دانلود رایگان کتاب دیوان اشعار محتشم کاشانی محتشم کاشانی
تصویر جلد کتاب دیوان اشعار محتشم کاشانی

کتاب دیوان اشعار محتشم کاشانی

انتشارات:طاقچه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۸از ۸۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دیوان اشعار محتشم کاشانی

ترکیب‌بند با مطلع"باز این چه شورش است..." جز مشهورترین اشعار سروده شده در رابطه با واقعه عاشوراست. شاعر این اشعار کمال‌الدین علی محتشم کاشانی شاعر ایرانی عهد صفویه و معاصر با شاه طهماسب اول است. وی در سال ۹۰۵ هجری قمری در کاشان زاده شد و بیشتر دوران زندگی خود را در این شهر گذراند. نقل مشهور در زمینه سرودن ترکیب بند محتشم این است که وی حضرت امیرالمومنین(ع) را در خواب می‌بیند که از او می‌پرسند: " محتشم، چرا برای پسر من حسین(ع) شعری نمی‌گویی؟!" محتشم در جواب ادب کرده و عرض می کند که خود را شایسته مقام شاعری آن حضرت نمی داند٬ ضمن این که اگر بخواهد شعری بگوید واقعا نمی داند از کجا باید شروع کند. حضرت مصرع اول را برای محتشم خوانده و می فرماید این گونه شروع کن: «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» و محتشم می گوید: یک مرتبه از خواب پریدم در حالی که زیر لب زمزمه می‌کردم: «باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است». دیوان اشعار وی علاوه بر این ترکیب‌بند، شامل غزلیات، قصاید، قطعات و رباعیات است. وی در ربیع الاول سال ۹۹۶ هجری قمری (به روایتی ۱۰۰۰ هجری قمری) درکاشان درگذشت و قبر او در این شهر قراردارد. این مجموعه با همکاری گنجور گردآوری شده است
mohadeseh
۱۳۹۵/۱۰/۰۶

ترسم جزای قاتل او چون رقم زنند یکباره بر جریده رحمت قلم زنند اشعار عمیق و پر مفهومی داردفوق العاده است

majid.niknafs
۱۳۹۸/۰۵/۰۳

این کتاب رایگان بود و من امروز با گردونه‌ی طاقچه برنده‌ی دریافت رایگانش شدم😁

Niloofar
۱۳۹۵/۱۲/۲۶

این کشته فتاده به هامون حسین توست.... 😢😢😢😢😭😭😭😭😭😭😭

Hemmat
۱۳۹۵/۰۷/۲۰

سلام بر حسین ع سلام بر محرم و سلام بر عاشورا و سلام بر عاشورائیانی که حقیقت عاشورا را دریافتند و شعور حسینی را در مسلخ شور حسینی ذبح نکردند. محتشم از شعرای دوره ی صفوی است . دوره ی صفوی، دوره ی توجه

- بیشتر
🍃رز رزاسه🍃
۱۳۹۵/۱۰/۲۲

پنج ستاره کمه بقیش 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟

السلام علیک یاقمربنی هاشم
۱۳۹۷/۰۵/۲۰

اشعار مربوط به اهل بیت ایشون عالی اند☀ وبادقت بالایی کنار هم چیده شدن.🐦روحهش شاد و قرین نور🐦

🌾ساغر🌾
۱۳۹۵/۰۸/۱۲

بی نظیر❤❤❤❤❤

Peyvand
۱۳۹۵/۰۷/۲۳

آرام دل ...

Peyvand
۱۳۹۵/۰۷/۱۵

عالی هستن اشعارشون

کاربر ۲۴۱۷۹۲۶
۱۳۹۹/۰۹/۲۳

کتاب خیلی خوبی .هست .و فوق‌العاده عالی .بنده در حال حفظ کردن شعر .باز این چه شورش است که در خلق عالم است.الان هم .ساعت ۶,صبح هستش .بنده یک بیت دیگه حفظ کنم میشه ۵۰بیت.نظر شخصی بنده هستش .من به

- بیشتر
ای چرخ غافلی که چه بیداد کرده‌ای وز کین چها درین ستم آباد کرده‌ای بر طعنت این بس است که با عترت رسول بیداد کرده خصم و تو امداد کرده‌ای
فاطمه
ای دل سخن از شه نجف کن
ادریس
دارد ز خدا خواهش جنات نعیم زاهد به ثواب و من به امید عظیم من دست تهی میروم او تحفه به دست تا زین دو کدام خوش کند طبع کریم
S
باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است این صبح تیره باز دمید از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله در هم است گویا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب کاشوب در تمامی ذرات عالم است
Basil
روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار
شمع
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است جن و ملک بر آدمیان نوحه می‌کنند گویا عزای اشرف اولاد آدم است خورشید آسمان و زمین نور مشرقین پروردهٔ کنار رسول خدا حسین کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا در خاک و خون طپیده میدان کربلا
S
باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
چڪاوڪ
از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا زان تشنگان هنوز به عیوق می‌رسد فریاد العطش ز بیابان کربلا
سیّد جواد
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست این رستخیز عام که نامش محرم است
علیرضام
دارد ز خدا خواهش جنات نعیم زاهد به ثواب و من به امید عظیم من دست تهی میروم او تحفه به دست تا زین دو کدام خوش کند طبع کریم
S
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست این رستخیز عام که نامش محرم است
°•. MaryaM .•°
روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار موجی به جنبش آمد و برخاست کوه کوه ابری به بارش آمد و بگریست زار زار گفتی تمام زلزله شد خاک مطمئن گفتی فتاد از حرکت چرخ بی‌قرار عرش آن زمان به لرزه درآمد که چرخ پیر افتاد در گمان که قیامت شد آشکار آن خیمه‌ای که گیسوی حورش طناب بود شد سرنگون ز باد مخالف حباب وار جمعی که پاس محملشان داشت جبرئیل گشتند بی‌عماری و محمل شتر سوار با آن که سر زد آن عمل از امت نبی روح‌الامین ز روح نبی گشت شرمسار
سیّد جواد
این ماهی فتاده به دریای خون که هست زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست
°•. MaryaM .•°
کاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بیت یک شعلهٔ برق خرمن گردون دون شدی کاش آن زمان که این حرکت کرد آسمان سیماب‌وار گوی زمین بی‌سکون شدی کاش آن زمان که پیکر او شد درون خاک جان جهانیان همه از تن برون شدی کاش آن زمان که کشتی آل نبی شکست عالم تمام غرقه دریای خون شدی گر انتقام آن نفتادی بروز حشر با این عمل معاملهٔ دهر چون شدی
S
ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان بر پیکر شریف امام زمان فتاد بی‌اختیار نعرهٔ هذا حسین او سر زد چنانکه آتش از او در جهان فتاد پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست وین صید دست و پا زده در خون حسین توست این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی دود از زمین رسانده به گردون حسین توست
سیّد جواد
تا دم آخر به سوی توست شاها روی من وای جان من اگر آن دم نه بینی روی من ای سلام حق ثنایت یا امیرالمؤمنین وی ثنا خوان مصطفایت یا امیرالمؤمنین در رکوع انگشتری دادی به سایل گشته است مهر منشور سخایت یا امیرالمؤمنین
مهدی
در باغ دین چه با گل و شمشاد کرده‌ای با دشمنان دین نتوان کرد آن چه تو با مصطفی و حیدر و اولاد کرده‌ای
سپیده دم اندیشه
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
ali
از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا
سیّد جواد
ای چرخ غافلی که چه بیداد کرده‌ای وز کین چها درین ستم آباد کرده‌ای بر طعنت این بس است که با عترت رسول بیداد کرده خصم و تو امداد کرده‌ای ای زادهٔ زیاد نکرده‌ست هیچ گه نمرود این عمل که تو شداد کرده‌ای کام یزید داده‌ای از کشتن حسین بنگر که را به قتل که دلشاد کرده‌ای بهر خسی که بار درخت شقاوتست در باغ دین چه با گل و شمشاد کرده‌ای با دشمنان دین نتوان کرد آن چه تو با مصطفی و حیدر و اولاد کرده‌ای حلقی که سوده لعل لب خود نبی بر آن آزرده‌اش به خنجر بیداد کرده‌ای ترسم تو را دمی که به محشر برآورند از آتش تو دود به محشر درآورند
سیّد جواد

حجم

۵۰۱٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۵۴ صفحه

حجم

۵۰۱٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۵۴ صفحه

قیمت:
رایگان