
کتاب 1984
معرفی کتاب 1984
کتاب 1984 نوشتهی جورج اورول و با ترجمهی مریم عبدالهی، یکی از آثار شاخص ادبیات داستانی قرن بیستم بهشمار میآید. این رمان در دستهی داستانهای علمی-تخیلی و پادآرمانشهری قرار میگیرد و تصویری از جامعهای تحت سلطهی قدرت مطلق و کنترل شدید ارائه میدهد. داستان در فضایی تاریک و سرکوبگر روایت میشود که در آن آزادیهای فردی بهشدت محدود شده و همهچیز تحت نظارت حکومتی مقتدر و بیرحم است. انتشارات نیک فرجام این اثر را منتشر کرده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب 1984
1984 اثر جورج اورول، رمانی است که در ژانر پادآرمانشهری جای میگیرد و تصویری از جامعهای آیندهنگر و سرکوبشده را به تصویر کشیده است. داستان در کشوری خیالی به نام اقیانوسیه رخ میدهد که در آن حزب حاکم با رهبری پیشوای بزرگ، همهچیز را کنترل میکند؛ از افکار و احساسات مردم گرفته تا کوچکترین جزئیات زندگی روزمره. شخصیت اصلی، وینستون اسمیت، کارمند وزارت حقیقت است که وظیفهی تحریف و بازنویسی تاریخ را بر عهده دارد. ساختار کتاب بهگونهای است که خواننده را بهتدریج با قوانین، مناسبات و فضای خفقانآور این جامعه آشنا میکند. اورول با خلق مفاهیمی مانند پلیس اندیشه، صفحهی سخنگو و شعارهای متناقض حزب، جهانی را میسازد که در آن حقیقت و واقعیت بهراحتی دستکاری میشود. این رمان نهتنها داستانی پرکشش دارد، بلکه بهواسطهی زبان و فضاسازی خاص خود، خواننده را به تفکر دربارهی قدرت، آزادی و هویت فردی و جمعی وامیدارد.
خلاصه داستان 1984
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان 1984 با معرفی وینستون اسمیت آغاز میشود؛ مردی میانسال که در لندنِ اقیانوسیه زندگی میکند. او کارمند وزارت حقیقت است و وظیفه دارد اسناد و اخبار گذشته را مطابق خواست حزب بازنویسی کند. جامعهای که وینستون در آن زندگی میکند، بهشدت تحت کنترل است: صفحههای سخنگو همهجا نصب شدهاند و پلیس اندیشه کوچکترین نشانههای مخالفت را سرکوب میکند. مردم موظفاند به پیشوای بزرگ وفادار باشند و حتی افکارشان نیز باید مطابق خواست حزب باشد. وینستون که از وضعیت موجود ناراضی است، بهطور پنهانی شروع به نوشتن خاطرات و افکارش میکند؛ کاری که جرم اندیشه محسوب میشود و مجازات سنگینی دارد. او در جریان مراسم دو دقیقهای نفرت، با شخصیتهایی مانند اوبراین و دختری با موهای سیاه آشنا میشود و بهتدریج احساس میکند که شاید تنها مخالف حزب نیست. خاطرات کودکی وینستون، روابطش با خانواده و تجربههایش از جنگ و فقر، لایههای عمیقتری از شخصیت او را آشکار میکند. در این میان، فضای خفقانآور و بیاعتمادی حاکم بر جامعه، حتی روابط خانوادگی و دوستانه را نیز تحتتأثیر قرار داده است. وینستون با تردید و ترس، اما با امیدی مبهم، به دنبال راهی برای حفظ انسانیت و حقیقت در دنیایی است که همهچیز در آن وارونه و دستکاریشده بهنظر میرسد.
چرا باید کتاب 1984 را بخوانیم؟
1984 اثری است که با تصویرسازی دقیق و جزئینگرانه، مفاهیمی چون کنترل ذهن، دستکاری حقیقت و سرکوب آزادی را بهشکلی ملموس و هولناک به نمایش میگذارد. این کتاب نهتنها داستانی پرکشش دارد، بلکه خواننده را با پرسشهایی اساسی دربارهی قدرت، حقیقت و هویت فردی روبهرو میکند. روایت اورول از جامعهای که در آن حتی افکار افراد نیز تحت نظارت است، همچنان تازگی و اهمیت خود را حفظ کرده است. مطالعهی این رمان فرصتی برای تأمل دربارهی مرزهای آزادی، نقش رسانهها و خطرات قدرت بیمهار فراهم میکند. همچنین، زبان و ساختار داستان بهگونهای است که خواننده را بهتدریج در فضای تاریک و پرتنش کتاب غرق میکند و او را به چالش میکشد تا دربارهی واقعیتهای پیرامون خود دوباره بیندیشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان ادبیات داستانی، دوستداران رمانهای پادآرمانشهری و کسانی که دغدغهی آزادی، حقیقت و تأثیر قدرت بر جامعه را دارند پیشنهاد میشود. همچنین به دانشجویان و پژوهشگران علوم اجتماعی، علوم سیاسی و فلسفه که به بررسی ساختارهای قدرت و کنترل اجتماعی علاقهمندند، توصیه میشود.
بخشی از کتاب 1984
روزی سرد و آفتابی از ماه آوریل و ساعت سیزده بود. وینستون اسمیت درحالیکه برای خلاصی از دست باد و بوران يقه پالتوی خود را بالا کشیده بود، به سرعت از لای درهای شیشهای مجتمع پیروزی به درون خزید. با این حال به اندازهای تر و فرز نبود که گرد و خاک را با خود به داخل نیاورد. راهرو بوی کلم پخته و پادریهای کهنه میداد. در انتهای راهرو پوستری رنگی که برای آنجا خیلی بزرگ بود به دیوار زده شده بود. تصویر چهرهی غولآسایی به پهنای بیش از یک متر بود. چهره مردی خوشقيافه و نیرومند حدود چهل و پنج ساله با سبیل پر پشت مشکی. وینستون به سوی راهپله رفت. لزومی نداشت آسانسور را امتحان کند. حتی در بهترین شرایط هم بهندرت کار میکرد. چه رسد به حالا که جریان برق هم بهخاطر صرفهجویی برای تهیه مقدمات برگزاری هفته نفرت، در ساعات روز قطع بود. آپارتمان وینستون در طبقه هفتم بود و آدم سی و نه سالهای مثل او که از واریس پای راست رنج میبرده مجبور بود آهسته از پلهها بالا برود و چندین بار بين راه بایستد تا نفسی تازه کند. در هر طبقه روبهروی آسانسور تصویر چهره غولآسا از روی دیوار به آدم زل میزد. از آن تصاویری بود که آنقدر ماهرانه طراحی شده که فکر میکنی هر کجا بروی، تو را میپاید. زبر آن نوشته شده بود: پیشوای بزرگ تو را میپاید.
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه