دانلود و خرید کتاب تبریز در خون اعظم م‍رادح‍اص‍ل‍ی‌خ‍ام‍ن‍ه‌

معرفی کتاب تبریز در خون

«تبریز در خون» نوشته اعظم مراد حاصلی خامنه (-۱۳۴۹)، از مجموعه دانستنی‌های انقلاب اسلامی برای جوانان مرکز اسناد انقلاب اسلامی است. که حقایقی را درباره قیام ۲۹بهمن سال ۱۳۵۶ در تبریز آشکار می‌کند. سال ۵۶، سال تشدید درگیری بین رژیم و روحانیت بود. درگذشت مشکوک فرزند بزرگ امام خمینی، مرحوم مصطفی خمینی در نجف اشرف موجی از تأثر توأم با خشم را در میان اقشار مختلف ملت ایران به وجود آورده بود و بیشتر مردم، رژیم را متهم به توطئه در این فاجعه کرده بودند. این حادثه که امام آن را «لطف خفی الهی» خوانده بود رژیم را دچار سرگیجه نمود زیرا رژیم شاه تصور می‌کرد که فقدان این شخصیت بزرگ که امید آینده‌ی انقلاب اسلامی بود، رهبر انقلاب را دچار شکست روحی و نهایتاً آسیب‌پذیری می‌کند امّا بالعکس، با صلابت امام‌ـ که در کمال آرامش بودـ مواجه شد...رژیم به گمان خود، زمان را برای ترور شخصیت رهبر نهضت اسلامی مناسب تشخیص داده بود کوشید تا با مقاله‌ی ناشیانه‌ی احمد رشیدی‌مطلق تحت عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» به هدف خود جامه‌ی عمل پوشاند. غروب روز ۲۸ بهمن ماه ۱۳۵۶ وقتی که مأذنه‌های مسجد بازار تبریز، مؤذّن خود را برای بدرقه‌ی خورشید پذیرا شد، شهر تبریز می‌رفت که در زیر سایه‌ی سکوتی سیاه، پنهان بماند امّا ناگهان جهش جرقه‌های آتشی، سکوت سیاه شب را درهم شکست و در دل سیاهی چون ستاره‌ای شروع به سوسو زدن کرد. چشم‌ها که دقیق‌تر شدند جهت این نور را خوب تشخیص دادند و کسانی که از اصل ماجرا خبر داشتند، دانستند که هر جرقه‌ای که به هوا می‌پرد حامل پیامی است و خبر از فردایی سرنوشت‌ساز می‌دهد. در کنار تمام این چشمان منتظر و دل‌های ملتهبی که این صحنه‌ها را می‌دیدند و در دوراهی خوف و رجاء، یأس و امید، نگرانی و آرامش، خنده و گریه و... مردد مانده بودند، برق چشمان سیاه جوانی چشم‌ها را خیره می‌کرد که با کمی دقت می‌شد احساسش را در پس پرده‌ی چشمانش مشاهده کنی ...او کسی نبود جز «محمد تجلا» ی ۲۲ ساله که دانشجوی رشته‌ی مهندسی بود. جوان غیرتمندی که می‌رفت تا ساعاتی دیگر آغازگر حماسه‌ای ماندگار و قیامی پرشکوه باشد...
امیرمحمد
۱۳۹۹/۰۴/۰۱

عالی

من عاشق کتابم
۱۴۰۰/۰۲/۲۱

در مورد تبریز خیلی توضیح داده و خیلی کتاب خوبیه و عالی هستش و به افراد مختلف پرداخته حتما بخونید.

کاربر ۳۵۵۵۴۴۰
۱۴۰۰/۰۶/۲۲

عالی عالی

من آن خاک بلاخیز و بلاگردان ایرانم من آذربایجانم، پرورشگاه دلیرانم
من عاشق کتابم
آن مه نو را که شب گفتم بود دور از محاق صبحگاهان منکسف چون مهر تابان دیدمش
من عاشق کتابم
به خاطرش رسید او در تبریز، تب‌ریز است پس تب در تبریز معنا ندارد چرا که درمانش در همین تبریز است.
من عاشق کتابم
محمد که هیجان درونی‌اش دوچندان شده بود تکه آجری را که در جلوی پایش روی زمین افتاده بود به دست گرفت و با خشم و نفرت تمام به طرف حق‌شناس پرتاب کرد. حق‌شناس در مقابل این واکنش محمد، دست به کمر برد و با کلت خود محمد را نشانه گرفت و در مقابل چشمان جمعیتی که شاهد ماجرا بودند، ماشه را کشید. پیکر خونین محمد، نقش بر زمین شد و این حادثه آغاز قیامی شد که در تاریخ و به‌ویژه در نهضت امام خمینی از آن با عنوان «حماسه ۲۹ بهمن مردم تبریز» یاد می‌شود.
من عاشق کتابم
در این اعلامیه‌ها از مردم تبریز خواسته شده بود تا روز شنبه یا تعطیل عمومی از ساعت ۱۰ الی ۱۲ صبح در مسجد قیزللی یا «حاج میرزا یوسف»، واقع در سر بازار برای سوگواری چهلم شهدای قم حضور یابند. وقتی بعد از دقایقی به خانه بازگشت، با این سؤال مادرش مواجه شد که می‌پرسید کجا رفته بودی؟ گفت: رفته بودم چند اعلامیه به دیوار بچسبانم و ببینم اوضاع از چه قرار است و اینکه آیا امروز تعطیل است یا نه! مادر گفت: چرا باید امروز تعطیل باشد؟ و محمد پاسخ داد: مادر، امروز چهلم شهدای قم است. مجتهدین گفته‌اند با آرامش مراسم عزاداری شهدای قم را برگزار کنید.
من عاشق کتابم

حجم

۵۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۶۲ صفحه

حجم

۵۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۶۲ صفحه

قیمت:
۱۴,۰۰۰
تومان