
کتاب فرزندپروری در قرن بیست و یکم
معرفی کتاب فرزندپروری در قرن بیست و یکم
کتاب الکترونیکی «فرزندپروری در قرن بیست و یکم» نوشتهٔ گلپر مهرابی و با ویراستاری علمی امیر سلطانی بناوندی و ویراستاری ادبی جلال کمالی اردکانی، توسط نشر رشد فرهنگ منتشر شده است. این کتاب به بررسی ابعاد مختلف تربیت فرزند در دنیای امروز میپردازد و با رویکردی علمی و تحلیلی، موضوعات مرتبط با والدین و کودکان را از منظر روانشناسی و جامعهشناسی واکاوی میکند. «فرزندپروری در قرن بیست و یکم» به والدین، مربیان و علاقهمندان به حوزهٔ تربیت کودک و نوجوان، راهنماییهایی برای مواجهه با چالشهای تربیتی ارائه میدهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب فرزندپروری در قرن بیست و یکم
«فرزندپروری در قرن بیست و یکم» اثری ناداستان و تحلیلی است که به موضوع تربیت فرزند در بستر تحولات اجتماعی و فرهنگی معاصر میپردازد. گلپر مهرابی در این کتاب، با تکیهبر پژوهشهای علمی و تجربیات میدانی، به بررسی نقش خانواده، سبکهای فرزندپروری، تأثیر فرهنگ و ارزشها، و چالشهای والدین در تربیت کودکان و نوجوانان میپردازد. ساختار کتاب شامل مقدمهای درباره اهمیت خانواده و رشد عاطفی کودک است و در ادامه، فصلهایی به نظریههای جامعهشناختی و روانشناختی، سبکهای زندگی و فرزندپروری، نقش والدین و تکنیکهای نوین تربیتی اختصاص یافته است. کتاب با زبانی تحلیلی و با استفاده از مثالهای ملموس، تلاش میکند تصویری جامع از فرایند تربیت فرزند در دنیای امروز ارائه دهد و والدین را با ابزارها و نگرشهای جدید برای مواجهه با مسائل تربیتی آشنا سازد. این اثر نهتنها به نظریههای کلاسیک و معاصر میپردازد، بلکه به تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی در سبکهای فرزندپروری نیز توجه ویژهای دارد و راهکارهایی برای تطبیق تربیت با شرایط متغیر جامعه ارائه میدهد.
خلاصه کتاب فرزندپروری در قرن بیست و یکم
کتاب «فرزندپروری در قرن بیست و یکم» با تأکید بر اهمیت خانواده بهعنوان نخستین و مهمترین بستر رشد کودک آغاز میشود و نقش والدین را در شکلدهی شخصیت، رفتار و سلامت روانی فرزندان برجسته میسازد. نویسنده با مرور نظریههای جامعهشناختی و روانشناختی، از دیدگاههایی مانند نظریه آینهای کولی، تعامل نمادین مید، نظریههای فروید، اریکسون، پیاژه، بندورا و دیگران بهره گرفته است تا نشان دهد چگونه محیط خانواده و سبکهای تربیتی بر رشد اجتماعی و روانی کودک اثر میگذارند. در ادامه، کتاب به انواع جوهای خانوادگی (مانند خودکامه، بازدارنده، تحقیرکننده، کمالگرا، ناهماهنگ و مادیگرا) و تأثیر آنها بر عزتنفس و رفتار کودک میپردازد. سبکهای فرزندپروری (دیکتاتوری، سهلگیر، دموکراتیک) و پیامدهای هرکدام بر شخصیت و سازگاری کودک بهتفصیل بررسی شدهاند. مهرابی تأکید کرده است که سبک دموکراتیک و مقتدرانه، بیشترین تأثیر مثبت را بر رشد اجتماعی و هیجانی فرزندان دارد. کتاب همچنین به نقش فرهنگ، ارزشها، مدرسه و همسالان در شکلگیری سبک زندگی و نگرشهای تربیتی میپردازد و نشان میدهد که تربیت کودک، فرایندی پویا و متأثر از عوامل متعدد است. در بخشهای پایانی، تکنیکهای نوین فرزندپروری معرفی شدهاند؛ از جمله اهمیت الگو بودن والدین، تشویق استقلال، تعیین حد و حدود، گفتوگو با فرزندان، توجه به نیازهای هیجانی و آموزش مهارتهای اجتماعی. نویسنده بر ضرورت تطبیق روشهای تربیتی با سن و ویژگیهای فردی کودک تأکید دارد و والدین را به ایجاد محیطی امن، حمایتگر و درعینحال منضبط دعوت میکند. پیام اصلی کتاب این است که فرزندپروری موفق نیازمند آگاهی، انعطاف و توجه به تفاوتهای فردی و فرهنگی است.
چرا باید کتاب فرزندپروری در قرن بیست و یکم را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی تحلیلی و مبتنیبر پژوهشهای علمی، به والدین و مربیان کمک میکند تا با شناخت بهتر نظریهها و سبکهای تربیتی، تصمیمات آگاهانهتری در تربیت فرزندان خود بگیرند. «فرزندپروری در قرن بیست و یکم» نهتنها به چالشهای رایج والدین در دنیای امروز میپردازد، بلکه راهکارهایی برای مواجهه با مسائل پیچیده تربیتی، مانند مدیریت رفتار نوجوانان، تقویت عزتنفس، و ایجاد ارتباط مؤثر با فرزندان ارائه میدهد. این کتاب با بررسی تأثیر فرهنگ، ارزشها و محیط اجتماعی بر تربیت کودک، دیدگاهی چندبعدی و واقعبینانه به فرایند فرزندپروری عرضه میکند و والدین را به بازنگری در نگرشها و روشهای خود دعوت میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای والدین، مربیان، مشاوران تربیتی و دانشجویان رشتههای روانشناسی، علوم تربیتی و مشاوره مفید است. همچنین افرادی که دغدغهٔ تربیت فرزند، مدیریت چالشهای رفتاری کودکان و نوجوانان یا بهبود روابط خانوادگی را دارند، میتوانند از مطالب این کتاب بهرهمند شوند.
بخشی از کتاب فرزندپروری در قرن بیست و یکم
«خانواده کانون اصلی پرورش است و مهمترین محیطی است که کودک در آن از کیفیت روابط انسانی آگاهی پیدا میکند. رشد عاطفی و سلامت روانی کودک به محیط خانواده او بستگی دارد (قائمی، ۱۳۷۸). تأثیر خانواده به عنوان اولین و مؤثرترین واحد اجتماعی بر افراد امری بدیهی است و تردیدی نیست که والدین به عنوان قویترین عامل بر پایهریزی رفتار و شکلگیری شخصیت و فرایندهای درونی فرزندان تأثیر عمیق و بهسزایی دارند (لیلآبادی، ۱۳۷۵؛ به نقل از صالحی و همکاران، ۱۳۹۳). همینطور روشها و فنون متعددی برای تربیت و نیز تعامل با فرزندان وجود دارد. مثلاً ممکن است بعضی از والدین به طور خیلی مستقیم و شدید توجه خود را به کودک معطوف نمایند؛ اما والدین دیگر ممکن است از کودک خود دوری جویند که به صورت غفلت از ارضای نیازهای جسمانی و یا عدم توجه به نیازهای عاطفی و روانی کودک منجر شود. نوع سوم تربیت فرزندان آن است که والدین کودکانشان را بهطور مناسب قبول مینمایند و به موقع کودک را مورد تأیید قرار میدهند (شفیعآبادی، ۱۳۸۴). تحقیقات نشان میدهد که رفتار کودکان با شیوههای تربیتی والدین همبستگی زیادی دارد. رابطه مطلوب بین والدین و کودک دارای ماهیت عاطفی است و چنین رابطهای کودکان را با احساس اعتماد و امنیت اجتماعی و شناختی است. کودکان با نیازهای بسیاری برای رشد یافتن، نیاز به عشق، تغذیه، سلامتی، امنیت اجتماعی - هیجانی و ذوق و شوق نسبت به مهارتهای مهمی که آنها را برای موفقیت تحصیلی آماده میکند، پا به دنیا میگذارند. کودکان همچنین با توانایی بسیاری برای یادگیری به دنیا میآیند.»
حجم
۶۴۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۱۸ صفحه
حجم
۶۴۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۱۸ صفحه