کتاب چشم گربه فاطمه بیاتی + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب چشم گربه

کتاب چشم گربه

نویسنده:فاطمه بیاتی
دسته‌بندی:
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب چشم گربه

کتاب چشم گربه نوشته‌ی فاطمه بیاتی اثری داستانی است که توسط انتشارات نامه مهر به‌صورت الکترونیکی منتشر شده است. این رمان با نگاهی به زندگی شخصیت‌هایی از طبقات مختلف اجتماعی، به روایت فراز و نشیب‌های زندگی یک پسر جوان به نام امیر می‌پردازد که درگیر گذشته‌ای پر از درد و خاطرات تلخ است. داستان با محوریت خانواده، فقر، اعتیاد، امید و تلاش برای رهایی از زخم‌های گذشته شکل گرفته و در بستری شهری و معاصر روایت می‌شود. نویسنده با زبانی صمیمی و جزئی‌نگر، فضای خانه‌ها، کافه‌ها و محله‌های شهر را به تصویر کشیده و روابط انسانی را در دل بحران‌ها و انتخاب‌های دشوار به چالش می‌کشد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب چشم گربه

چشم گربه رمانی است که فاطمه بیاتی در آن به زندگی امیر، پسری با گذشته‌ای پر از رنج و جدایی، می‌پردازد. داستان در فضای شهری ایران معاصر می‌گذرد و با روایتی خطی، زندگی امیر را از کودکی تا بزرگسالی دنبال می‌کند. امیر کودکی سختی را در کنار مادری گرفتار و دایی‌ای معتاد سپری می‌کند و پس از جدایی از مادر، به خانواده‌ای جدید در اصفهان سپرده می‌شود. روایت کتاب میان گذشته و حال در رفت‌وآمد است و خاطرات تلخ و شیرین امیر را با جزئیات دقیق بازگو می‌کند. ساختار رمان بر پایه‌ی روابط خانوادگی، دوستی، فقر، اعتیاد و تلاش برای یافتن هویت و آرامش استوار است. نویسنده با پرداختن به شخصیت‌های فرعی مانند سیامک، امید، باباحبیب و مامان‌مهناز، شبکه‌ای از روابط انسانی را شکل داده که هرکدام نقشی در مسیر زندگی امیر دارند. فضای کافه، خانه‌ی آفتاب و محله‌های فقیرنشین، بسترهایی هستند که داستان در آن‌ها پیش می‌رود و شخصیت‌ها با چالش‌های اخلاقی و اجتماعی روبه‌رو می‌شوند. چشم گربه اثری است درباره‌ی جست‌وجوی امید در دل ناامیدی و بازسازی زندگی پس از ویرانی‌های گذشته.

خلاصه داستان چشم گربه

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان چشم گربه با روایت زندگی امیر آغاز می‌شود؛ پسری که در کودکی با مادرش پری و دایی‌مجید زندگی می‌کند. فضای خانه پر از خشونت، اعتیاد و ناامنی است. مادر امیر تحت فشار مجبور به ازدواج مجدد می‌شود و امیر ناچار است با دایی‌مجید بماند؛ مردی معتاد که او را به کارهای خلاف وادار می‌کند. امیر در شبی بحرانی از خانه فرار می‌کند و طی حادثه‌ای با خانواده‌ای مهربان به نام باباحبیب و مامان‌مهناز آشنا می‌شود که او را به فرزندی می‌پذیرند و به اصفهان می‌برند. زندگی جدید امیر با حمایت این خانواده شکل می‌گیرد و او در کنار دوستانی مانند سیامک و امید، مسیر تازه‌ای را آغاز می‌کند. در بزرگسالی، امیر صاحب کافه‌ای به نام صحرا می‌شود و تلاش می‌کند گذشته را فراموش کند. اما سایه‌ی خاطرات و فقدان مادر هنوز بر زندگی‌اش سنگینی می‌کند. ماجرای دزدیده‌شدن پول و روبه‌رو شدن با دختری به نام صحرا (چشم‌گربه) که زندگی سختی دارد، امیر را وارد ماجرایی تازه می‌کند. او با کمک دوستانش سعی می‌کند صحرا را پیدا کند و به او کمک برساند. در این میان، خبر بیماری و بستری‌شدن مادرش پری، امیر را با گذشته و احساسات سرکوب‌شده‌اش روبه‌رو می‌کند. دیدار دوباره با مادر، مواجهه با مرگ او و تلاش برای کمک به صحرا، امیر را به نقطه‌ای می‌رساند که باید با زخم‌های قدیمی و مسئولیت‌های جدید کنار بیاید. داستان با تمرکز بر روابط انسانی، بخشش، جست‌وجوی هویت و امید به آینده پیش می‌رود.

چرا باید کتاب چشم گربه را بخوانیم؟

چشم گربه با پرداختن به موضوعاتی مانند فقر، اعتیاد، خانواده و جست‌وجوی هویت، تصویری ملموس از زندگی در جامعه‌ی معاصر ایران ارائه می‌دهد. روایت داستان از زاویه‌ی دید امیر، امکان همدلی با شخصیت‌ها و درک عمیق‌تری از رنج‌ها و امیدهای آن‌ها را فراهم کرده است. نویسنده با جزئی‌نگری در توصیف فضاها و روابط، فضایی باورپذیر و زنده خلق کرده که خواننده را به دل ماجراها می‌برد. این کتاب نه‌تنها داستانی درباره‌ی رنج و جدایی است، بلکه به موضوع بخشش، بازسازی زندگی و اهمیت حمایت اجتماعی نیز می‌پردازد. برای کسانی که به دنبال داستان‌هایی با لایه‌های عاطفی و اجتماعی هستند، چشم گربه می‌تواند تجربه‌ای متفاوت و تأمل‌برانگیز باشد.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان رمان‌های اجتماعی، کسانی که دغدغه‌ی مسائل خانوادگی، فقر، اعتیاد و بازسازی هویت دارند، دانشجویان و پژوهشگران حوزه‌ی علوم اجتماعی و روان‌شناسی و همچنین افرادی که به روایت‌های واقع‌گرایانه از زندگی شهری علاقه‌مندند، پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب چشم گربه

«بیست‌سال است وقتی چشمانم به ساعت بازده می‌افتد، یاد شبی می‌افتم که از خانه دایی‌مجید بیرون زدم. بدجور دلتنگ مامان‌پری می‌شوم. مادری که سال‌هاست از او بی‌خبرم. روی مبل فیروزه‌ای دراز کشیدم تا دمنوش آماده شود. از پشت پنجره آهنی کنار رفتم، وارد اتاق شدم. مادر کنج کمد آهنی کز کرده بود. پیشش رفتم. زیر چشمان پرفروغ سیاهش کبود شده بود. با دستان کوچکم لب گلگونش را که خون می‌آمد پاک کردم. رد اشک روی گونه‌های استخوانیاش خشک شده بود. می‌خواست حرف بزند. دست کشیده لرزانش را گرفتم، سرد بود. نگاهش را از دایی‌مجید گرفت. پتوی خاکستری را از روی رختخواب‌ها پایین انداخت و روی سرش کشید تا صدایش درنیاید. گوشه پتو را کنار زدم، گریه می‌کرد. انگار درد بیخ گلویش را چنگ انداخته بود. انگشت سبابه‌اش را روی لبش گذاشت تا به من بفهماند حرفی نزنم. چشمان درشت قهوه‌ایم را از دایی‌مجید گرفتم. سیخ تریاکش را لبه پیک‌نیک گذاشته بود تا داغ شود. از خماری، هی با سبیل‌های بناگوش دررفته‌اش ورمی‌رفت. نتشه که می‌شد، همه‌چیز را فراموش می‌کرد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۶۰۳٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۹۱ صفحه

حجم

۶۰۳٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۹۱ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
۷۲,۰۰۰
۲۰%
تومان