
کتاب دیوانه
معرفی کتاب دیوانه
کتاب دیوانه نوشتهی داریوش جعفری با تصویرگری فرید امیرسرداری، مجموعهای از داستانهای کوتاه فارسی است که توسط انتشارات پیشوک منتشر شده است. این اثر با نگاهی متفاوت و زبانی ساده، به روایت زندگی و تجربههای خاص یک خانواده میپردازد و از زاویهای تازه به موضوع بیماری و حضور یک عضو متفاوت در خانه نگاه میکند. داستانها با بهرهگیری از عناصر طنز، احساس و تصویرسازیهای خلاقانه، فضای خاصی را خلق کردهاند که هم برای نوجوانان و هم برای بزرگسالان قابل لمس است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دیوانه
کتاب دیوانه اثر داریوش جعفری، مجموعهای از داستانهای کوتاه است که با محوریت یک شخصیت خاص در خانواده روایت میشود. این شخصیت که بهنوعی با بیماری و شرایط ویژهای دستوپنجه نرم میکند، از نگاه یک کودک یا نوجوان توصیف شده است. نویسنده با استفاده از زبان کودکانه و تصویرسازیهای زنده، فضای خانهای را به تصویر کشیده که در آن بیماری، دستگاههای پزشکی و امید به زندگی در هم تنیدهاند. داستانها با نگاهی انسانی و گاه طنزآمیز، به روابط اعضای خانواده، نقش مادر و مادربزرگ و تأثیر حضور یک بیمار خاص در خانه میپردازند. ساختار کتاب بهگونهای است که هر بخش، روایتی مستقل اما مرتبط با فضای کلی اثر دارد و خواننده را با احساسات، دغدغهها و امیدهای شخصیتها همراه میکند.
خلاصه کتاب دیوانه
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستانهای کتاب دیوانه با روایت یک کودک یا نوجوان آغاز میشود که در خانهاش با فردی به نام «دیوانه» زندگی میکند. این شخصیت، که بهنظر میرسد بیماری سختی دارد و به دستگاههای پزشکی متصل است، با صدای دستگاهها و سیمها و شیلنگهایی که به بدنش وصل شدهاند، توصیف میشود. نویسنده با زبانی کودکانه و سرشار از تشبیه و استعاره، دیوانه را به کنسرتی از صداها و حرکات تشبیه کرده است. مادر و مادربزرگ نقش پررنگی در مراقبت از او دارند و هرکدام با شیوهای خاص به او عشق میورزند. دیوانه با وجود بیماری و محدودیتهایش، لبخند میزند، شیرینکاری میکند و حتی در سختترین لحظات، امید و شادی را به خانه میآورد. داستانها با توصیف لحظات روزمره، احساسات متضاد و امید به زندگی، تصویری ملموس از مواجهه یک خانواده با بیماری و تفاوت را ارائه میدهند، بدون آنکه به پایان ماجرا اشاره شود.
چرا باید کتاب دیوانه را بخوانیم؟
کتاب دیوانه با نگاهی تازه و صمیمی به موضوع بیماری و حضور یک عضو خاص در خانواده میپردازد. روایتهای کوتاه و تصویرسازیهای خلاقانه، فضای خانهای را نشان میدهد که در آن امید، عشق و شوخطبعی حتی در سختترین شرایط جاری است. این کتاب با زبان کودکانه و طنزآمیز، احساسات پیچیدهای مانند ترس، امید، دلسوزی و شادی را بهخوبی منتقل کرده است. خواندن این اثر فرصتی برای درک بهتر تجربههای متفاوت و نگاه انسانیتر به بیماری و تفاوتها فراهم میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
به کسانی که به داستانهای کوتاه با محوریت خانواده، بیماری و روابط انسانی علاقه دارند، این کتاب پیشنهاد میشود. همچنین برای نوجوانان و بزرگسالانی که به دنبال نگاهی متفاوت به موضوعات جدی و تجربههای خاص هستند، مناسب است.
بخشی از کتاب دیوانه
«من در خانه یک دیوانه دارم. او برای خودش جند دستگاه دارد. یک دستگاهتش همیشه جیکجیک میکند. دستگاه دیگرش فسفس می کند. به دستگاه کنار گوشش یک کپسول آهنی بزرگ سفید وصل است که شبانهروز قگلقئل میژند. همهجای او سیم و شیلنگ و نمایشگر دارد. سرمهای بالای سرش همیشه چیکچیک میچکند. دیوانهی من یک کنسرت موسیقی هم هست؛ قتلقتل. جیکجیک. دوود دوود. چیکچیک. قثلقتل, جیکجیک. دوود دوود. چیکچیک. قثلقتل. جیکجیک, دوود دوود. چیکچیک... البته کابوت او شیشهای است؛ به همین خاطر من همواره لبخندش را میبینم. دیوانهام در بدنش آهن هم دار دا باور نداری؟! کافیست به جند جای بدنش آهنرا بزنی؛ به راحتی آن را جذب میکند. او شبیه رباتها حرف میزند. صدایش بریدهبریده و پر از خزخز. خسخس و قزقز است. پیچ و مهره هم زیاد دارد. مادرم عین پروانه. دورش می گر دد. مادربزرگ می گوید: «أو یک دیوانهی دیوانهی دیوانه است؛ دیوانهای مهربان؛ دوستداشتنی 9 بامزه. دیوانهای که روزی صد بار میمیر د اما باز لبخند می ز ند. شرد می کشد اما لبخند می ز ند بتغض دارد اما لبخند میزند.»
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۷ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۷ صفحه