
کتاب لوتوس
معرفی کتاب لوتوس
کتاب لوتوس نوشتهی مصطفی نظری اثری داستانی است که نشر متخصصان آن را منتشر کرده است. این کتاب با روایتی اولشخص، زندگی مردی را به تصویر میکشد که در میانهی بحرانهای عاطفی، خانوادگی و اجتماعی، به جستوجوی معنای زندگی و ریشههای رنج و امید میپردازد. لوتوس با نگاهی واقعگرایانه و گاه تلخ، فرازونشیبهای زندگی شخصیت اصلی را از نوجوانی تا بزرگسالی دنبال میکند و در خلال روایت، به موضوعاتی چون فقدان، شکست، عشق، جدایی، مرگ و معنای زمان میپردازد. نویسنده با زبانی صمیمی و بیپرده، تجربههای زیستهی شخصیت را به تصویر میکشد و تلاش میکند از خلال روایت فردی، دغدغههای جمعی و اجتماعی را نیز بازتاب دهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب لوتوس
لوتوس، نوشتهی مصطفی نظری، داستانی معاصر است که با محوریت زندگی یک مرد جوان، به واکاوی ریشههای رنج، ناامیدی و تلاش برای یافتن معنا در زندگی میپردازد. روایت کتاب از زاویهی دید اولشخص شکل گرفته و با نگاهی انتقادی و گاه فلسفی، به مسائل بنیادینی چون مرگ، فقدان، شکستهای عاطفی، نقش خانواده و جامعه در شکلگیری هویت فردی و جمعی میپردازد. ساختار کتاب مبتنی بر خاطرهنویسی و بازگویی رویدادهای مهم زندگی شخصیت اصلی است؛ از دوران نوجوانی و مرگ برادر، تا تجربهی عشق، ازدواج، جدایی و از دستدادن پدر. در کنار روایت شخصی، نویسنده به تحلیل رفتارهای اجتماعی، نقش تعصبات، نگاه ابزاری به طبیعت و انسان، و تضاد نسلها نیز پرداخته است. لوتوس اثری است که در آن، مرز میان روایت فردی و دغدغههای اجتماعی باریک است و نویسنده تلاش کرده با بازنمایی صادقانهی احساسات و افکار، تصویری ملموس از بحرانهای انسان معاصر ارائه دهد.
خلاصه داستان لوتوس
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان لوتوس با توصیف مردی آغاز میشود که در میانهی افسردگی و ناامیدی، روزهایش را با تکرار عادتها و سرزنشهای خانواده سپری میکند. او که سیوپنج سال دارد، خود را شکستخورده و بیهدف میبیند و درگیر پرسشهایی دربارهی معنای زندگی و گذر زمان است. روایت با بازگشت به گذشته، مرگ برادر نوجوانش را بهعنوان نقطهی عطفی در زندگی او معرفی میکند؛ فقدانی که خانواده را در غم و سوگواری فرو میبرد و شخصیت اصلی را به انزوا و ناامیدی میکشاند. تلاش برای فرار از رنج، او را به سربازی و سپس دانشگاه میکشاند، اما هیچکدام آرامش را برایش به ارمغان نمیآورد. در دانشگاه، آشنایی با دختری مهربان و ازدواج با او، امیدی تازه در دلش میکارد، اما اختلافات خانوادگی و تعصبات، این رابطه را به جدایی میکشاند. پس از طلاق، شخصیت اصلی بار دیگر با موجی از افسردگی و احساس شکست مواجه میشود و مرگ پدر، ضربهای دیگر بر پیکرهی روحش وارد میکند. در خلال روایت، نویسنده به نقد رفتارهای اجتماعی، نقش دروغ و نقاب در روابط انسانی، و نگاه ابزاری انسان به طبیعت میپردازد. شخصیت اصلی در جستوجوی معنای زندگی، بارها به گذشته بازمیگردد، شکستها و ناکامیها را مرور میکند و در نهایت، با نوعی پذیرش تلخ نسبتبه رنج و بیمعنایی، به زندگی ادامه میدهد. کتاب با تأملاتی دربارهی زمان، مرگ و نقش انسان در جهان به پایان میرسد، بیآنکه پاسخی قطعی برای بحرانهای شخصیت اصلی ارائه دهد.
چرا باید کتاب لوتوس را بخوانیم؟
لوتوس با روایتی صادقانه و بیپرده، تجربهی زیستهی فردی را به بستری برای تأمل دربارهی مسائل عمیق انسانی بدل کرده است. این کتاب با پرداختن به موضوعاتی چون فقدان، شکست، عشق، جدایی و مرگ، فرصتی برای همدلی با رنجهای مشترک انسانی فراهم میکند. نویسنده با نگاهی انتقادی به جامعه و روابط انسانی، مخاطب را به بازاندیشی دربارهی نقش تعصبات، دروغ و نگاه ابزاری به طبیعت دعوت کرده است. لوتوس نهتنها داستانی دربارهی یک زندگی، بلکه تلاشی برای فهم معنای رنج، زمان و امید در دل بحرانهای روزمره است. خواندن این کتاب میتواند برای کسانی که به دنبال روایتهایی صادقانه و تأملبرانگیز دربارهی زندگی معاصر هستند، تجربهای متفاوت و قابلتوجه باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن لوتوس به کسانی پیشنهاد میشود که دغدغهی معنای زندگی، ریشههای رنج، بحرانهای هویتی و روابط خانوادگی دارند. همچنین برای علاقهمندان به داستانهای واقعگرایانه و روایتهای اولشخص دربارهی شکست، فقدان و امید مناسب است.
بخشی از کتاب لوتوس
«پتویم را از صورتم کنار زدم. اولین چیزی که با چشمانم دیدم، ساعت گرد قرمزرنگ قدیمی خانهمان بود که در کنار دیوار ورودی با یک میخ کوچک نصب شده بود. صدای بسیار آرامی داشت و تیکتاکهایش در حال فریادزدن بودند؛ بهطوری که هر آنیه که میگذشت میشد صدایش را شنید. فرصتی بسیار کمیاب و محدود که آن را غنیمت میدانست؛ هرچند تلاشش بیهوده بود و برایم اهمیتی نداشت. حتی اگر هر سه عقربهاش با هم فریاد میکشیدند، چیزی عایدش نمیشد. بیشک او هم از این موضوع ناراحت بود؛ چراکه این سیری بود که به آن عادت کرده بود و فلسفهاش همین بود که گاهی با صدای تیکتاک خودش را به نمایش بگذارد. گاهی با قدم یک فرد. گاهی هم با طلوع و غروب خورشید. ساعت ۱۲:۱۲ دقیقه بود. مثل همیشه و هر روز، غمگین و ناامید پتویم را کنار زدم، مسواکم را برداشتم و به دستشویی رفتم. دستوصورتم را شستم و کمی در آینه به خودم نگاه کردم. صورتم لاغر شده بود و استخوانها مشخص بود. تقریباً با ده کیلو کاهش وزن، از ۹۳ کیلو به ۸۲ کیلو رسیده بودم. ریشهایم سفید و چروکهایم هم بیشتر از قبل شده بود. نمیشد آنها را بهدلیل طیشدن روند پیری بدانم؛ چراکه هنوز با تعریف پیرشدن فاصله داشتم. مادرم داخل آشپزخانه در حال آشپزی بود و زیر لب با فحشهایی که میداد، من را به رگبار بسته بود. گاهی هم با اشکریختن حِجرم را میسوزاند. احساس شکستی را در چهرهاش میدیدم و اشکهایش آن شِترا السکار میکرد.»
حجم
۸۷۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۸۷۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
نظرات کاربران
مصطفی نظری نویسنده کتاب لوتوس. من احساس میکنم این کتاب جواب سوال تمام درد های روحی یک شخص و یا دوشخص هست. جواب سوالهایی که نمیشه اون رو پرسید و به زیبایی و درست در این کتاب نوشته شده. مثل تموم