کتاب زمان با دست های من
معرفی کتاب زمان با دست های من
کتاب زمان با دستها من، داستان کوتاهی از مهدی رضازاده است. نشر سیب سرخ این کتاب را منتشر کرده است.
دربارهی کتاب زمان با دستهای من
زمان با دستهای من، نامی است که مهدی رضازاده برای داستان کوتاهش انتخاب کرده است.
داستان زمان با دستهای من از گفتگوی زن و مردی که در ساحل دریا هستند، شروع میشود. مرد مرغ عشقهایی که روی قایق نشستهاند به زن نشان میدهد و دوربینش را آمادهی عکس گرفتن از آنها میکند. اما دیر میجنبد و هر دو مرغ عشق، پرواز کنان از آنجا دور میشوند.
اینبار زن و مرد هستند که جای مرغ عشقها را در قایق میگیرند، هر دو به سمت قایق میروند و سوار آن میشوند. کمکم صحبتشان گل میاندازد و از روزهای رفته و فرصتهای از دست دادهشان سخن میگویند...
کتاب زمان با دستهای من را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
زمان با دستهای من برای دوست داران داستان کوتاه از نویسندگان ایرانی، خواندنی و دلچسب است.
جملاتی از کتاب زمان با دستهای من
مثل یک تکه گوشت قربانی افتاده بودم و هی فشارم میدادند. همه جای بدنم درد میکرد، چه درد شیرینی! آن نفسها باز بر من دمیده شدند، زندگی به من برگشت! روحِ رفته، دوباره آمد و کنارم نشست.
گفت: «قیافهات خیلی آشناست.»
راست میگفت. این بارِ چندم بود که مرا از آب میگرفت. دیگر نمیتوانستم ادامه بدهم، دوباره زده بود به سرم! طاقتم تاق شده بود؛ زندگی سهمش را از من گرفته بود؛ بیآنکه من سهمی از زندگی گرفته باشم.
- شما بدن مقاومی دارید، جدی میگم؛ تمام بدن شما باد کرده بود.
چه دور باطلی! هی دور خودم چرخیدم، دریا مرا نمیخواست، دریا مرا پس میداد.
حالا نیمی در خواب و نیمی در بیداریم؛ نوک بینیام میخارد! با انگشتهایم پس میزنم حرکت نرمِ چیزی را که نمیدانم چیست. حالا روی صورتم در جنبش است، با قهقههاش پلک وامیکنم؛ هموست! دوباره شیطنتش گل کرده است. میخک سرخی را جلویم گرفته و شیرین میخندد.
میخواهد تکههای بههمریختهام را جمع کند
حجم
۴۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۷ صفحه
حجم
۴۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۷ صفحه