کتاب برف های کلیمانجارو

کتاب برف‌های کلیمانجارو نوشته‌ی ارنست همینگوی با ترجمه‌ی شجاع‌الدین شفا، اثری از انتشارات ویکتور هوگو است که در قالب داستانی کوتاه، به یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های انسانی یعنی مواجهه با مرگ، حسرت‌ها و معنای زندگی می‌پردازد. همینگوی در این کتاب با زبانی موجز و تصویری، داستان نویسنده‌ای به نام هری را روایت می‌کند که در دامنه‌ی کوه کلیمانجارو، گرفتار بیماری شده و در انتظار مرگ، به مرور خاطرات و ناکامی‌های زندگی خود می‌پردازد. این اثر، نمونه‌ای شاخص از سبک مینیمالیستی همینگوی و نگاه او به زندگی، عشق، شکست و مرگ است. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب برف های کلیمانجارو

کتاب برف‌های کلیمانجارو اثر ارنست همینگوی، داستانی کوتاه و تأثیرگذار است که در بستر طبیعت وحشی آفریقا رخ می‌دهد. همینگوی در این کتاب، با تمرکز بر شخصیت هری، نویسنده‌ای که به دلیل بیماری قانقاریا در آستانه‌ی مرگ قرار گرفته، به بازخوانی زندگی، خاطرات و حسرت‌های او می‌پردازد. روایت داستان در فضای کمپ شکار در دامنه‌ی کوه کلیمانجارو شکل می‌گیرد و گفت‌وگوهای هری با همسرش، هلن، بخش عمده‌ای از متن را تشکیل می‌دهد. ساختار کتاب مبتنی بر رفت‌وبرگشت‌های ذهنی هری است؛ او در حالی که با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کند، به گذشته‌ی خود، روابطش با زنان مختلف، تجربیات جنگ، سفرها و ناکامی‌هایش در نویسندگی فکر می‌کند. همینگوی با استفاده از توصیف‌های دقیق و جملات کوتاه، فضای سنگین و پرتنش انتظار مرگ را به تصویر کشیده و در عین حال، لایه‌هایی از نقد اجتماعی و روان‌شناسی شخصیت را در دل داستان گنجانده است. این کتاب، نمونه‌ای از داستان‌های آمریکایی قرن بیستم به شمار می‌آید که دغدغه‌های اگزیستانسیال و بحران هویت را در قالب روایتی موجز و تأثیرگذار بازتاب می‌دهد.

خلاصه داستان برف های کلیمانجارو

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان برف‌های کلیمانجارو با توصیف کوه کلیمانجارو و افسانه‌ی پلنگی که جسدش در ارتفاعات آن پیدا شده آغاز می‌شود. هری، نویسنده‌ای که به همراه همسر ثروتمندش، هلن، برای شکار به آفریقا آمده، به دلیل عفونت پایش (قانقاریا) در کمپ گرفتار شده و امید چندانی به نجات ندارد. در حالی که منتظر رسیدن هواپیما برای انتقال به بیمارستان است، هری با مرگ روبه‌رو می‌شود و ذهنش به گذشته سفر می‌کند. او خاطراتی از جنگ، عشق‌های گذشته، زندگی در پاریس، فقر، روابطش با زنان مختلف و ناکامی‌هایش در نویسندگی را مرور می‌کند. هری در این بازگشت‌های ذهنی، به حسرت‌هایی چون ننوشتن داستان‌هایی که در ذهن داشته و فروختن استعدادش برای زندگی راحت‌تر اشاره می‌کند. گفت‌وگوهای او با هلن، ترکیبی از تلخی، شوخی و گاه بی‌رحمی است و رابطه‌ی آن‌ها میان عشق، وابستگی و دلخوری در نوسان است. در پایان، هری در رؤیایی می‌بیند که با هواپیما به سمت قله‌ی برفی کلیمانجارو پرواز می‌کند؛ تصویری که با مرگ او پیوند می‌خورد و داستان را با حسرت و ابهام به پایان می‌رساند.

چرا باید کتاب برف های کلیمانجارو را بخوانیم؟

برف‌های کلیمانجارو با روایت موجز و صریح خود، تصویری عمیق از مواجهه‌ی انسان با مرگ، حسرت‌ها و معنای زندگی ارائه می‌دهد. همینگوی در این کتاب، با استفاده از سبک خاص خود، توانسته است فضای سنگین و پرتنش انتظار مرگ را به‌خوبی به تصویر بکشد و ذهنیت یک نویسنده‌ی ناکام را در لحظات پایانی عمرش واکاوی کند. این اثر، علاوه‌بر پرداختن به موضوعاتی چون عشق، شکست، خاطره و بحران هویت، نگاهی انتقادی به مناسبات اجتماعی و نقش پول در روابط انسانی دارد. خواندن این کتاب فرصتی است برای تأمل درباره‌ی ارزش زندگی، اهمیت زمان و مواجهه با انتخاب‌های گذشته. همچنین، علاقه‌مندان به ادبیات مدرن و سبک مینیمالیستی همینگوی، با مطالعه‌ی این اثر می‌توانند با یکی از نمونه‌های شاخص داستان‌نویسی قرن بیستم آشنا شوند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان ادبیات داستانی مدرن، کسانی که دغدغه‌ی معنای زندگی، مرگ و حسرت‌های انسانی دارند، دوستداران آثار همینگوی و افرادی که به روایت‌های روان‌شناسانه و شخصیت‌محور علاقه‌مندند پیشنهاد می‌شود.