
کتاب دختر آلمانی
معرفی کتاب دختر آلمانی
کتاب دختر آلمانی نوشتهی میلاد خالص، روایتی طنزآمیز و متفاوت از زندگی مردی به نام رامین است که در تهران امروز، میان دغدغههای بیکاری، خانواده، عشق و هویت، روزگار میگذراند. این اثر در قالب داستانی اولشخص، با نگاهی انتقادی و گاه خودویرانگر، به تجربههای روزمره و ذهنیات قهرمانی میپردازد که در جستوجوی معنا و جایگاه خود در جامعه است. نشر سنجاق بهصورت الکترونیکی این کتاب را منتشر کرده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دختر آلمانی
دختر آلمانی اثری داستانی از میلاد خالص است که با زبانی طنز و نگاهی انتقادی، زندگی مردی جوان به نام رامین را روایت میکند. داستان در تهران معاصر میگذرد و دغدغههای شخصیت اصلی حول محور بیکاری، بیهدفی، روابط خانوادگی و تلاش برای یافتن جایگاه اجتماعی میچرخد. ساختار کتاب مبتنی بر روایت اولشخص است و خواننده را به درون ذهنیات و گفتوگوهای درونی رامین میبرد. فضای داستان، ترکیبی از واقعیتهای تلخ و شوخیهای گزنده است که گاه به مرز هجو نزدیک میشود. نویسنده با استفاده از موقعیتهای روزمره، تضادهای اجتماعی و شخصیتهایی با ویژگیهای اغراقشده، تصویری از جامعهای ارائه داده است که در آن تلاش برای پیشرفت و یافتن معنا، با موانع و ناکامیهای پیدرپی روبهروست. دختر آلمانی اثری است که همزمان به مسائل فردی و اجتماعی میپردازد و با طنز تلخ خود، لایههای مختلف زندگی شهری را به تصویر میکشد.
خلاصه داستان دختر آلمانی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان دختر آلمانی با معرفی رامین، مردی سیساله و بیکار آغاز میشود که روزهایش را با پیادهرویهای طولانی از راهآهن تا تجریش و غرقشدن در افکارش میگذراند. او که تحت تأثیر فقدان پدر و مادر و حمایت مالی برادرش شادمهر است، بهدنبال معنایی برای زندگی و راهی برای خروج از بیهدفی میگردد. نقطهی عطف روایت، ملاقات رامین با دختری موطلایی در کافهای حوالی تجریش است؛ دختری که او را «دختر آلمانی» مینامد و حضورش الهامبخش رامین برای تغییر میشود. رامین با انگیزهی نزدیکشدن به این دختر، تصمیم میگیرد شغلی پیدا کند و پس از گفتوگوهای طنزآمیز و گاه تلخ با مدیر کافه، بهعنوان نظافتچی مشغول به کار میشود. روایت، در کنار توصیف تلاشهای رامین برای جلب توجه دختر آلمانی، به روابط او با برادرش، همکاران کافه و چالشهای روزمرهاش میپردازد. طنز داستان در تضاد میان آرزوهای بزرگ رامین و واقعیتهای تلخ زندگیاش شکل میگیرد؛ از رؤیای ازدواج با دختر آلمانی تا مواجهه با مشکلات مالی، بیتجربگی و حتی مراجعه به روانپزشک برای اثبات سلامت روان. در طول داستان، رامین با موقعیتهای مختلفی روبهرو میشود که هرکدام بخشی از ناکامیها، امیدها و تلاشهای او برای یافتن جایگاه و معنا را نشان میدهد. روایت با نگاهی انتقادی و طنزآمیز، به دغدغههای نسل جوان، بحران هویت، روابط خانوادگی و چالشهای اقتصادی میپردازد، بیآنکه پایانی قطعی یا قهرمانانه برای شخصیت اصلی رقم بزند.
چرا باید کتاب دختر آلمانی را بخوانیم؟
دختر آلمانی با نگاهی طنز و انتقادی، تجربههای فردی و اجتماعی نسلی را روایت میکند که میان آرزوهای بزرگ و واقعیتهای محدودکننده گرفتار شدهاند. این کتاب با شخصیتپردازی متفاوت و روایت اولشخص، ذهنیات و تردیدهای قهرمانی را به تصویر میکشد که در جستوجوی معنا و هویت است. طنز تلخ و موقعیتهای اغراقشده، فرصتی برای تأمل درباره روابط خانوادگی، جایگاه اجتماعی و بحرانهای فردی فراهم میکند. خواندن این اثر، نهتنها سرگرمکننده است، بلکه میتواند به درک بهتر دغدغههای نسل امروز و چالشهای زندگی شهری کمک کند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد میشود که به داستانهای طنزآمیز با محوریت بحران هویت، روابط خانوادگی، دغدغههای شغلی و اجتماعی علاقه دارند. همچنین برای افرادی که به دنبال بازتابی از زندگی شهری و چالشهای نسل جوان هستند، مناسب است.
بخشی از کتاب دختر آلمانی
«یک روز طبق معمول بعد از اینکه پس از شش ساعت و نیم پیاده روی مداوم به میدان تجریش رسیدم، فکر کردم که بهتر است به کافهای بروم و در آن جا قهوهای بنوشم تا گلویی تازه کنم. معمولاً این کار را نمیکردم و چون وضع مالیام همیشه بد است، در طول مسیر رفت و برگشت به یک آب معدنی و یک بسته بادام زمینی قناعت میکردم. اما آن روز برایم روز خاصی بود. دوست داشتم که به خودم امتیاز بدهم و خود را مهمان کنم. پس وارد کافهای در میدان تجریش شدم و زل زدم به منو. همین طور که داشتم یکی یکی با خواندن اسم خوراکیهای منو شکل و طعمشان را تصور میکردم، صدای صحبت دختری به گوشم رسید که داشت با همکارانش میگفت و میخندید. یک نگاه مختصر به او انداختم. بسیار شاداب و سختکوش بود و علاوه بر این که کارش را انجام میداد، به جو صمیمی و گرم کافه هم کمک میکرد. او موهای طلایی و صورت سپید و مصممی داشت. درست مثل آلمانیها. فکر کردم که درست نیست زیاد به او نگاه کنم و مزاحمش شوم. یک قهوهٔ آمریکانو سفارش دادم و صندلی یک نفرهای را انتخاب کردم و مشغول تفکر شدم. به این فکر کردم که چرا در سی سالگی مانند همسالان خود یک شغل درست و حسابی که ندارم هیچ؛ هیچ کار خاصی هم بلد نیستم. تمام عمرم را فقط قدم زدم و فکر کردم.»
حجم
۷۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه
حجم
۷۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه