کتاب شال گردن

کتاب شال گردن نوشته منا رستمیان که توسط نشر حکمت کلمه منتشر شده، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه است که به زندگی زنان، خانواده و تجربه‌های زیسته در بستر جامعه‌ی معاصر ایران می‌پردازد. این اثر با نگاهی موشکافانه و روایتی چندلایه، به روابط انسانی، خاطرات، فقدان و جست‌وجوی هویت می‌پردازد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب شال گردن

کتاب شال‌گردن، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه است که در فضای معاصر ایران روایت می‌شوند و عمدتاً بر تجربه‌های زنان تمرکز دارند. این کتاب در سال ۱۴۰۲ منتشر شده و در آن، منا رستمیان با بهره‌گیری از زبان روزمره و روایت‌های درونی، به سراغ موضوعاتی چون جدایی، تنهایی، خاطرات خانوادگی، مرگ، مهاجرت و جست‌وجوی معنای خانه می‌رود. داستان‌ها اغلب از زاویه دید اول‌شخص روایت می‌شوند و شخصیت‌ها درگیر چالش‌های عاطفی و اجتماعی‌اند. فضای داستان‌ها گاه به گذشته و خاطرات کودکی بازمی‌گردد و گاه در بستر بحران‌های امروز شکل می‌گیرد. نامه‌نگاری، مونولوگ‌های ذهنی و روایت‌های تکه‌تکه از ویژگی‌های ساختاری این مجموعه است. کتاب با نگاهی انتقادی و گاه تلخ، به نقش‌های جنسیتی، روابط خانوادگی و تأثیرات روانی وقایع اجتماعی بر زندگی فردی می‌پردازد. در کنار روایت‌های شخصی، ردپای وقایع جمعی و تاریخی نیز در پس‌زمینه‌ی داستان‌ها دیده می‌شود و این امر به اثر عمق و چندلایگی می‌بخشد.

خلاصه کتاب شال گردن

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! 

داستان‌ها در کتاب شال‌گردن با محوریت زنان و خانواده روایت می‌شوند و هرکدام به گوشه‌ای از زندگی روزمره و بحران‌های عاطفی می‌پردازند. برخی داستان‌ها به جدایی و فروپاشی روابط زناشویی می‌پردازند؛ جایی که شخصیت زن در دادگاه، میان خاطرات گذشته و واقعیت تلخ جدایی سرگردان است. در داستانی دیگر، زنی پس از مرگ همسر یا پدر، با خاطره‌ها و جای خالی عزیزانش دست‌وپنجه نرم می‌کند و مفهوم خانه را بازتعریف می‌کند. روایت‌هایی از کودکی، تجربه‌های تلخ‌وشیرین خانوادگی و مواجهه با مرگ و بیماری، در کنار نامه‌نگاری‌های صمیمانه و گاه تلخ میان زوج‌ها، ساختار کتاب را شکل می‌دهد. 

داستان‌ها اغلب با لحنی صادقانه و بی‌پرده، به احساسات سرکوب‌شده، ترس‌ها و امیدهای خاموش می‌پردازند. در برخی روایت‌ها، شخصیت‌ها با بحران‌های روانی، مهاجرت یا حتی خشونت خانگی روبه‌رو می‌شوند و تلاش می‌کنند معنای تازه‌ای برای زندگی بیابند. خاطرات کودکی، اشیای خانه و حتی غذاها، بهانه‌ای برای بازگشت به گذشته و مرور زخم‌های کهنه‌اند. در مجموع، کتاب تصویری چندوجهی از زیست زنان در جامعه‌ی امروز ایران ارائه می‌دهد و از خلال روایت‌های کوتاه، به دغدغه‌های عمیق انسانی می‌پردازد.

چرا باید کتاب شال گردن را خواند؟

کتاب شال‌گردن با روایت‌هایی صریح و بی‌واسطه، تجربه‌های زیسته‌ی زنان و خانواده‌ها را در بستر جامعه‌ی معاصر ایران به تصویر می‌کشد. داستان‌ها با پرداختن به موضوعاتی مانند جدایی، تنهایی، خاطرات خانوادگی و جست‌وجوی هویت، فرصتی برای همدلی و بازاندیشی درباره‌ی روابط انسانی فراهم می‌کنند. ساختار چندلایه و روایت‌های متنوع، امکان مواجهه با زوایای مختلف زندگی روزمره را به خواننده می‌دهد و نگاه تازه‌ای به مسائل عاطفی و اجتماعی پیش‌روی زنان ارائه می‌کند.

خواندن کتاب شال گردن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به داستان‌های کوتاه فارسی، کسانی که دغدغه‌ی مسائل زنان، خانواده و روابط انسانی را دارند و افرادی که به روایت‌های اجتماعی و روان‌شناختی علاقه‌مندند، مناسب است؛ همچنین می‌تواند برای کسانی که با موضوعاتی چون جدایی، فقدان یا بحران هویت دست‌وپنجه نرم می‌کنند، همدلانه و تأمل‌برانگیز باشد.

بخشی از کتاب شال گردن

«از وقتی رسیده‌ام چشم از تو برنداشته‌ام. طوری وانمود می‌کنی که انگار متوجه ورود من نشده‌ای! نگاهت می‌کنم و به یاد می‌آورم تمام سال‌ها و روزها و لحظه‌هایی را که با تو پای ساختن چیزی گذاشتم که حالا با هم تیشه بر خشت خشتش می‌زنیم! وکیل من؛ پسر جوان مضطرب. جزوه‌هایش را مرور می‌کند و پوست لبش را با دندان می‌کند و باز توضیح می‌دهد که جای نگرانی نیست و بعد هم اضافه می‌کند که نیازی نیست من حتی لب از لب باز کنم! دلم می‌خواهد برای همین یک حرف هم که شده همان‌جا اخراجش کنم اما نمی‌توانم در برابر تو به تنهایی از پس خواسته‌هایم بر نمی‌آیم. در عوض به او می‌گویم آخرین بارش باشد که مرا از حرف زدن منع می‌کند! که من هر وقت دلم بخواهد حرف می‌زنم. نگاه او را که هاج‌وواج در مقابلم می‌بینم، به یاد می‌آورم برای کسی که چهره پدر را ندیده باشد. وقتی میان صحبت‌های دسته جمعی رو به من با صدای بلند می‌گوید: صدایت خیلی بلند است! خفه شو! حرف‌هایم شاید عجیب به نظر آید و برای کسی که بعدتر صورت تو را ندیده باشد وقتی میان اعتراضم به قیمت پیشنهادی عجیب راننده تاکسی، چشم‌هایت را گشاد می‌کنی و با نگاهی خیره می‌گویی؛ هیچی نگو، به تو ربطی نداره! ساکت شو. پس فقط می‌گویم؛ من برای ساکت نشدن بهای زیادی داده‌ام آقای دلاوری!»