دانلود و خرید کتاب بالاتر از همه کریس وایدنر
تصویر جلد کتاب بالاتر از همه

کتاب بالاتر از همه

معرفی کتاب بالاتر از همه

کتاب بالاتر از همه، ادامه‌ی کتاب «دوازده ستون موفقیت» اثر کریس وایدنر و جیم ران است. کتاب مزبور در قالب داستانی شیرین و پر محتوا خواننده را از ابتدا تا انتها جذب خود می‌کند. 

 درباره کتاب بالاتر از همه

مایکل جونز سال‌ها پس از ملاقات با چارلی با به کارگیری دوازده ستون موفقیت به انسانی سرشناس و موفق تبدیل شده و اینک بزرگترین درس موفقیت را با نوه خویش در میان می‌گذارد. 

کریس وایدنر در پیشگفتار این کتاب چنین عنوان کرده است: 

«این داستان و شخصیت‌های آن بر اساس شخصیت هایی است که من و جیم ران در اثر مشهور و پر فروشمان «دوازده ستون» خلق کرده ایم... همان‌طور که حتماً ملاحظه کرده‌اید عنوان فرعی این داستان سنجیده انتخاب شده است: مهم‌ترین اصل برای دستیابی به موفقیت، نگهداری و لذت بردن از آن. بیشتر کتاب‌هایی که مطالعه کرده‌ام بر دستیابی به موفقیت تأکید دارند؛ اما اصلی که در اینجا یاد خواهید گرفت فراتر است: این اصل لذت بردن از موفقیتی که کسب کرده‌اید را تضمین می‌کند. فقط کافی است نگاهی به جراید و روزنامه‌ها بیندازید تا افرادی را ببینید که با وجود برخورداری از شهرت و ثروت هیچ لذتی از آن نمی‌برند! من معتقدم که آن‌ها راه دستیابی به موفقیت را فرا گرفته‌اند، اما نمی‌دانند چگونه آن را نگه دارند یا از آن لذت ببرند. نکته اینجاست: به‌دست آوردن موفقیت، حفظ آن، و لذت بردن از آن. » 

خواندن کتاب بالاتر از همه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 همه دوست‌داران کتاب‌های انگیزشی و موفقیت مخاطبان این کتاب‌اند.

بخشی از کتاب بالاتر از همه

مایکل جونز مشغول قدم زدن در ساحل سنیبل آیلند بود. او و همسرش اِمی زندگی پرباری را سپری کرده بودند و اکنون او در آستانهٔ هفتاد و دو سالگی بود. چند سال پیش آن‌ها خانهٔ رؤیایی‌شان را در این جزیرهٔ زیبای گرمسیری در وست گالف درایو بنا کرده بودند؛ ملکی بزرگ مشتمل بر سه قطعه زمین با قیمتی بالغ بر ده میلیون دلار که چشم‌انداز بخش جنوبی آن به افق بی‌کران ختم می‌شد. در آب‌های زلال سواحل آن دلفین‌ها شنا می‌کردند و بر فراز آن انواع و اقسام پرندگان در پرواز بودند. اما بیش از هر چیز، مایکل عاشق صدف‌های زیبایی بود که در ساحل پراکنده بودند؛ ساحلی که تا چشم کار می‌کرد گسترده شده بود. او عاشق این بود که در ساحل گشت بزند و صدف‌های زیبا را برای کلکسیون خود جمع کند. معمولاً او و اِمی دست در دست هم در ساحل گشت می‌زدند، اما این بار مایکل تنها بود و همچنان که به سمت منظرهٔ غروب خورشید قدم می‌زد قلبش مسحور این همه زیبایی شده بود.

صدای زنگ تلفن همراه مایکل برای لحظه‌ای آرامش وی را بر هم زد. معمولاً هنگام پیاده‌روی آن را همراه خود نمی‌برد، اما این بار فراموش کرده بود که آن را در خانه بگذارد. وقتی دید صفحهٔ نمایشگر تلفن همراهش نام چه کسی را نشان می‌دهد، خوشحال شد که آن را با خود آورده است. نوهٔ بزرگش، جاش بود.

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۵۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۴۸,۰۰۰
تومان