
کتاب صعود تلخ
معرفی کتاب صعود تلخ
کتاب الکترونیکی «صعود تلخ» نوشتهٔ جلال اسکندری عریاد اثری در ژانر خاطرهنویسی و روایتهای کوهنوردی است که نشر متخصصان آن را منتشر کرده است. این کتاب به تجربههای شخصی نویسنده و گروهی از همنوردانش در مسیر صعود به قلهٔ دماوند میپردازد و با نگاهی جزئینگر، فرازونشیبهای آمادگی، سفر و تلاش برای فتح بلندترین قلهٔ ایران را به تصویر میکشد. «صعود تلخ» نهتنها به روایت ماجراهای کوهنوردی میپردازد، بلکه به دغدغهها، امیدها و چالشهای انسانی در دل طبیعت نیز توجه دارد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب صعود تلخ
«صعود تلخ» اثری در قالب خاطرهنویسی و روایت مستند است که به ماجراهای واقعی کوهنوردی در ایران میپردازد. جلال اسکندری عریاد، نویسندهٔ کتاب، با زبانی صمیمانه و توصیفی، تجربهٔ خود و گروهی از دوستانش را در مسیر صعود به قلهٔ دماوند بازگو میکند. این کتاب در سال ۱۴۰۴ منتشر شده و روایتگر سفری است که از دل آرزوها و تمرینهای طاقتفرسا آغاز میشود و با چالشهای جسمی و روحی همراه است. ساختار کتاب بر پایهٔ روایت خطی و خاطرات شخصی استوار است و خواننده را قدمبهقدم با خود از درههای هایقر تا دامنههای دماوند همراه میکند. در کنار روایت صعود، نویسنده به مسائل فنی کوهنوردی، تهیهٔ تجهیزات، آمادگی جسمانی و روحیهٔ گروهی نیز میپردازد. «صعود تلخ» علاوهبر جنبهٔ ورزشی، به ابعاد انسانی و اجتماعی ماجرا نیز توجه دارد و تصویری از همدلی، دوستی و تلاش جمعی را در بستر طبیعت ایران به نمایش میگذارد.
خلاصه کتاب صعود تلخ
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! ماجرای «صعود تلخ» با آرزوی دیرینهٔ نویسنده برای فتح قلهٔ دماوند آغاز میشود. جلال اسکندری عریاد، که سالها در کوهها و درههای ایران کوهنوردی کرده، این بار تصمیم میگیرد با گروهی از دوستان و همنوردانش راهی دماوند شود. روایت از خاطرات سفرهای پیشین، تمرینهای طاقتفرسا و چالشهای جسمی و روحی شروع میشود؛ از عبور از درهٔ هایقر و صعود به قلههای دنا و بل اقلید تا تهیهٔ تجهیزات و برنامهریزی برای سفر اصلی. در طول مسیر، نویسنده با مشکلاتی مانند کمبود تجهیزات، سرماخوردگی، نگرانیهای مالی و تردیدهای ذهنی روبهرو میشود. اما انگیزهٔ صعود و حمایت دوستان، او را به ادامهٔ مسیر تشویق میکند. گروه کوهنوردان با برنامهریزی دقیق و هماهنگی، خود را برای صعود آماده میکنند و در نهایت، روز حرکت فرا میرسد. سفر از شیراز آغاز میشود و پس از عبور از شهرها و جادههای مختلف، گروه به دامنهٔ دماوند میرسد. در این مسیر، نویسنده به توصیف جزئیات سفر، احساسات و دغدغههای شخصی و گروهی، و همچنین زیباییهای طبیعت میپردازد. روایت با لحظات طنز، اضطراب، امید و همدلی همراه است و خواننده را با فرازونشیبهای یک صعود واقعی آشنا میسازد. «صعود تلخ» نهتنها داستان یک فتح قله، بلکه روایت تلاش، دوستی و مواجهه با محدودیتهای انسانی است.
چرا باید کتاب صعود تلخ را بخوانیم؟
این کتاب با روایتی صادقانه و جزئینگر، تجربهٔ واقعی یک صعود دشوار به قلهٔ دماوند را به تصویر میکشد. خواننده با مطالعهٔ «صعود تلخ» با چالشهای جسمی و روانی کوهنوردی، اهمیت آمادگی و تجهیزات مناسب، و نقش همدلی و دوستی در موفقیت گروهی آشنا میشود. این اثر فرصتی است برای لمس نزدیکتر دنیای کوهنوردان و درک فرازونشیبهای مسیرهای سخت، بهویژه برای کسانی که به طبیعت و ماجراجویی علاقه دارند. همچنین، کتاب به ابعاد انسانی و اجتماعی سفرهای گروهی میپردازد و نشان میدهد چگونه امید و پشتکار میتواند بر موانع غلبه کند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای علاقهمندان به کوهنوردی، طبیعتگردی و سفرهای ماجراجویانه مناسب است. همچنین کسانی که به روایتهای واقعی و خاطرات الهامبخش از تلاش و پشتکار علاقه دارند، میتوانند از «صعود تلخ» بهرهمند شوند. این اثر برای افرادی که به دنبال شناخت بهتر چالشهای کوهنوردی و تجربههای انسانی در دل طبیعت هستند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب صعود تلخ
«از روزی که سفر چند ساله خودم را از گلین اوچان پا همان هایقر معروف شروع کردم و کوه به کوه، صحرا به صحراء، جنگل به جنگل به همراه همنوردانم زیباییهای سرزمین خویش را به چشم خود دیدم و حرارت سنگهایش را با دست لمس کردم تا امروزی که از شوق رفتن به دماوند چند سطری مینویسم قرنها و بلکه فراتر از قرنها بر من گذشته است. امروز که در آینه نگاهی کردم چروک پیشانی بیشتر گشته، رنگ شقیقه سفیدتر از دیروز شده و با اینکه هنوز از لحاظ تعداد، سفیدی بر سیاهی غلبه نکرده اما این سفیدیها بیشتر خود را نشان میدهند و انگار سر پرشوری برای جلوه دارند. البته زمان میگذرد و مگر میتوان جلو عبور ساعتها سیلبند زد که ما را نیز با خود نبرد؟ قطعاً که شدنی نیست. شاید همین تغییر در خط پیشانی و تضاد رنگهای سیاه، سفید و قهوهای هست که آدمی را به دیدن خودش مجاب میسازد. اکنون که اوضاع چنین هست هنوز ذهن من و یاران من در جستجوی رؤیاهای خویش از پس هزارههاست. مانند همان رؤیایی که از آن دره بزرگ از پس دیوارههای هزار طرح و از هیاهوی جنگل و رود شروع شد و میخواست ما را بر فراز بام این سرزمین ببیند. زیباترین روزها از پس تاریکترین شبها متولد میشوند و زیباترین سفرها از پس دورهای سخت شروع میگردند. دستیابی به رؤیاها هر چقدر به نظر دور، هر چقدر سخت و طاقتفرسا باشد بعید هم نیست روزی آدمیان به آن دست یابند.»
حجم
۱۰٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱۰٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه