تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب الهامات ناپیدا
معرفی کتاب الهامات ناپیدا
کتاب الکترونیکی «الهامات ناییدا (۳ داستان از دل لحظهها)» نوشتهٔ بهجت قاسمی و با ویراستاری فاطمه شکرانی، مجموعهای از داستانکهای کوتاه و روایتهای الهامگرفته از زندگی روزمره است که نشر نوآوران دانش رویانا آن را منتشر کرده است. این کتاب با نگاهی جزئینگر و گاه شاعرانه، لحظات ساده و اتفاقات معمولی را به داستانهایی تبدیل میکند که هرکدام رنگ و بویی از تجربههای شخصی و جمعی دارند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب الهامات ناپیدا
«الهامات ناییدا» اثری در قالب داستانک و روایتهای کوتاه است که در آن بهجت قاسمی با بهرهگیری از خاطرات، مشاهدات و الهامهای لحظهای، مجموعهای متنوع از داستانهای کوتاه را گردآوری کرده است. این کتاب در دستهٔ داستانهای فارسی معاصر قرار میگیرد و با ساختاری آزاد و غیرخطی، هر داستانک را بهعنوان قطعهای مستقل اما مرتبط با دغدغههای انسانی و اجتماعی ارائه میدهد. روایتها گاه به خاطرات کودکی، گاه به تجربههای زیسته در سالهای جنگ، مهاجرت، روابط خانوادگی، یا حتی مواجهه با فناوری و هوش مصنوعی میپردازند. کتاب از نظر زمانی گسترهای از دهههای مختلف را دربرمیگیرد و با زبانی صمیمانه و توصیفی، تلاش میکند لحظات گذرا و ناپیدا را ثبت کند. هر داستانک، تصویری از یک موقعیت یا احساس را پیش روی خواننده میگذارد و در مجموع، کتاب بهنوعی دفترچه خاطرات جمعی و فردی نویسنده است که با نگاهی تیزبین و گاه طنزآمیز به زندگی مینگرد.
خلاصه داستان الهامات ناپیدا
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! در «الهامات ناییدا»، با مجموعهای از داستانکهای کوتاه روبهرو هستیم که هرکدام از دل یک لحظه، خاطره یا تجربهٔ زیسته بیرون آمدهاند. روایتها از حضور در هیئتهای محرم و گفتوگو با کودکی به نام ایلیا آغاز میشود و بهتدریج به خاطرات کودکی، تجربههای مدرسه، روابط خانوادگی، سفرها، و حتی مواجهه با وقایع اجتماعی و تاریخی مثل جنگ و انقلاب میرسد. برخی داستانکها به تجربههای شخصی نویسنده در مواجهه با مرگ، بیماری، مهاجرت یا حتی لحظات شاد و سادهٔ زندگی مثل خرید کتاب، خوردن شیرینی با مادربزرگ یا بازی با حیوانات خانگی میپردازند. در میان روایتها، شخصیتهایی با دغدغههای متفاوت دیده میشوند: دختری که با بیماری روانی مادرش دستوپنجه نرم میکند، معلمی که نامش را از دوستی قدیمی گرفته، یا پدری که برای فرزندش کتابخانهای میسازد. داستانکها گاه رنگی از طنز دارند و گاه تلخی و اندوه را به تصویر میکشند. نویسنده با نگاهی جزئینگر، از لحظات معمولی زندگی، معنا و الهام بیرون میکشد و هر روایت را به فرصتی برای تأمل و همدلی تبدیل میکند. در برخی بخشها، حتی گفتوگو با هوش مصنوعی یا تجربههای نویسندگی و خلق داستان نیز بهعنوان سوژههای داستانکها مطرح شدهاند. در مجموع، کتاب تکههایی از زندگی است که با نگاهی انسانی و گاه شاعرانه کنار هم چیده شدهاند.
چرا باید کتاب الهامات ناپیدا را بخوانیم؟
این کتاب با کنار همگذاشتن داستانکهایی از دل زندگی روزمره، فرصتی فراهم میکند تا خواننده با تجربههای متنوع و گاه فراموششدهٔ خود و دیگران روبهرو شود. روایتها کوتاه و متنوعاند و هرکدام پنجرهای تازه به احساسات، دغدغهها و خاطرات جمعی باز میکنند. «الهامات ناییدا» برای کسانی که دوست دارند در میان شلوغی روزمره، لحظهای مکث کنند و به جزئیات ساده اما معنادار زندگی بنگرند، انتخابی مناسب است. این کتاب نهتنها به بازخوانی خاطرات و تجربههای شخصی نویسنده میپردازد، بلکه خواننده را به همدلی و تأمل دربارهٔ موقعیتهای انسانی دعوت میکند. تنوع موضوعی و سبک روایت باعث میشود هر خواننده بتواند بخشی از خود را در داستانکها بیابد و با آنها ارتباط برقرار کند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای کوتاه، روایتهای زندگینگارانه و خاطرهنویسی جذاب است. کسانی که دوست دارند با تجربههای انسانی، اجتماعی و حتی لحظات سادهٔ روزمره همذاتپنداری کنند، از خواندن این مجموعه لذت خواهند برد. همچنین برای افرادی که به دنبال الهامگرفتن از جزئیات زندگی و ثبت لحظات هستند، این کتاب پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب الهامات ناپیدا
«کلمات در ذهنم یورتمه میرفتند تا سندرم قلم بیفرارم را تسلی بخشند و داستانکی خلق کنند از نوع خاطرات کودکی. زنگ بلبلی درب حیاط که به صدا درآمد. مادرم گفت: «یگانه. معلم زبان اومده، برو در رو باز کن.» و من حیاط بزرگمان را که وسط حوض ششضلعیاش فواره دلفیننما خودنمایی میکرد، طی کردم و درب را برای آقای لاهوتی، پیرمرد لاغراندامی که عینکی تهاستکانی روی چشمانش بود، باز کردم. بعد از سلام، او را به آلاچیق چوبی انتهای حیاط راهنمایی کردم. من ده ساله بودم و اولین بار بود میدیدمش. قرار بود خانوادگی زبان یاد بگیریم تا برای مهاجرت به بمبتی ۸۵ در گل نمانیم و در حد ضرورت گلیم خود را از آب بیرون بکشیم.»
حجم
۸۹۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۰۲ صفحه
حجم
۸۹۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۰۲ صفحه