دانلود و خرید کتاب نگارخانه باد رضا عبدالهی
تصویر جلد کتاب نگارخانه باد

کتاب نگارخانه باد

نویسنده:رضا عبدالهی
انتشارات:نشر خاموش
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب نگارخانه باد

نگارخانه باد مجموعه شعرهای عاشقانه شاعر معاصر، رضا عبداللهی است که آنها را به مادرش تقدیم کرده است.

ابیاتی از کتاب نگارخانه باد

نگاهم کن

که بشکفم تا انسان شدن

و زنبوروار، از تو پر شوم

تا جهان را کندویِ عسل بپوشانم

از شطِّ شیرین نگاهت

و ستاره را به غبطه بلغزانم

و بغلتانم تا خاک

که چشمانت

کهکشانیست در زمین

نگاهم کن

تا چکه

چکه

خیس شوم

از نور

ازشعور سریع نگاهت

و مُلبّس شوم از عریانْ شادیِ روان شدهٔ آب

و عریان شوم از

انجماد بی‌عطوفت درد

که یخ شدنِ از تو

شکل صیقل‌خوردهٔ آدمیست

که تیرگی را سر می‌خورد و روشنایی را آینه می‌شود

نگاهم کن

تادر سکوت نگاهت بایستم

و لحظه‌ای

خدا شدن را اتراق کنم

نگاهم کن

تا مژه‌هایت را

شاخه‌شاخه

در وجودم بکارم

که صداقت سبز بهار

از لطافت تیرهٔ مژگانت به معنا می‌درخشد

نگاهم کن

تا از نسیم مهربان پلک‌هایت

شعله‌ور شوم

نظری برای کتاب ثبت نشده است
جز به نور خو گرفتن راه نجاتی نیست
Leben
دریاب که می‌توانی! زمین باش تا بر تو بایستد آنچه در تو پنهان است!
Leben
جهان بی‌قیامت را ندیده‌ام جهان هر لحظه در رستخیز است!
Leben
از کدامین طواف سپیدی را تن کنیم؟ هزاره‌ای‌ست درخواب می‌لولیم
Leben
مسیر یعنی تمام باغ‌هایی که به دنبال تو قیام می‌کنند
Leben
هر وقت قیامت را یاد کنید قیامت را بسیار خواهید دید هر وقت یاد کنید یاد می‌شوید هر وقت یاد شوید یاد می‌کنید یاد کنید تا یاد شوید قیامت بهار است هر وقت یاد کنید سبز می‌شوید
Leben
چگونه به نقطه برسم در این گسست کش آمده وقتی زبان به ارائهٔ خویش برخاسته‌است ای نیست ذهن من مرا به آیین حضور برپا دار که در صفر امید نقطه شدن احساس می‌شود
Leben
هرگاه انسان طلب آشکاری کند یوسفی رخ می‌نماید!
Leben
زمین باش تا بر تو بایستد آنچه در تو پنهان است!
Leben
هر کس خود را شناخت گشایش را شناخته است!
Leben
هر وقت بهار را دیدید از قیامت بسیار یاد کنید! هر وقت بهار در شما جوشیدخود را از قیامت دور ندانید هر وقت از قیامت دور نباشید به سرو مؤمنید! هر وقت بهار را دیدید از معصوم بسیار یاد کنید هر وقت بهار را دیدید از سرو ادوار بسیار یاد کنید هر وقت بهار را دیدید از صاحب زمان بسیار یاد کنید هر وقت بهار در شما همیشگی شد بستر سرو خواهید بود
Leben
گفتم: خوابم آشفته است گفت: ازشب شروع کن! گفتم: افق آنجاست؟ گفت: از اینجای اعتبار گذشته‌ام گفتم: از اینجا باید گذشت؟ گفت: از آنجا نیز بگذر!
Leben
از مدار خورشید جدا افتاده‌ام نه! هنوز از خواب برنخاسته‌ام هنوز تو را تنفس نکرده‌ام
Leben
باید با آفتاب از سیاهی سخن زدود!
Leben
باید با آفتاب از سیاهی سخن زدود!
Leben
قرآن لحظه‌ای بسته نبوده است قرآن فعل بیان است بیانِ فعل
Leben
من صدای تو را نشنیدم تنها از زبانم سخن گفتم لالم کن از این کری
Leben

حجم

۱۲۵٫۶ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۳۱۳ صفحه

حجم

۱۲۵٫۶ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۳۱۳ صفحه

قیمت:
۱۸,۸۰۰
تومان