کتاب دست های هیولا الهام فلاح‌زاده + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب دست های هیولا

کتاب دست های هیولا

امتیازبدون نظر

معرفی کتاب دست های هیولا

کتاب الکترونیکی «دست‌های هیولا» نوشتهٔ الهام فلاح‌زاده اثری در قالب داستان کوتاه است که نشر نامه مهر آن را منتشر کرده است. این مجموعه با نگاهی به زندگی زنان و مردان طبقهٔ متوسط و پایین جامعه، روایت‌هایی از رنج، امید، شکست و تلاش برای بقا را در بستر واقعیت‌های اجتماعی امروز ایران به تصویر می‌کشد. ویراستاری این اثر را مهسا قنبرپور سالک معلمی برعهده داشته است. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب دست های هیولا

در «دست‌های هیولا» الهام فلاح‌زاده با بهره‌گیری از قالب داستان کوتاه، به سراغ روایت‌هایی می‌رود که در دل زندگی روزمرهٔ ایرانیان ریشه دارند. این کتاب مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه است که هرکدام به‌گونه‌ای به دغدغه‌ها، بحران‌ها و فرازونشیب‌های زندگی زنان و مردان در جامعهٔ معاصر ایران می‌پردازند. نویسنده با زبانی بی‌پرده و نگاهی جزئی‌نگر، شخصیت‌هایی را خلق کرده که درگیر مسائل خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی‌اند و هرکدام با چالش‌هایی منحصر به فرد دست‌وپنجه نرم می‌کنند. فضای داستان‌ها اغلب در بستر شهرهای کوچک و محله‌های پایین‌شهر شکل می‌گیرد و موضوعاتی چون فقر، ناباروری، مهاجرت، پیری، بیماری و روابط پیچیدهٔ خانوادگی را به تصویر می‌کشد. ساختار کتاب به‌گونه‌ای است که هر داستان مستقل است اما در مجموع، تصویری کلی از جامعه و انسان معاصر ارائه می‌دهد. «دست‌های هیولا» با روایت‌هایی تلخ و گاه طنزآمیز، تلاش می‌کند صدای آدم‌هایی باشد که معمولاً در حاشیه قرار دارند و کمتر دیده می‌شوند.

خلاصه داستان دست های هیولا

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! در مجموعهٔ «دست‌های هیولا»، داستان‌ها با محوریت شخصیت‌هایی روایت می‌شوند که هرکدام درگیر بحران یا گره‌ای جدی در زندگی خود هستند. داستان نخست با زنی آغاز می‌شود که در کشاکش ناباروری و فشارهای اجتماعی و خانوادگی، با لکه‌های قهوه‌ای روی صورت همسرش و نقش او در تعزیهٔ شمر، به نوعی طردشدگی و سرخوردگی دچار شده است. روایت با جزئیات زندگی روزمره، باورهای خرافی و تلاش برای حفظ امید در دل ناامیدی پیش می‌رود. در داستانی دیگر، زنی برای نجات همسرش از زندان، ناچار به تصمیمی دشوار می‌شود و با چالش‌های اخلاقی و عاطفی دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ این روایت‌ها به‌خوبی نشان می‌دهند که چگونه فقر و تنگنای اقتصادی می‌تواند روابط خانوادگی را به بحران بکشاند. داستان‌های بعدی نیز به موضوعاتی چون خیانت، بیماری، پیری و فراموشی مادر، مهاجرت و جدایی می‌پردازند. هر داستان با تمرکز بر یک موقعیت خاص، لایه‌هایی از رنج، امید، عشق و شکست را آشکار می‌کند. نویسنده با پرداختن به جزئیات زندگی شخصیت‌ها، فضای ملموسی از واقعیت اجتماعی امروز ایران می‌سازد و نشان می‌دهد که چگونه آدم‌های معمولی در برابر مشکلات بزرگ، گاهی به راه‌حل‌هایی غیرمنتظره یا حتی تلخ روی می‌آورند. در مجموع، کتاب تصویری چندوجهی از زندگی در طبقات پایین و متوسط جامعه ارائه می‌دهد و به دغدغه‌های زنان، مادران، همسران و فرزندان در بستر خانواده و اجتماع می‌پردازد.

چرا باید کتاب دست های هیولا را بخوانیم؟

این کتاب با روایت داستان‌هایی کوتاه و واقع‌گرایانه، به مسائل و بحران‌هایی می‌پردازد که بسیاری از افراد جامعه با آن‌ها روبه‌رو هستند. پرداختن به موضوعاتی چون ناباروری، فقر، پیری، مهاجرت و روابط پیچیدهٔ خانوادگی، باعث شده «دست‌های هیولا» به اثری تبدیل شود که می‌تواند همدلی و درک عمیق‌تری نسبت به زندگی آدم‌های معمولی ایجاد کند. خواندن این مجموعه فرصتی است برای مواجهه با واقعیت‌های کمتر دیده‌شده و لمس تجربه‌هایی که شاید در زندگی روزمره از کنارشان عبور می‌شود. همچنین، روایت‌های کتاب با جزئی‌نگری و فضاسازی دقیق، خواننده را به دل زندگی شخصیت‌ها می‌برد و امکان همذات‌پنداری با آن‌ها را فراهم می‌کند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به داستان کوتاه فارسی، کسانی که دغدغه‌های اجتماعی، خانوادگی و مسائل زنان را دنبال می‌کنند و همچنین افرادی که به روایت‌های واقع‌گرایانه از زندگی طبقات متوسط و پایین جامعه علاقه دارند، مناسب است. «دست‌های هیولا» می‌تواند برای کسانی که با بحران‌هایی چون ناباروری، فقر یا پیری درگیرند، تجربه‌ای آشنا و تأمل‌برانگیز باشد.

بخشی از کتاب دست های هیولا

«زن‌بودن خودش یعنی باید از هزارتوی زندگی طوری رد بشوی که نه خودت زمین بخوری نه چیزی به ریش آدم‌ها بر بخورد. اين راز تلویزیون, نه رادیو. اصلا یلدم نیست کجا شنیدم. بالاخره یک‌نفر از من بهتر این لفظ قلم‌ها را گفت. ولی زن شمر بودن چه؟ یک دو, سه» یادم نمی‌آمد چندروز بود که زن شمر شده‌بودم. شاید از همان‌شبی که اولین‌لکه‌ها را در صورت حسین دیدم. چه شبی بود! اول گفتم لابد بدخوری کرده و دوتا چیزی را که نبایده باهم خورده‌است. روز بعد و روزهای بعدتر وقتی لکه‌ها قهوه‌ای و اندازه‌ی گردو شدند. دیگر لال شدم. انگاری دست‌های هیولای آب‌انبار خان آقا به صورت حسین خورده بود. بچه که بودم خان آقا یکدفعه‌ای در آب انبارش را غل‌وزنجیر کرد. قدغن کرده بود کسی بازش کند. مردم می‌گفتند یک روز صبح خان آقا دیده آب حرام شده است. لکه‌های قهوه‌ای و سیاه افتاده روی آب که تمامی نداشتند. صداهایی از آنجا شبیه نعره‌ی حیوانی شنیده بودند. می گفتند خانه‌ی خان آقا هیولا دارد. مردم می‌گفتند ما که ندیده بودیم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۴۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۷۱ صفحه

حجم

۷۴۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۷۱ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۴۸,۰۰۰
۲۰%
تومان