هنگامی که این کار را انجام دادید، می‌توانید با افرادی که قرار است مشتری شما باشند، صحبت کنید و این یعنی شما به جای پرداختن به فرضیات، وارد عمل شده‌اید و تصمیم‌های منطقی گرفته‌اید.
kia
کسی که فقط خواهان کارآفرینی است، فردی است که دلش می‌خواهد کارآفرین باشد؛ اما آن قدر خود را درگیر تماشای مناظره‌ها، و شرکت در گردهمایی‌های تجاری می‌کند که هیچ‌گاه فرصتی برای عملی کردن طرح خود پیدا نمی‌کند.
kia
برای مردم کار ساده‌ای است که نشانی ایمیل خود را بدهند تا در صورت راه‌اندازی، از آن مطلع شوند. کار سخت‌تر برای آن‌ها این است که ثبت‌نام کنند، امتحان کنند و از خدمات جدیدی استفاده کنند. وقتی مردم می‌گویند «این یک طرح خوب است»؛ واقعاً منظورشان این نیست.
kia
کسب و کار به هر کاری که برای بنیان‌گذارش ایجاد درآمد کند گفته می‌شود. بنا بر این تعریف، خرید امتیاز دستگاه چاپ یا دایر کردن یک مغازه خوار و بار فروشی را می‌توان یک کسب و کار نامید. اما هیچ یک از این دو استارت‌آپ نیستند. استارت‌آپ کمی هیجان‌انگیزتر است. زیرا یک پتانسیل با تأثیرگذاری بالا، نوآوری بسیار و عدم قطعیت بسیار زیاد دارد.
kia
عبارت کسب و کار برای افراد مختلف، معانی مختلفی دارد. اگر شما امتیاز یک ماشین چمن‌زنی را خریداری کنید، از نظر فنی یک کسب و کار دارید. اما در واقع برای خودتان کار می‌کنید. اما یک کارآفرین، فردی است که امتیاز این ماشین را به شما می‌فروشد. او کاری را در نهایت بی‌ثباتی، ولی با پتانسیل بالا، از صفر شروع می‌کند.
kia
در دنیای استارت‌آپ مشکلات فراوانی وجود دارد. یک نفر، در هر لحظه طرحی را در ذهن پرورش می‌دهد؛ درآمدزایی می‌کند؛ حول محور خاصی می‌چرخد؛ همه چیز را درجه‌بندی می‌کند؛ کاری را شروع می‌کند؛ شکست می‌خورد و در آخر داستان خود را برای دیگران بازگو می‌کند.
hesamr

حجم

۱۳۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۹ صفحه

حجم

۱۳۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۹ صفحه

قیمت:
۲۸,۰۰۰
تومان