
کتاب از تهران تا پاریس
معرفی کتاب از تهران تا پاریس
کتاب الکترونیکی «از تهران تا پاریس» نوشتهٔ علیرضا برومند را نشر راز نهان منتشر کرده است. این اثر در قالب داستانی بلند، روایت مهاجرت و زندگی شخصیتهایی است که از ایران به اروپا کوچ میکنند و با فرازونشیبهای این مسیر دستوپنجه نرم میکنند. داستان بر پایهٔ خاطرات واقعی شکل گرفته و به دغدغههای مهاجرت، دلتنگی، دوستی و جستوجوی آرامش در غربت میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب از تهران تا پاریس
«از تهران تا پاریس» اثری داستانی است که با نگاهی واقعگرایانه به تجربهٔ مهاجرت میپردازد. علیرضا برومند در این کتاب، زندگی شخصیتهایی را روایت میکند که هرکدام به دلایل مختلف راهی اروپا شدهاند و در این مسیر با چالشهای گوناگونی روبهرو میشوند. کتاب در قالب داستان بلند و با محوریت خاطرات واقعی نوشته شده و فضای آن میان تهران و پاریس در رفتوآمد است. نویسنده با تمرکز بر روابط انسانی، دوستیهای دیرینه و تأثیر مهاجرت بر روح و روان افراد، تصویری ملموس از زندگی مهاجران ایرانی در اروپا ارائه داده است. ساختار کتاب بر پایهٔ روایت اولشخص و گفتوگوهای صمیمانه شکل گرفته و مخاطب را با جزئیات زندگی روزمره، خاطرات گذشته و دغدغههای شخصیتها همراه میکند. این اثر نهتنها به مسائل مهاجرت و غربت میپردازد، بلکه به اهمیت ارتباطات انسانی و نقش دوستی در عبور از بحرانها نیز توجه دارد.
خلاصه داستان از تهران تا پاریس
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با روایت مسعود، راوی اولشخص، آغاز میشود که بهتازگی همراه همسرش به پاریس مهاجرت کرده است. او در غربت دلتنگ دوستان و خاطرات گذشته است و تلاش میکند با جستوجوی همکلاسیهای قدیمی در شبکههای اجتماعی، حلقهای از رفاقتهای گذشته را دوباره زنده کند. این تلاشها به تشکیل گروهی مجازی از دوستان دوران مدرسه منجر میشود که هرکدام در گوشهای از دنیا زندگی میکنند و با تنهایی و دلتنگی دستوپنجه نرم میزنند. در این میان، مسعود متوجه میشود که محسن، دوست صمیمی و همنیمکتی سالهای مدرسهاش، نیز در فرانسه زندگی میکند. پس از پیگیریهای فراوان، موفق میشود با محسن تماس بگیرد و او را ملاقات کند. محسن که اکنون روی ویلچر نشسته و از افسردگی رنج میبرد، داستان زندگی پر فرازونشیب خود را بهتدریج برای مسعود بازگو میکند. روایت محسن از مهاجرت، مشکلات اداری، فریبخوردن از واسطهها، جدایی از خانواده و دشواریهای زندگی در غربت، بخش مهمی از کتاب را شکل میدهد. در کنار روایت محسن، داستان به زندگی مسعود و همسرش نیز میپردازد؛ زوجی که با امید به آیندهای بهتر به پاریس آمدهاند اما با چالشهای جدیدی روبهرو میشوند. کتاب با بازگویی خاطرات مشترک، تلاش برای بازسازی دوستیها و جستوجوی معنای آرامش در سرزمین جدید، تصویری از پیچیدگیهای مهاجرت و اهمیت همراهی و همدلی ارائه میدهد. پایان داستان باز است و سرنوشت شخصیتها بهطور کامل افشا نمیشود، اما امید به بهبود و تداوم دوستیها در بستر روایت باقی میماند.
چرا باید کتاب از تهران تا پاریس را بخوانیم؟
این کتاب با روایت داستانی برآمده از واقعیت، تجربههای ملموس مهاجرت را به تصویر میکشد و به دغدغههایی چون دلتنگی، تنهایی، فریبهای مسیر مهاجرت و اهمیت دوستی میپردازد. «از تهران تا پاریس» با تمرکز بر روابط انسانی و بازتاب احساسات شخصیتها، فرصتی برای همدلی با مهاجران و درک عمیقتر از چالشهای زندگی در غربت فراهم میکند. خواندن این اثر میتواند نگاه تازهای به مفهوم خانه، ریشهها و معنای همراهی در زندگی مهاجران ایرانی ارائه دهد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای اجتماعی، مهاجرت و روایتهای واقعگرایانه مناسب است. همچنین کسانی که دغدغهٔ مهاجرت دارند یا تجربهٔ زندگی در غربت را پشت سر گذاشتهاند، میتوانند با فضای کتاب ارتباط برقرار کنند. «از تهران تا پاریس» برای مخاطبانی که به دنبال شناخت بهتر از چالشهای مهاجرت و اهمیت دوستی و همدلی هستند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب از تهران تا پاریس
«به غروب خورشید خیره شده بودم و بیتوجه به فنجان قهوهای که دیگر حسابی سرد شده بود، غرق در خاطرات دوران کودکیام بودم. امروز پنج ماه و یازده روز است که به همراه همسرم به پاریس مهاجرت کردهام. تعطیلات آخر هفته است. ولی ازآنجا که همسرم برای امتحانش باید درس بخواند، من هم در خانه ماندهام و جایی نرفتهام. در ایوان آپارتمانم غرق در خاطراتم. دلم برای همه تنگ شده است. شاید باور نکنید حتی دلم برای اصغر آقا، بقال سرکوچهمان هم تنگ شده است؛ پیرمرد مهربانی که تمام خوراکیهای خوشمزه دوران کودکیام را از دستان زحمتکش او گرفته بودم. به روزهای مدرسه فکر کردم و یاد دوستانی افتادم که شیرینترین لحظههای زندگیام را با آنها سپری کرده بودم و حالا فقط با پوریا در ارتباط بودم و یکیدو نفر دیگر را هم گاهی سالی یک بار در مراسم ماه محرم میدیدم. تلفن همراهم را برداشتم و در صفحات اجتماعی نام همکلاسیهایم را جستوجو کردم تا شاید بتوانم دوباره جمع دوستانه را کنار هم ببینم. سینا، همکلاسی سال اول دبیرستانم را در اینستاگرام پیدا کردم. عکس پروفایلش همان چهرهٔ خندان و دوستداشتنی را نشان میداد با این تغییر که کمی جاافتادهتر شده بود. در یک پیام خودم را معرفی کردم تا من را بپذیرد و بهاصطلاح فالو کند. اسم چند نفر دیگر را هم جستوجو کردم اما بهدلیل تشابه اسمی نتوانستم دوستانم را پیدا کنم. نیمساعت بعد سینا جواب داد. از متن پیام میتوانستم حدس بزنم که چقدر خوشحال شده است. من و سینا در دوران دبیرستان خیلی با هم در ارتباط بودیم و کلی خاطره خوب از هم داشتیم.»
حجم
۶۵۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۶۵۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه