دانلود رایگان کتاب مجموعه اشعار عبید زاکانی عبید زاکانی
تصویر جلد کتاب مجموعه اشعار عبید زاکانی

کتاب مجموعه اشعار عبید زاکانی

نویسنده:عبید زاکانی
انتشارات:طاقچه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۷۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مجموعه اشعار عبید زاکانی

خواجه نظام‌الدین عبیدالله زاکانی شاعر و لطیفه‌پرداز نامدار ایران در قرن هشتم هجری است. وی ازخاندان زاکانیان بوده و زاکانیان تیره‌ای از اعراب هستند که به قزوین مهاجرت کرده و آنجا ساکن شده بودند. وی به لحاظ وضعیت اجتماعی آن روزگار، به طنز روی آورد و نظم و نثر خود را وسیله‌ی حمله به عرفها و عادات نادرست و مفاسد و معایب طبقه‌ی مشخصی از اجتماع قرار داد. وی در حدود سالهای ۷۷۱ و ۷۷۲ هجری قمری زندگی را بدرود گفت. از آثار برگزیده‌ی او می‌توان به مثنوی عشاق‎نامه، کتاب اخلاق‌الاشراف، ریش‌نامه، صد پند، لطایف و ظرایف، رساله‌ی دلگشا و بالاخره منظومه‌ی معروف موش و گربه اشاره کرد. در این مجموعه دیوان اشعار، عشاق‌نامه و منظومه‌ی موش و گربه ارائه شده است.
zahra
۱۳۹۸/۰۶/۲۴

حتما برخی از شعراشو حفظ میکنم😍

sara
۱۳۹۶/۰۹/۱۳

فوق العاده.پیشنهاد میکنم جوان ها این کتاب رو حتما بخوان.

مردآویج گیلانی
۱۳۹۹/۱۰/۰۳

شعرهای عبید درحد استوار اما طنز ها وهجوهایش که در کلیات وجود داره یه چیز دیگه است

ayat
۱۳۹۴/۱۲/۲۷

من از شما واقعا سپاسگزارم که در ارتقای فرهنگ کتابخوانی کوشا هستید خداوند یارتان.قدیری.آیت

****z****
۱۳۹۸/۰۳/۳۰

عالی بود به نظرم کتاب هایی شعر خیلی پرمعنا تر و پرمفهوم توهستن

مجید
۱۳۹۵/۰۵/۰۷

خیلی کتاب خوبی هستش . ممنون از طاقچه

M.AMIN
۱۴۰۱/۱۰/۰۹

چون به روزی قانعیم از روزگار آسوده ایم

Ahmad
۱۳۹۵/۰۷/۰۴

عالی

هانی
۱۴۰۳/۰۸/۰۷

یادش بخیر منبع تحقیق ترم اول کارشناسی ادبیاتم بود. برای درس بدیع و بیان

mohamad reza garmei
۱۴۰۳/۰۲/۰۹

خوب بود

مست بودم اگر گهی خوردم گه فراوان خورند مستانا
سیّد جواد
تا ساخته شخص من و پرداخته‌اند در زیر لگد کوب غم انداخته‌اند گوئی من زرد روی دلسوخته را چون شمع برای سوختن ساخته‌اند
بیسیمچی
اگر داری تو عقل و دانش و هوش بیا بشنو حدیث گربه و موش بخوانم از برایت داستانی که در معنای آن حیران بمانی
کلاشینکف
خرم آن کس که غم عشق تو در دل دارد
LiLy !
از حد گذشت درد و به درمان نمیرسیم بر لب رسید جان و به جانان نمیرسیم گر رهروان به کعبهٔ مقصود میرسند ما جز به خارهای مغیلان نمیرسیم
Pariya
گر هیچمان نباشد از هیچ غم نباشد
|قافیه باران|
هرکه کار خدا کند بیقین روزیش میشود فراوانا
سیّد جواد
هر لحظه دارد دل با خیالش خوش گفتگوئی خوش ماجرائی گوئی بیابم جائی طبیبی باشد که سازم دل را دوائی دارد شکایت هرکس ز دشمن ما را شکایت از آشنائی
ramyar
دردا که درد ما به دوائی نمیرسد
سودا
زین گونه که این شمع روان می‌سوزد گوئی ز فراق دوستان می‌سوزد
Elahe
مبارکست نظر بر تو بامداد پگاه چه نیکبخت کسی کش به روی تست نگاه زهی طراوت رخ چشم بد ز روی تو دور زهی حلاوت لب لااله الالله خطاب سرو به قد تو : خادم و عبید حدیث گل بر روی تو : عبده و فداه به زلف پرشکنت رشتهٔ امید دراز ز سرو ناز قدت دست آرزو کوتاه کرشمه میکنی و عقل میشود حیران به راه میروی و خلق میروند از راه خوشا که زلف تو گیرم به خواب خوش هرشب خوشا که روی تو بینم به کام دل هر ماه به پیش قاضی عشاق در قضیهٔ عشق عبید را رخ زرد است و اشگ سرخ گواه
Fereshte
دل در پی عشق دلبرانست هنوز وز عمر گذشته در گمانست هنوز گفتیم که ما و او بهم پیر شویم ما پیر شدیم و او جوانست هنوز
ادریس
قومی ز پی مذهب و دین می‌سوزند قومی ز برای حور عین میسوزند من شاهد و می دارم و باغی چو بهشت ویشان همه در حسرت این میسوزند
Mαԋʂα
جانا بیا که بی تو دلم را قرار نیست
mohadase
هجر خوش باشد اگر چشم توان داشت وصال
|قافیه باران|
میکند سلسلهٔ زلف تو دیوانه مرا
mohadase
افسرده دل کسی که ز زنجیر زلف او دیوانه می‌نگردد و کافر نمی‌شود
LiLy !
ای اقچه گرد روی کانی ای بی تو حرام زندگانی ای راحت جان و قوت دل ای مایهٔ عیش و کامرانی تا کی باشد عبید بی تو تن داده به عجز و ناتوانی
fmaotheammmeahd
میکند سلسلهٔ زلف تو دیوانه مرا میکشد نرگس مست تو به میخانه مرا متحیر شده‌ام تا غم عشقت ناگاه از کجا یافت در این گوشهٔ ویرانه مرا
امیدوارم اندکی کمکم تاثیر...
زهی لعل لب نازک میانت مراد دیدهٔ باریک بینان غم عشقت به هشیاری و مستی مراد دیدهٔ خلوت نشینان
fmaotheammmeahd

حجم

۳۰۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

حجم

۳۰۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

قیمت:
رایگان