کتاب قضاوت زدایی

کتاب قضاوت‌ زدایی نوشته گابریل برنستین است. این کتاب کمک می‌کند به شناخت باورهایی که شما را از زندگی خوب بازمی‌دارند تا بتوانید زندگی شادتری داشته باشید. اگر می‌خواهید عادت قضاوت را تغییر دهید بایستی کل سیستم باورهایتان را عوض کنید. هدف این کتاب آن است که راهمان را به مبدا اصلی خود، یعنی عشق، پیدا کنیم.

درباره کتاب قضاوت‌زدایی

قضاوت یعنی؛ جداشدن از عشق. همان لحظه ای که خود را سوای از دیگری می بینیم، به دام نظامِ باور اشتباهی گرفتار می شویم که با ماهیت راستین ما یعنی همان عشق بیگانه است. همه ما در عمق وجود خود موجوداتی دوست داشتنی، مهربان و مشفقیم. در کتاب حاضر برای اشاره به این حالت از حقیقت، از کلمه عشق استفاده می کنم. جدایی از عشق دلیل رخ دادن همه نوع مشکل از قلدری در زمین بازی گرفته تا نژادپرستی نظام مند، رهبران جهانی بیگانه هراس و حتی تروریسم است. ما در زمانه نفاق برانگیزی زندگی می کنیم که جدایی بدل به هنجار آن شده است. در زمانه ای که وقتی حس می کنیم کسی به ما حمله می‌کند ما نیز متقابلا به وی حمله می بریم.

قضاوت پاسخی از سر اعتیاد به ضربه روحیِ عمیق درونی است. اولین ضربه روحی که ما خوردیم جدایی از عشق است. از منظر معنوی، انتخاب ترس و جدایی به جای عشق، ما را از حقیقت مان جدا می سازد. در چنین حالتی از جدایی، ما تکه تکه می شویم و ارتباط خود را با درونمان از دست می دهیم. در چنین حالت عدم وجود ارتباط است که ناخودآگاه به درون خود پشت می کنیم. احساس گناه و ناراحتی سراسر جودمان را فرامی گیرد، زیرا در اعماق می دانیم که به عشق پشت کرده ایم. اما گناه خود را به تمامی متوجه نمی شویم، بنابراین هرآنچه می توانیم را برای اجتناب از چنین احساسی انجام می دهیم. اینگونه است که چرخه قضاوت، الگویی اعتیادآور می شود.

ماهیت واقعی ما عشق است. اما یک جایی در زندگی، رویداد بیرونی ای رخ داده و موجب جدایی ما از ماهیت راستین مان می شود. جدایی از عشق، احساس خاص بودن یا عدم کفایت را در ما خلق می کند که ما را به سوی تنهایی و در نتیجه ترس سوق می دهد. ما می خواهیم از خود در برابر ترس یاد شده حفاظت کنیم، به همین خاطر ترس خود را در قالب قضاوت بیرون می ریزیم.

برای آغازسفر شفایابی از قضاوت ورزی و بازیابی عشق، بایستی قبول کنیم همه ما با مشکل یکسانی مواجهیم و راه حلی که پیش پایمان قرار دارد هم یکی است. مشکل ما جدا شدنمان از عشق و راه حل آن بازگشت به عشق است.

خواندن کتاب قضاوت‌زدایی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به زندگی شاد و موفق پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب قضاوت زدایی

ماهیت واقعی ما عشق است. اما یک جایی در زندگی، که معمولا دوران کودکی است، رویداد بیرونی ای رخ داده و موجب جدایی ما از ماهیت راستین مان می شود. جدایی از عشق، احساس خاص بودن یا عدم کفایت را در ما خلق می کند که ما را به سوی تنهایی و در نتیجه ترس سوق می دهد. ما می‌خواهیم از خود در برابر ترس یاد شده حفاظت کنیم، به همین خاطر ترس خود را در قالب قضاوت بیرون می ریزیم.

خود می دانیم موجوداتی دوست داشتنی و واحد و به هم پیوسته هستیم، اما در جدایی خود، در حالت رویا به سر می بریم، و ارتباط مان را با حقیقت دوست داشتنی وجودی مان قطع کرده ایم. این جدایی سبب می شود نفس، برداشت از خود کاذب را بر اساس قضاوت شکل بدهد. همزمان با رشد و بزرگتر شدن، برداشتی عمیقا اشتباه در ما ریشه می گیرد که برای کسب حس امنیت در جهان ِجدایی، به همین باور اشتباه خود محکم می چسبیم.

بدین ترتیب بی آنکه متوجه باشیم، در اعماق وجودمان خود را به خاطر جدایی از حقیقت خویشتن قضاوت می کنیم، امری که به خجالت و احساس گناهمان می انجامد. گناه ِناخودآگاهِ یادشده به اندازه ای دردناک است که ما در تلاش برای خاتمه دادن به رنج خود هیچ گزینه ای به جز برون فکنی کردن نداریم. با برون فکنی ِقضاوتمان به دیگران، احساس گناهمان را انکار و سرکوب می کنیم. این کار باعث می شود تا به شکل ناخوداگاه حس گناه بیشتری هم کنیم، زیرا می دانیم قضاوتی که انجام می دهیم خود ِواقعیِ ما نیست. حس گناهی که از بابت قضاوت کردن دیگران نصیب ما می شود سپس به خود ما برمی گردد، و این چرخه نامیمون همینطور ادامه می یابد. منظور از چرخه قضاوت نیز همین است.