
کتاب وقتی پنجاه ساله شدم؛ فهمیدم بودن، مهم تر است از رسیدن
معرفی کتاب وقتی پنجاه ساله شدم؛ فهمیدم بودن، مهم تر است از رسیدن
کتاب وقتی پنجاه ساله شدم؛ فهمیدم بودن، مهم تر است از رسیدن نوشته رضا رضاییان ترشیزی، اثری است که به موضوع زیستن آگاهانه پس از بازنشستگی و ورود به نیمهی دوم عمر میپردازد. این کتاب توسط نشر سنجاق بهصورت الکترونیکی منتشر شده و با نگاهی صمیمانه و تجربهمحور، دغدغهها و چالشها و فرصتهای زندگی پس از ۵۰سالگی را بررسی کرده است. نویسنده باتکیهبر تجربیات شخصی و حرفهای خود، به بازتعریف مفاهیمی مانند موفقیت، معنا، سلامت و آرامش در این دوره از زندگی پرداخته و کوشیده است تا با زبانی ساده و بیتکلف، راهنمایی برای کسانی باشد که در آستانه یا در میانهی این مرحله از زندگی قرار دارند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب وقتی پنجاه ساله شدم؛ فهمیدم بودن، مهم تر است از رسیدن
کتاب وقتی پنجاهساله شدم؛ فهمیدم بودن، مهمتر است از رسیدن نوشتهی رضا رضائیان ترشیزی، اثری در حوزهی خودشناسی، روانشناسی میانسالی و سبک زندگی سالم است. این کتاب بخشی از مجموعهای با عنوان «یک فنجان چای داغ با طعم تجربه» به شمار میآید و بر پایهی تجربیات شخصی نویسنده در دوران کاری و پس از بازنشستگی شکل گرفته است. ساختار کتاب بر گفتوگویی صمیمی استوار است و هر فصل به یکی از جنبههای مهم زندگی پس از ۵۰سالگی میپردازد؛ از بازنگری در ارزشها و باورها تا مدیریت سلامت جسم و روان، پذیرش تغییرات، معنویت و نقش روابط انسانی. نویسنده با بهرهگیری از پژوهشهای علمی و روایتهای فرهنگی تلاش کرده است تصویری واقعگرایانه و امیدبخش از این مرحله ارائه دهد. کتاب نهتنها به چالشهای جسمی و روانی میپردازد، بلکه به فرصتهای رشد، بازتعریف نقشها و لذتهای سادهی زندگی نیز توجه دارد. در مجموع، این اثر راهنمایی برای عبور آگاهانه و آرام از میانسالی و بازنشستگی است؛ بدون آنکه به شعارزدگی یا اغراق دچار شود.
خلاصه کتاب وقتی پنجاه ساله شدم؛ فهمیدم بودن، مهم تر است از رسیدن
کتاب به دغدغههای ورود به ۵۰سالگی و دوران پس از بازنشستگی میپردازد. نویسنده که سالها در محیط بانکی فعالیت داشته، تجربههای خود را از مواجهه با آدمها، شنیدن داستانهایشان و عبور از چالشهای شغلی و خانوادگی بازگو میکند. او ۵۰سالگی را نه پایان راه، بلکه فرصتی برای بازنگری، رشد و بازتعریف ارزشها میداند. در فصلهای ابتدایی، به تغییر نگاه به سنوسال، عبور از افسانهی بحران میانسالی و پذیرش تغییرات جسمی و ذهنی پرداخته شده است. نویسنده تأکید کرده که بسیاری از باورهای رایج دربارهی افول تواناییها یا بحران هویت در این سن، بیشتر ریشه در فرهنگ و رسانه دارد تا واقعیت زیستی انسان. کتاب به تفاوت نگرش به ۵۰سالگی در فرهنگهای مختلف اشاره کرده و نشان میدهد که این سن در برخی جوامع با احترام و بلوغ همراه است و در برخی دیگر با نگرانی و انفعال. بخشهایی از کتاب به اهمیت گفتوگو با خود، شوخطبعی و سبکبینی در مواجهه با چالشهای این دوره اختصاص یافته است. نویسنده با مثالهایی از زندگی شخصی و مشاهدههای اجتماعی نشان داده که پذیرش تغییرات جسمی و ذهنی، کلید آرامش و رضایت در این سن است. در فصلهای بعدی، موضوع سلامت جسم و روان، مدیریت استرس، باورهای نادرست دربارهی پیری و اهمیت لذتبردن از لحظات ساده مانند پیادهروی، خنده و موسیقی بررسی شده است. نویسنده بر این نکته تأکید کرده که پیری قابلمدیریت است و با انتخاب سبک زندگی سالم، میتوان کیفیت زندگی را حفظ کرد. تفاوتهای جسمی و روانی زنان و مردان در این سن نیز مورد توجه قرار گرفته و راهکارهایی برای مواجهه با چالشهای هر گروه ارائه شده است. درنهایت کتاب با پرداختن به معنویت، آرامش درونی و پذیرش، خواننده را به زیستن آگاهانه و مهربانانه با خود دعوت میکند.
چرا باید کتاب وقتی پنجاه ساله شدم؛ فهمیدم بودن، مهم تر است از رسیدن را بخوانیم؟
این کتاب به دغدغهها و پرسشهای رایج دوران میانسالی و بازنشستگی میپردازد و تلاش میکند تصویری واقعگرایانه و بدون اغراق از این مرحله ارائه دهد. یکی از ویژگیهای شاخص کتاب، ترکیب روایتهای شخصی با یافتههای علمی و فرهنگی است که باعث میشود خواننده بتواند با موضوعات مطرحشده ارتباط برقرار کند. نویسنده بهجای ارائهی نسخههای کلیشهای، بر اهمیت پذیرش تغییرات، بازتعریف ارزشها و لذتبردن از لحظات ساده تأکید کرده است. همچنین کتاب به تفاوتهای فردی و فرهنگی توجه دارد و راهکارهایی برای مدیریت سلامت جسم و روان، افزایش آرامش و معنویت و بهبود کیفیت روابط انسانی ارائه میدهد. این اثر میتواند به کسانی که در آستانه یا در میانهی ۵۰سالگی هستند، کمک کند تا با نگاهی مثبتتر و آگاهانهتر به این دوره بنگرند و از فرصتهای آن بهره ببرند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد میشود که دغدغهی ورود به میانسالی، بازنشستگی، تغییرات جسمی و روانی یا بازتعریف معنا و هدف زندگی را دارند. همچنین این اثر برای افرادی که بهدنبال مدیریت بهتر استرس، سلامت و روابط انسانی در نیمهی دوم عمر هستند، مناسب است. این کتاب برای کسانی که میخواهند با پذیرش و آرامش بیشتری با تغییرات این دوره روبهرو شوند، مفید خواهد بود.
بخشی از کتاب وقتی پنجاه ساله شدم؛ فهمیدم بودن، مهم تر است از رسیدن
«بسیاری از ما که در سالهای پیشین با مشغلههای کاری، استرسهای روزمره و مسئولیتهای مختلف روبرو بودهایم، حالا این شانس را داریم که زمان خود را به علایق و سرگرمیهایی اختصاص دهیم که همیشه به تعویق انداختهایم. در این فصل، به بررسی برخی از این سرگرمیها و تجربیات خواهیم پرداخت که میتوانند دوران بازنشستگی را به یادماندنی و سرشار از لذت کنند.
یکی از جذابترین جنبههای زندگی بعد از بازنشستگی، آزادی در سفر کردن است. سفر نه تنها به معنای دیدن مکانهای جدید است، بلکه فرصتی است برای بازآفرینی خود، پیدا کردن آرامش و لذت بردن از هر لحظه. سفر به همراه نوشتن خاطرات، میتواند به یکی از بزرگترین لذتها تبدیل شود. بسیاری از بازنشستگان به سراغ این تجربه میروند که در حین سفر، یادداشتهای روزانه یا خاطراتشان را بنویسند. این نوشتن میتواند بخشی از یک آیین شخصی باشد که خاطرات شیرین و درسهای آموختهشده از سفرها را ثبت میکند.
علاوه بر سفر، سرگرمیهایی که در گذشته فراموش کردهایم، مانند نگهداری حیوانات خانگی یا پرداختن به علایق و هنرهایی که زمانی وقت نداشتیم، نیز میتوانند روح و انرژی جدیدی به زندگی ما ببخشند. حیوانات خانگی نه تنها به ما عشق و محبت میدهند، بلکه مسئولیتپذیری و نظم را نیز در زندگیمان تقویت میکنند. همچنین میتوانیم دوباره به علایق قدیمیمان مثل نوشتن، نقاشی، موسیقی یا باغبانی بپردازیم که در دوران شلوغی زندگی از آنها غافل شدهایم.»
حجم
۲۳۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۲۳۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه