کتاب دو فیلمنامه از توشای سراوانی (مرد نقابی زیبا است؛ طیاره بد)
معرفی کتاب دو فیلمنامه از توشای سراوانی (مرد نقابی زیبا است؛ طیاره بد)
کتاب مرد نقابی زیبا است؛ طیارهی بد، دو فیلمنامهی خواندنی و جذاب با درونمایهی پلیسی و جنایی از توشای سراوانی است.
دربارهی کتاب مرد نقابی زیبا است؛ طیارهی بد
کتاب مرد نقابی زیبا است؛ طیارهی بد دو فیلنامه از توشای سراوانی است. داستان اول با صحنهی سیگار کشیدن پسرهای جوان یک خانواده، نیما و نوید، آغاز میشود. آنها با مادربزرگشان زندگی میکنند و مادربزرگ هم همیشه در حال امرونهی کردن به نوههایش است. اما از طرفی دیگر، نیما و نوید رازی را از مادربزرگ مخفی کردهاند. رازی که دست و پا بسته در گوشهای از پارکینگ با حال نزار افتاده است و در فکر فرار کردن است....
کتاب مرد نقابی زیبا است؛ طیارهی بد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از خواندن فیلمنامه لذت میبرید و به سینما علاقهمند هستید، کتاب مرد نقابی زیبا است؛ طیارهی بد را بخوانید.
بخشی از کتاب مرد نقابی زیبا است؛ طیارهی بد
نوید کلید پارکینگ را از نیما میگیرد.
نوید: «تو برو تو»
نوید وارد پارکینگ میشود. نیما در آستانهٔ در حیاط میایستد و میخواهد برود داخل خانه ولی پشیمان میشود. آرام بهطرف پارکینگ میرود، گوش میدهد اما چیزی نمیشنود. در پارکینگ را میزند، نیما در را باز میکند، سرکی میکشد و وارد پارکینگ میشود.
داخل. پارکینگ. روز
پارکینگ تاریک است.
نیما به اتاقک آخر پارکینگ نزدیک میشود. اتاقک با نرده از بقیهٔ پارکینگ جداشده است. به دیوارهای پارکینگ فوم ضدصدا نصبشده است و داخل اتاقک وسایل موسیقی جاز و ارگ قرار دارد. متوجه ماهرخ (۲۴ ساله) دستوپابسته به نردههای اتاقک میشود. نیما با عصبانیت: «مگه اسیر گرفتی چه بلایی سرش آوردی؟»
نوید بیتوجه به عصبانیت نیما میگوید: «برو یه چیزی بیار بخوره.»
نیما به ماهرخ نزدیکتر میشود و به صورت و دستهای دختر نگاهی میاندازد.
نیما: «حتماً زدیش»
نوید بدون آنکه به نیما پاسخ دهد، مشغول وررفتن با ارگ بزرگ توی اتاقک میشود و شروع به زدن موسیقی آرامی میکند.
نیما وقتی بیتفاوتی نوید را میبیند سعی میکند به خودش مسلط شود و از پارکینگ بیرون میرود.
حجم
۷۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۸۹ صفحه
حجم
۷۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۸۹ صفحه
نظرات کاربران
من فقط اولین فیلمنامش رو خوندم زیبا بود اما امیدوارم تاحالا فیلمی ازش ساخته نشده باشه از این به بعد هم نشه چون پول تو جوب ریختنه و اصلا ته نداشت یعنی باید بگم از پایان باز هم یچیزی اونورتر
به نظرم واقعا داستان جالب و جذابی داشت تنها مشکلش این بود که احساس کردم داستان پایان نداره و به نظرم اگر بیشتر ادامه داده بودن خیلی خیلی جالب تر میشد اما در کل عالی بود حتما بخونین
کتاب عالی بود گرچه امکان داره به مزاج بعضی ها خوش نیاد ولی از نظر من عالی بود گرچه پایان اول کمی تکرار میکنم کمی باز بود اما باز هم از حذابیت داستان کم نمیکنه و این کم لطفیه که داستان
دو فیلمنامه درجه یک و بی نظیر پیشنهاد میکنم حتما مطالعه فرمایین🙏🏿🖤💙
چرت چرت چرت من فقط داستان اول رو خوندم دیگه رغبت نکردم داستان بعدیو شروع کنم پایان باز داشت و آخرش معلوم نیست چی شد و عاقبت نیما و نوید چی میشه اولش خیلی جذاب بود اخراش خیلی تلخ و شکه کننده بود