
کتاب داستان های نیلوفرانه
معرفی کتاب داستان های نیلوفرانه
کتاب الکترونیکی «داستانهای نیلوفرانه» نوشتهٔ مینا شریفی را نشر نظری منتشر کرده است. این مجموعه شامل داستانهایی کوتاه و متنوع برای کودکان و نوجوانان است که هرکدام به موضوعات مختلفی مانند آرزوها، شغل آینده، خانواده، دوستی، تلاش و امید میپردازد. روایتها با زبانی ساده و صمیمی، دغدغهها و رویاهای نسل نوجوان را بازتاب میدهند و تلاش دارند مفاهیم انسانی و اجتماعی را در قالب داستانهایی کوتاه و آموزنده بیان کنند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب داستان های نیلوفرانه
«داستانهای نیلوفرانه» اثری از مینا شریفی است که در قالب مجموعهای از داستانهای کوتاه برای گروه سنی کودک و نوجوان نوشته شده است. این کتاب در سال ۱۴۰۳ منتشر شده و فضای آن سرشار از روایتهایی است که هرکدام به گوشهای از زندگی، آرزوها و دغدغههای نوجوانان میپردازد. ساختار کتاب به گونهای است که هر داستان، شخصیتها و فضای خاص خود را دارد و موضوعات متنوعی مانند انتخاب شغل آینده، اهمیت خانواده، دوستی، تلاش برای رسیدن به آرزوها، و حتی مواجهه با چالشهای زندگی را در بر میگیرد. قالب کتاب ناداستانی نیست و هر روایت، داستانی مستقل با پیام اخلاقی یا آموزشی است. برخی داستانها رنگ و بوی فانتزی دارند و برخی دیگر به واقعیتهای روزمره و ملموس نوجوانان میپردازند. این مجموعه با هدف آشنایی نوجوانان با ارزشهای انسانی و اجتماعی و تقویت روحیهٔ امید و تلاش در آنان گردآوری شده است.
خلاصه کتاب داستان های نیلوفرانه
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! در «داستانهای نیلوفرانه»، مجموعهای از روایتهای کوتاه و متنوع کنار هم قرار گرفتهاند که هرکدام به دغدغهها و رویاهای نوجوانان میپردازند. داستانها با شخصیتهایی از جنس کودکان و نوجوانان آغاز میشوند که هرکدام با چالشی روبهرو هستند؛ از انتخاب شغل آینده گرفته تا تلاش برای رسیدن به آرزوها یا مواجهه با مشکلات خانوادگی و اجتماعی. در برخی داستانها، شخصیت اصلی با علاقه به شغلی خاص مانند معلمی یا پزشکی مسیر زندگی خود را انتخاب میکند و با پشتکار و تلاش به هدفش نزدیک میشود. در داستانهایی دیگر، موضوعاتی مانند دوستی، همدلی، بخشش و اهمیت خانواده محور روایت قرار میگیرد. گاهی داستانها رنگ و بوی فانتزی به خود میگیرند؛ برای مثال، دختری که در دنیای خیالی به دنبال نجات مادربزرگش است یا شخصیتی که با پری آرزوها روبهرو میشود و برای رسیدن به آرزویش باید کارهایی انجام دهد. در کنار این روایتها، داستانهایی هم هستند که به مسائل روزمره و ملموس نوجوانان میپردازند؛ مانند تجربهٔ اولین آشپزی، تلاش برای جلب رضایت والدین، یا حتی مواجهه با موضوعاتی چون تقلب در امتحان و پیامدهای آن. هر داستان با پایانی آموزنده یا امیدبخش، مخاطب را به فکر کردن دربارهٔ انتخابها و ارزشهای زندگی دعوت میکند. در مجموع، کتاب با روایتهایی کوتاه و متنوع، تصویری از دنیای نوجوانان و دغدغههایشان ارائه میدهد و تلاش دارد مفاهیمی چون امید، تلاش، دوستی و مسئولیتپذیری را به زبان داستان منتقل کند.
چرا باید کتاب داستان های نیلوفرانه را بخوانیم؟
این کتاب با گردآوری داستانهایی کوتاه و متنوع، فرصتی فراهم میکند تا نوجوانان با موقعیتها و چالشهای مختلفی که ممکن است در زندگی با آنها روبهرو شوند، آشنا شوند. روایتها به موضوعاتی مانند انتخاب شغل آینده، اهمیت تلاش و پشتکار، نقش خانواده و دوستان، و ارزشهایی چون همدلی و بخشش میپردازند. هر داستان با زبانی ساده و قابل لمس، پیامهایی اخلاقی و انسانی را منتقل میکند و به مخاطب کمک میکند تا با مسائل روزمرهٔ خود بهتر کنار بیاید یا برای آینده برنامهریزی کند. همچنین، برخی داستانها با عناصر فانتزی و خیالپردازی، قدرت تخیل و خلاقیت نوجوانان را تقویت میکنند. مطالعهٔ این مجموعه میتواند الهامبخش باشد و به نوجوانان کمک کند تا با امید و انگیزه بیشتری به آینده نگاه کنند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای کودکان و نوجوانانی مناسب است که به داستانهای کوتاه علاقه دارند و دوست دارند با موقعیتهای مختلف زندگی، انتخاب شغل آینده، اهمیت خانواده و دوستی، و ارزشهای انسانی آشنا شوند. همچنین برای والدین و مربیانی که به دنبال کتابی برای آموزش غیرمستقیم مفاهیم اخلاقی و اجتماعی به نوجوانان هستند، گزینهٔ مناسبی است.
بخشی از کتاب داستان های نیلوفرانه
«ظهر روز دوشنبه بود. آفتاب ملایم پاییزی از پنجره به داخل اتاق میتابید. بهار در حال نوشتن تکالیف مدرسه بود. بعداز نوشتن تکالیف به سراغ کتاب آشپزی مادر رفت. بهار عاشق آشپزی بود و همیشه در آشپزخانه به مادر کمک میکرد و توانسته بود پختن بعضی از غذاهای ساده را از او یاد بگیرد. بهار در نبود مادر برای پدر و برادر کوچکترش غذاهای خوشمزه درست میکرد. در صفحهی اول کتاب آشپزی عکس یک کیک دو طبقهی خیلی زیبا چاپ شده بود. بهار با دیدن عکس یدفعه به یاد آورد که فردا روز تولد مادر است. برای اطمینان به سراغ تقویمی که لب طاقچه بود رفت. بله!!! فردا تولد مادر بود و او برای مادر هدیهای تهیه نکرده بود. با خود گفت: شاید بتوانم با پختن یک کیک خوشمزه مادر را خوشحال کنم. در همین فکرها بود که مادر او را برای ناهار صدا کرد. بوی خوش غذا در خانه پیچیده بود.»
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۸۱ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۸۱ صفحه