
کتاب الی و راه های رفته اش
معرفی کتاب الی و راه های رفته اش
کتاب الی و راههای رفتهاش اثر الهام کهوند توسط نشر متخصصان منتشر شده است. این کتاب در قالب داستانهایی کوتاه و روایتهای واقعی، به زندگی روزمره در قطار کرج-تهران و مواجهه با آدمهای گوناگون میپردازد. نویسنده با نگاهی جزئینگر و انسانی، تجربههای شخصی و مشاهدههایش را از سفرهای روزانه با مترو روایت میکند و از دل این روایتها، به دغدغهها، امیدها و رنجهای آدمهای عادی جامعه میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب الی و راه های رفته اش
الی و راههای رفتهاش نوشتهٔ الهام کهوند، مجموعهای از روایتهای کوتاه و داستانگونه است که در بستر سفرهای روزانهٔ نویسنده با قطار کرج-تهران شکل گرفتهاند. این کتاب در قالب ناداستان و با ساختاری اپیزودیک، به زندگی و سرگذشت آدمهایی میپردازد که هر روز در مترو با آنها روبهرو میشویم؛ از دستفروشان و نوازندگان گرفته تا مسافران خسته و آدمهایی با قصههای تلخ و شیرین. نویسنده با الهام از تجربههای شخصی و مشاهدههایش، تلاش کرده است تصویری واقعی و ملموس از جامعهٔ شهری امروز ارائه دهد. هر بخش کتاب به داستان یا خاطرهای مستقل اختصاص یافته که در کنار هم، تصویری چندلایه و انسانی از زندگی روزمره و روابط اجتماعی در فضای عمومی ترسیم میکنند. این اثر در دستهٔ ناداستانهای اجتماعی و روایتهای شهری قرار میگیرد و با زبانی صمیمانه، به دغدغهها و امیدهای آدمهای معمولی میپردازد.
خلاصه داستان الی و راه های رفته اش
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! الی و راههای رفتهاش با مقدمهای آغاز میشود که در آن نویسنده از آرزوی کودکیاش برای نوشتن و الهامگرفتن از دیالوگی در یک فیلم سخن میگوید. روایتها در قالب خاطرات و داستانهای کوتاه، حول محور سفرهای روزانهٔ نویسنده با قطار کرج-تهران شکل میگیرند. هر بخش به ماجرای یکی از مسافران یا دستفروشان مترو اختصاص دارد؛ از پسر کتشلواری نوجوانی که مسئولیت خانواده را به دوش میکشد تا زنی که با وجود بینیازی مالی، برای آگاهیبخشی به زنان کتاب میفروشد. در این میان، داستانهایی از نوازندگان، فروشندگان، پیرزن دستفروش، و حتی مسافرانی با رفتارهای عجیب و غریب روایت میشود. نویسنده با نگاهی همدلانه و گاه انتقادی، به زخمها، امیدها، و تضادهای اجتماعی میپردازد. روایتها گاهی طنزآمیز و گاهی تلخاند، اما همگی بر اهمیت همدلی، قضاوتنکردن و دیدن انسانیت در دل شلوغی و روزمرگی تأکید دارند. در بخشهایی از کتاب، نویسنده تجربههای شخصی خود را نیز روایت میکند؛ از مواجهه با بحرانهای خانوادگی تا لحظات امید و معجزه. در نهایت، کتاب با تأملی بر شهر فرنگ امروز، یعنی مترو، و قصههای زندهٔ آدمها به پایان میرسد.
چرا باید کتاب الی و راه های رفته اش را بخوانیم؟
الی و راههای رفتهاش با روایتهایی کوتاه و واقعی، فرصتی فراهم میکند تا خواننده با لایههای پنهان زندگی روزمره و آدمهای عادی جامعه آشنا شود. این کتاب با تمرکز بر تجربههای انسانی، همدلی و نگاه بدون قضاوت به دیگران را برجسته میکند. خواندن این اثر میتواند زاویهٔ دید تازهای نسبت به روابط اجتماعی، مشکلات و امیدهای مردم در فضای شهری ایجاد کند و یادآور شود که هر فرد، داستانی منحصر به فرد دارد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به روایتهای شهری، ناداستانهای اجتماعی و کسانی که دوست دارند با تجربههای واقعی و ملموس آدمهای عادی جامعه آشنا شوند، مناسب است. همچنین برای کسانی که دغدغهٔ همدلی، شناخت جامعه و دیدن انسانیت در دل روزمرگی را دارند، خواندن این اثر پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب الی و راه های رفته اش
«اولین داستانی که دوست دارم براتون تعریف کنم. داستان کوچولوی کتشلواریه. پسری ۱۳ یا ۱۴ ساله که همیشه میدیدم عطر و اسپری میفروشه. هر روز یه رنگ میپوشید. شلوار و جلیقهٔ همرنگ، پیراهن سفید اتوکشیده. کفشهای ورنی واکسخورده. موهای همیشه سشوارکشیده و ژلزده و حلقهای که همیشه میگفت: «انداختم. کسی مزاحمم نشه.» چقدر این پسر رو دوست داشتم. مثل هیچکدوم از پسربچههای دیگه که توی مترو کار میکنن نبود. ادبیاتش طرز صحبتکردنش، دیگه دل منو برده بود. میتونستم بگم: «آفرین به پدر مادر این بچه که اینقدر خوب تربیتش کردن». همیشه محو ظاهر و رفتارش بودم تا اینکه یه شب موقع برگشت متوجه شدم همکارها و دوستاش براش تولد ۱۴ سالگیش رو گرفتن. اول بذارین اینو بگم برای اونایی که تا حالا قطار کرج-تهران رو سوار نشدن. یه تصور از صحبتهام داشته باشند. قطار تهران-کرج دو طبقهست. معمولاً تایمهای آخرِ شب خلوته و اکثراً کسایی که حوالی ساعت ۱ یا ۲ از سرکار برمیگردن خیلی خستهن. این فاصلهٔ یک ساعته رو روی صندلیها دراز میکشن و میخوابن. شب تولد پسر قصهٔ ما اونقدر خلوت نبود که کسی درا بکشه. پسر جنتلمن مترو، مثل همیشه مرتب، با یه دست کت شلوار مشکی و یه باند و میکروفون توی دستش، شروع کرد: «بانوان محترم؛ امشب تولد منه. دوستان و همکارهای مهربونم برام زحمتکشیدن و تولد گرفتن. دلم میخواد شما هم توی شادی من شریک باشین.»
حجم
۵۲۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۶۶ صفحه
حجم
۵۲۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۶۶ صفحه