
کتاب درخت عناب
معرفی کتاب درخت عناب
کتاب الکترونیکی «درخت عناب» نوشتهٔ وجاهت بیضائی و با ویرایش الهام لعلفام، مجموعهای از داستانهای کوتاه فارسی است که نشر متخصصان آن را منتشر کرده است. این اثر در ۱۳۰ صفحه، خاطرات و روایتهایی از زندگی نویسنده را در قالب داستانهایی کوتاه و گاه خاطرهگونه بازگو میکند و به موضوعات مختلفی از کودکی، خانواده، آموزش، عشق و زیستن در جامعه ایرانی میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب درخت عناب
«درخت عناب» اثری در قالب داستان کوتاه و خاطرهنویسی است که وجاهت بیضائی آن را نگاشته است. کتاب در دورهای معاصر و در فضای قرن ۱۵ هجری شمسی نوشته شده و با نگاهی به زندگی روزمره، خاطرات کودکی، نوجوانی و بزرگسالی نویسنده، تصویری از فرازونشیبهای زیستن در خانوادهای ایرانی را ارائه میدهد. ساختار کتاب مبتنی بر روایتهای کوتاه و مستقل است که هرکدام به گوشهای از تجربههای زیستهٔ نویسنده میپردازند. این روایتها گاه طنزآمیز، گاه تلخ و گاه سرشار از احساسات انسانیاند و در کنار هم، مجموعهای از لحظات و خاطرات را شکل میدهند که خواننده را با فضای اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی دهههای گذشته ایران آشنا میکند. کتاب با زبانی صمیمانه و روایتی خودمانی، بهگونهای خاطرهنگارانه، تجربههای شخصی و جمعی را به تصویر میکشد و از خلال جزئیات زندگی روزمره، دغدغهها، شادیها، غمها و امیدهای یک نسل را بازتاب میدهد.
خلاصه داستان درخت عناب
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! در «درخت عناب»، وجاهت بیضائی با بازگویی خاطرات و روایتهای کوتاه، زندگی خود را از کودکی تا بزرگسالی مرور کرده است. کتاب با توصیف خانهٔ پدری، حیاط، حوض و شمعدانیها آغاز میشود و تصویری از دختربچهای با موهای بور و فرفری و اخمی همیشگی ارائه میدهد. روایتها به وقایع روزمره، روابط خانوادگی، تجربههای مدرسه، نخستین عشق نوجوانی و چالشهای معلمی میپردازند. نویسنده از خاطرات تلخ و شیرین کودکی، مانند از دستدادن کفشهای قرمز محبوبش در رودخانه، تا تجربههای آموزگاری در مدرسهٔ پرورشگاه و مواجهه با کودکان بیسرپرست را با جزئیات بیان میکند. در بخشهایی از کتاب، به روابط پیچیده با والدین، خواهر کندذهن، و کارگر خانه پرداخته شده است؛ همچنین، روایتهایی از سفرهای خارجی، دغدغههای معلمی، و لحظات کوچک اما معنادار زندگی روزمره جای گرفتهاند. کتاب با نگاهی به گذشته، حسرتها، شادیها و اندوههای زیسته را بازگو میکند و از خلال خاطرات شخصی، تصویری از جامعه و فرهنگ ایرانی در دهههای مختلف ارائه میدهد. پایانبندی داستانها اغلب باز است و خواننده را به تأمل دربارهٔ معنای خاطره و گذر زمان دعوت میکند.
چرا باید کتاب درخت عناب را بخوانیم؟
این کتاب با روایتهایی کوتاه و خاطرهمحور، تجربههای زیستهٔ یک زن ایرانی را در بستر خانواده، جامعه و آموزش به تصویر کشیده است. «درخت عناب» با جزئیات دقیق و توصیفهای ملموس، لحظات کوچک و بزرگ زندگی را ثبت کرده و از خلال آنها، دغدغهها و احساسات یک نسل را بازتاب داده است. خواندن این اثر فرصتی برای آشنایی با زیستجهان زنان، معلمان و خانوادههای ایرانی در دهههای گذشته فراهم میکند و مخاطب را به همدلی با شخصیتها و تأمل دربارهٔ ارزش خاطرات و تأثیر آنها بر هویت فردی و جمعی دعوت میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای کوتاه، خاطرهنویسی، روایتهای زنانه و تجربههای زیسته در جامعه ایرانی مناسب است. همچنین، معلمان، دانشجویان رشتههای علوم اجتماعی و علاقهمندان به تاریخ شفاهی و فرهنگ معاصر ایران میتوانند از خواندن این اثر بهره ببرند.
بخشی از کتاب درخت عناب
«آری؛ این منم، با موهایی فرفری و بور که زیر نور آفتاب به طلایی میزند و دو تا پاپیون صورتیرنگ در دو طرف پیشانی: در حیاط کنار حوض لوزیشکلی که حالا به خاطر آمدن عید نوروز آبش را عوض کردهاند و شمعدانیهای خوابیده در انبار زیرزمین که حالا دورتادور حوض به انتظار بهاری که در راه است نشستهاند و من هم در انتظار بهار که گلبرگهای قرمز شمعدانیها را با آب دهان روی ناخنهای کوچکم بچسبانم و دستان کوچکم را افقی نگه دارم تا مبادا گلبرگها از روی ناخنهايم بیفتند. همان اخم همیشگی بالای ابروهایم؛ همان اخمی که از بچگی در چهرهام بود و نمیدانم چرا و حالا فرزندانم که اين اخم عمیقترشده را میبینند، معترض اند که «از بس اخم کردهای دو تا ابروی دیگر برای خودت ساختهای!» و هرگز هوس نکردهاند که چهار پنجسالگی مادرشان را در آلبومهای خاکگرفته و پر از خاطرههای من، تماشا کنند تا ببینند من با همان موهای بور و فرفری و همان اخم که با من زاده شده بود، با یک بلوز بافتنی سبز و صورتی که مادر برایم بافته بود، زندگی میکردم (بماند که آن عکس سیاهوسفید است. ولی من آن را هنوز هم رنگی میبینم و رنگ آن برای هميشه در ذهن من حک شده است).»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه