
کتاب فلسفه ترجمه
معرفی کتاب فلسفه ترجمه
کتاب فلسفه ترجمه با عنوان اصلی The philosophy of translation نوشته دامیون سرلز و با ترجمه کیمیا سامینژاد، الهه شکوهیفرد و وانیا عسکری اثری است که انتشارات مژده بهار آن را منتشر کرده است. این کتاب به بررسی بنیادهای فلسفی و نظری ترجمه میپردازد و با نگاهی تحلیلی، جایگاه ترجمه را در میان دیگر فعالیتهای زبانی و فرهنگی بررسی میکند. کتاب فلسفهی ترجمه برای علاقهمندان به مطالعات ترجمه، زبانشناسی، فلسفه زبان و همچنین مترجمان حرفهای و دانشجویان این حوزهها نوشته شده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب فلسفه ترجمه
کتاب فلسفهی ترجمه اثری تحلیلی است که به قلم دامیون سرلز نوشته شده و بهدست سه مترجم به فارسی برگردانده شده است. این کتاب در قالبی پژوهشی و نظری، به موضوع ترجمه و جایگاه آن در فرهنگ، ادبیات و اندیشه میپردازد. نویسنده با رویکردی فلسفی، تاریخچه و تحولات مفهوم ترجمه را از دوران باستان تا امروز مرور میکند و به بررسی دیدگاههای مختلف دربارهٔ ترجمه، از جمله نظریههای کلاسیک و معاصر، میپردازد.
ساختار کتاب فلسفهی ترجمه شامل دو بخش اصلی است: بخش نخست به تاریخچه و ایدههای فلسفی ترجمه اختصاص دارد و بخش دوم مثالهایی عملی از فرایند ترجمه و چالشهای آن را ارائه میدهد. دامیون سرلز در این کتاب تلاش کرده است تا ترجمه را نه صرفاً بهعنوان انتقال واژهها، بلکه بهعنوان یک فرایند پیچیدهی خواندن و نوشتن و بازآفرینی فرهنگی معرفی کند. کتاب با زبانی روشن و مثالهای متنوع، مخاطب را با دغدغههای اصلی مترجمان و نظریهپردازان ترجمه آشنا میسازد و به پرسشهایی دربارهی وفاداری، بومیسازی، بیگانهسازی و نقش مترجم در شکلدهی به معنا پاسخ میدهد.
خلاصه کتاب فلسفه ترجمه
کتاب فلسفهی ترجمه با طرح این پرسش آغاز میشود که ترجمه چیست و چه جایگاهی در میان فعالیتهای زبانی و فرهنگی دارد. نویسنده با روایت تجربههای شخصی خود از مترجمی و مواجهه با چالشهای ترجمه، به این نکته میپردازد که ترجمه صرفاً انتقال واژهها از یک زبان به زبان دیگر نیست، بلکه نوعی خواندن عمیق و نوشتن خلاقانه است که میان دو فرهنگ و دو زبان پل میزند.
در ادامه، کتاب به بررسی دوگانگیهای رایج در نظریههای ترجمه میپردازد؛ از جمله بومیسازی و بیگانهسازی، وفاداری به متن اصلی یا تطبیق با فرهنگ مقصد، و نقش مترجم بهعنوان واسطه یا خالق اثر جدید. نویسنده با مرور تاریخچهی ترجمه در سنت غربی، از دوران روم باستان تا رمانتیسم آلمانی، نشان میدهد که چگونه نگاه به ترجمه در طول زمان تغییر کرده است؛ از انتقال قدرت و دانش، تا بازآفرینی شکل و محتوا و در نهایت، پیوند عمیق میان زبان، ملت و هویت.
کتاب فلسفهی ترجمه با مثالهایی از ترجمههای ادبی، فلسفی و علمی، نشان میدهد که هر ترجمه نتیجهی انتخابها و تفسیرهای مترجم است و هیچ ترجمهای کاملاً بیطرف یا عاری از تأثیر فرهنگ مقصد نیست. نویسنده تأکید میکند که ترجمه همواره با نوعی از دست دادن و بازآفرینی همراه است و مترجم باید میان وفاداری به متن اصلی و نیازهای مخاطب جدید تعادل برقرار کند. در بخشهای پایانی، دامیون سرلز به نقد نظریههای ترجمه و فاصلهی آنها از تجربهی عملی مترجمان میپردازد و پیشنهاد میکند که ترجمه را باید بهعنوان یک فعالیت خلاقانه و فلسفی دید که همواره در حال بازتعریف خود است.
چرا باید کتاب فلسفه ترجمه را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی تحلیلی و انتقادی، به بررسی بنیادهای نظری و فلسفی ترجمه میپردازد و خواننده را با تاریخچه، چالشها و پیچیدگیهای این حوزه آشنا میکند. کتاب فلسفهی ترجمه نهتنها برای مترجمان و دانشجویان مطالعات ترجمه، بلکه برای هر کسی که به زبان، فرهنگ و ارتباط میان ملتها علاقهمند است، میتواند دریچهای تازه به روی فهم ترجمه و نقش آن در شکلدهی به اندیشه و ادبیات بگشاید. این اثر با مثالهای متنوع و روایتهای شخصی، ترجمه را بهعنوان یک فرایند زنده و پویا معرفی میکند و به مخاطب کمک میکند تا فراتر از دوگانگیهای رایج، به ماهیت چندلایه و خلاقانهی ترجمه بیندیشد.
خواندن کتاب فلسفه ترجمه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهی این کتاب به دانشجویان و پژوهشگران مطالعات ترجمه، زبانشناسی، فلسفه زبان و ادبیات توصیه میشود. همچنین برای مترجمان حرفهای و علاقهمندان به مباحث نظری و فلسفی ترجمه، اثری ارزشمند است. کسانی که دغدغهی فهم عمیقتر از فرایند ترجمه و نقش آن در فرهنگ و جامعه دارند، از این کتاب بهره خواهند برد.
درباره دامیون سرلز
دامیون سرلز (Damion Searls) نویسنده و مترجم آمریکایی است. او در نیویورک بزرگ شد و در دانشگاههای هاروارد و کالیفرنیا، برکلی تحصیل کرد. سِرلز به ترجمهی آثار ادبی از زبانهای آلمانی، نروژی، فرانسوی و هلندی میپردازد و تاکنون آثاری از نویسندگانی چون مارسل پروست، توماس مان، راینر ماریا ریلکه، روبرت والزر، اینگبورگ باخمان، هرمان هسه، کورت شویترز، پتر هانتکه، یون فوسه، هایکه گورتماکر، لودویگ ویتگنشتاین، ماکس وبر و نسکیو را به انگلیسی ترجمه کرده است. او برای ترجمههایش جوایز و بورسیههای متعددی دریافت کرده است.
در سال ۲۰۱۷، سِرلز کتاب «لکههای جوهر» را منتشر کرد که نخستین زندگینامهی انگلیسیزبان دربارهی هرمان رورشاخ، ابداعکننده تست روانشناختی رورشاخ، محسوب میشود. او در سال ۲۰۱۹ برای ترجمهی اثر «سالگردها: از یک سال در زندگی گِزینِه کرسپال» نوشتهی اووه جانسون، برندهی جایزهیر «هلن و کورت ولف» برای بهترین ترجمه از زبان آلمانی شد.
در آوریل ۲۰۲۲، ترجمه انگلیسی سِرلز از رمان «نامی نو: سپتولوژی VI-VII» نوشتهی یون فوسه در فهرست نهایی جایزه بینالمللی بوکر قرار گرفت. او در توضیح رویکرد خود به ترجمه مینویسد: «ما کلمات یک زبان را ترجمه نمیکنیم، بلکه کاربردهای زبان را ترجمه میکنیم... حتی تفاوتها یا خطاهای ظاهری در سطح واژه، ممکن است بخشی از آن چیزی باشد که برای بازآفرینی همان اثرگذاری در زبان انگلیسی باید انجام شود.»
بخشی از کتاب فلسفه ترجمه
«بدون شک به نظر من ترجمه نوعی خاص از نوشتن است که با نوع خاصی از خوانش مرتبط و هماهنگ است. این هنوز تعریف کاملی از ترجمه نیست. چون نگفتیم که چه نوع خواندن و نوشتنی مدنظر است و چگونه این دو باهم مرتبط هستند. اما فکر میکنم تا اینجا بهطور غیرقابلانکاری درست باشد که ترجمه خواندن یک متن و نوشتن متنی دیگر است و میان آنها رابطهی مشخصی وجود دارد. . در این ترکیب. من معتقدم که نوشتن بهعنوان مترجم تقریباً مانند هر نوع نوشتن دیگری است. یک مترجم از منابع زبان مقصد استفاده میکند تا متنی تولید کند که در چارچوب آن زبان خوانده و دریافت شود. یک ترجمه به انگلیسی جایگاه خود را در جهان ادبی و زار امبیات دیگر متون انگلیسی پیدا خواهد کرد . بنابراین مترجم شعر چینی باید نسخهای از شعرهای انگلیسی بیابد که در آن اشعار برای خوانند گانش معنادار باشند. مترجم نمیتواند مانند نوبسندگان چینی عمل کند و به منابع زبان چینی تکیه کند یا نمیتواند کاری را انجام دهد که متن مبدا به زباناصلی انجام میدهد بنابراین باید متنی ایجاد کنند که در انگلیسی ارزشمند باشد. این جمله به این معناست که مترجم فقط یک کپی کننده نیست . بلکه تا حد امکان سعی میکند متن اصلی را دوباره تکرار کند .یک مترجم لزوماً در حال تولید اثر نو برای یک زمینه جدید است که در اینجا زمینه زبان انگلیسی با متن اصلی تفاوت دارد . بهعنوانمثال. یک واقعیت کلیدی در مورد آن زمینه جدید این است که آیا نویسنده در آنجا از قبل شناختهشده است یا خیر. اگر چنین باشد. باید به این فکر کنید که چه نوع مداخلهای میخواهید داشته باشید: آیا شما سعی میکنید فقط آثار بیشتری را به مجموعه موجود نویسنده به زبان انگلیسی اضافه کنید یا اینکه نویسنده را دوباره تعریف کنید و بر جنبههایی از کار او تأکید میکنید که کمتر موردتوجه قرارگرفته است؟ بعضیاوقات هدفتان شمارا به ترجمه دقیقتر وادار میکند. گاهی احساس میکنید چیزی در نسخه انگلیسی کم است و گاهی آزادانهتر ترجمه میکنید و همچنین اگر موضوع بهخوبی پوشش دادهشده باشد؛ میتوانید روی نکات اصلی تمرکز کنید. جنبههای گستردهتری در این زمینه وجود دارد: فارغ از جایگاه خاص نویسنده . مترجمان اغلب در تلاش هستند تا انتظارات اساسیتر مخاطب جدید را تا جایی که امکان دارد؛تغییر دهند. گاهی میخواهم به خوانندگان انگلیسیزبان نشان دهم که نوشتههای المانی میتوانند طنزآمیز باشند. مترجم آنتون هور" میخواهد به خوانندگان انگلیسیزبان نشان دهد که در زبان کرهای معاصر صداهای عجیبوغریب وجود دارد . همچنین دیزی راکول" یک مترجم هندی نشان میدهد که زمانهای جاودانه و جهانی وجود دارند در زبانهایی که تاکنون کمتر شناختهشدهاند. این اهداف بر چگونگی تصمیم شما راجع به ترجمه . نحوه بیان کتابها . همچنین تبلیغ و معرفی آنها تأثیر میگذارد.»
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه