کتاب باشگاه سحرخیزان
معرفی کتاب باشگاه سحرخیزان
کتابچه باشگاه سحرخیزان چکیدهای از مهمترین مطالب کتابی به همین نام از رابین شارما است. شارما در این کتاب به شما میآموزد که اگر صبحتان را با انگیزه شروع کنید میتوانید به زندگی خود نشاط ببخشید.
درباره کتاب باشگاه سحرخیزان
کتاب باشگاه سحرخیزان به قلم رابین شارما، مربی رهبری؛ یک اثر الهامبخشِ داستانی است. شارما از روایت تخیلی یک هنرمند، کارآفرین و یک سرمایهدارِ بزرگ استفاده میکند تا مزایای صبح زود بیدار شدن را بیان کند.
در سراسر تاریخ، بسیاری از متفکران بزرگ، هنرمندان و چهرههای عمومی از عادت سحرخیزی به عنوان بخشی از راهشان برای رسیدن به موفقیت استفاده کردهاند. در دنیای آشفته و ارتباط محورِ امروز، استفادهی کامل از ساعات قبل از طلوع خورشید ضروری است، این ساعات میتواند تأثیر زیادی بر روی روزتان بگذارد و منجر به موفقیتهای طولانی مدت، خوشحالی و آرامش فراگیر شود.
شارما با استفاده از یک داستان فرضی، درمورد ایدههای انگیزشی مینویسد. او ایدههای اصلیاش را در دیالوگهایی که اسپِلبیندِر و اِستون رایلی میگویند، بیان میکند. آنها هنرمند و کارآفرینی هستند که مظهر افرادی میباشند که با تمام توانایی بالقوهی خود زندگی نمیکنند و به تدریج مفاهیمی را یاد میگیرند، مفاهیمی که شامل دلایلِ بسیارِ مفید بودن سحرخیزی میشوند.
بسیاری از متون داخل کتاب مبتنی بر مفاهیم علمی است، مانند این ایده که هر فرد، ارادهی محدودی دارد و آن اراده، در طول روز کاهش مییابد.
باشگاه سحرخیزان یک کتاب غیر تخیلی است که فواید زود بیدار شدن و نحوه ارتباط این عادت اساسی را با عملکرد بهینه و خوشحالی خلاصه کرده است. در این اثر، از سخنان معروف و نقلقولهای افراد مشهور استفاده شده است.
خواندن کتاب باشگاه سحرخیزان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به کتابهای انگیزشی و موفقیت را که وقت کافی برای خواندن کتاب کامل باشگاه سحرخیزان ندارند، به خواندن این کتابچه دعوت میکنیم.
حجم
۲۳٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۳ صفحه
حجم
۲۳٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۳ صفحه
نظرات کاربران
به عنوان خلاصه خوب بود ولی برای تاثیر بیشتر احساس میکنم بهتره کتاب اصلی رو بخونم که تو طاقچه پیداش نکردم.
من چند ماه پیش نسخه چاپی نشر نون رو خوندم کتاب در قالب داستان مسائلو بیان میکنه برا من خیلی مفید بود از شهریور که خوندم هر روز ۵ صبح برنامه آمو شروع می کنم
اون چیزی که توی ذهنم بود و فکر میکردم نبود