کتاب فرو رفتن در چاه

«فرو رفتن در چاه» مجموعه ۱۴ داستان به قلم حسین مقدس است. پرندگان، آن‌ها، داستان برج، پنگوئن‌ها، ترمینال، آن شب داستانی، جانور، خانه آبی، کارت پستال، مینا، کتاب کوه، نشانی و ققنوس نام داستان‌های این مجموعه‌اند. داستان‌ها فضایی نیمه‌خیالی دارند و درواقع نوعی رئالیسم جادویی در تمام داستان‌ها در جریان است. هرلحظه از هر داستان شما منتظرید که اتقافی خارق العاده وعجیب بیفتد چون نویسنده با خط به خط داستانش شما را برای وقوع یک اتفاق غیرمنتظره و غیر منطقی یا درکی متفاوت از یک موقعیت آماده می‌کند اما درواقع آنچه اتفاق می‌افتد بیشتر عوض شدن نگاه خواننده و رساندن او به درک و دریافتی تازه از ماجرایی ساده است انگار که چشم سومی را در شما بگشاید. بخشی از داستان «خانه آبی»: «قبل از آن که ماشین نعش‌کش و دفتردار برسند و زن‌های توی اتاق جیغ‌های ممتد بزنند، مرده داشت برای آن‌هایی که نزدش آمده بودند از ماجرای مردنش حرف می‌زد. لباس‌های رسمی‌اش را پوشیده بود و با آب و تاب برای همه توضیح می‌داد که مردن چگونه و تحت چه شرایطی اتفاق می‌افتد. در جواب عطش حضار بخصوص پیرترها برای چندمین بار تاکید کرد که در یک کلام، مرگ زمانی به سراغ آدم می‌آید که حواس او پرت چیزهای مرده شود! همه گوش‌شان به دهان مرده بود، با اشتیاق گوش می‌کردند و او مرتب مجبور بود که توضیح بیشتری بدهد. اما به نظر می‌آمد که تلاش او به جای این که موضوع را روشن کند آن را مبهم‌تر می‌کرد. بعد، تفاوت وضعیت اشیاء قبل و بعد از مردن را تشریح کرد و مطالب دیگری راجع به تقدیر و سرنوشت گفت که البته از بس عجیب بود به جای آن که آن‌ها را متقاعد کند به بحث و سردرگمی بیشتر منتهی گردید. توی حیاط هفت تا پسر سیاه‌پوش به ترتیب جلو در دست به سینه ایستاده و با تکان دادن سر از میهمان‌ها که در این مصیبت آن‌ها را تنها نگذاشته بودند تشکر می‌کردند.»