
کتاب قصه های من و بچه هام؛ گلدان
معرفی کتاب قصه های من و بچه هام؛ گلدان
کتاب قصه های من و بچه هام؛ گلدان نوشته شهرام شفیعی و با تصویرگری سام سلماسی توسط انتشارات سیمای شرق (کتابهای زرافه) منتشر شده است. این کتاب در قالب داستانهای طنزآمیز و کمیک، ماجراهای یک خانواده و اتفاقات روزمرهشان را روایت میکند و برای گروه سنی ۷ سال به بالا مناسب است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب قصه های من و بچه هام؛ گلدان
قصههای من و بچههام؛ گلدان اثری است در قالب داستانهای کوتاه طنز که با نگاهی شوخطبعانه به زندگی روزمرهی یک خانواده میپردازد. این کتاب بخشی از مجموعهای با عنوان قصههای من و بچههام است و فضای آن سرشار از موقعیتهای کمیک، سوءتفاهمهای بامزه و روابط صمیمی میان اعضای خانواده است. داستانها در محیطهایی مانند رستوران، خانهی مادربزرگ، پارک و مهمانیهای خانوادگی رخ میدهند و هر بار یک اتفاق ساده، بهانهای برای خلق موقعیتهای خندهدار و گاه عجیب میشود.
لحن روایت، کودکانه و پر از بازیهای زبانی است و شخصیتها با رفتارهای اغراقآمیز و واکنشهای غیرمنتظره، فضای شاد و پرجنبوجوشی را میسازند. کتاب در سال ۱۴۰۳ منتشر شده و با تصویرگری رنگی، جذابیت بیشتری برای مخاطبان کودک و نوجوان ایجاد کرده است. در کنار طنز و شوخی، دغدغههایی مثل مراقبت از وسایل، مسئولیتپذیری و اهمیت خانواده نیز در لایههای داستان دیده میشود.
خلاصه داستان قصه های من و بچه هام؛ گلدان
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستانهای گلدان با محوریت یک خانوادهی پرماجرا روایت میشوند. در یکی از ماجراها، پدربزرگ و نوهها در رستوران با مربی تیم ملی فوتبال اشتباه گرفته میشوند و مجموعهای از سوءتفاهمها و شوخیها شکل میگیرد که به موقعیتهای خندهدار و گاه عجیب منتهی میشود. در داستان دیگری، دغدغهی نگهداری از یک کت نو، باعث میشود اعضای خانواده دست به کارهای عجیب و غریب بزنند تا مبادا کت خراب شود؛ از نخوردن بستنی قیفی تا پیادهروی با احتیاط و حتی عقبعقب رفتن در باد.
ماجرای گمشدن شوهرخاله و زنجیرهای از تماسهای تلفنی بیپایان، فضای شلوغ و پرهیاهوی خانواده را نشان میدهد. در بخش دیگری، مهمانشدن در خانهی آقای نقرهداغ و شکستن یک گلدان ارزشمند، اعضای خانواده را وارد ماجرایی پر از اضطراب و تلاش برای پنهانکردن حقیقت میکند. داستانها با موقعیتهای طنزآمیز، سوءتفاهمهای کودکانه و واکنشهای اغراقآمیز شخصیتها پیش میروند و هر بار یک اتفاق ساده، بهانهای برای خلق ماجرایی تازه میشود.
چرا باید کتاب قصه های من و بچه هام؛ گلدان را خواند؟
این کتاب با روایت داستانهایی کوتاه و طنزآمیز، به مسائل ساده و روزمرهی خانوادهها از زاویهای متفاوت نگاه میکند. شوخیهای کلامی، موقعیتهای بامزه و تصویرگری رنگی، فضای شاد و پرتحرکی را برای مخاطب میسازد. در کنار سرگرمی، موضوعاتی مانند مسئولیتپذیری، اهمیت خانواده و مواجهه با اشتباهات نیز به شکلی غیرمستقیم مطرح میشوند. مطالعهی این اثر فرصتی است برای تجربهی لحظاتی شاد و آشنایی با دنیای کودکانهای پر از تخیل و شیطنت.
خواندن کتاب قصه های من و بچه هام؛ گلدان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این اثر برای کودکان ۷ سال به بالا و خانوادههایی که به دنبال داستانهای طنز و کمیک با محوریت روابط خانوادگی هستند، مناسب است؛ همچنین برای والدینی گزینهی خوبی به شمار میآید که میخواهند با فرزندان خود دربارهی مسئولیتپذیری و اهمیت خانواده گفتوگو کنند.
بخشی از کتاب قصه های من و بچه هام؛ گلدان
«فقط یک کت داشتم که هنوز خوب بود. میخواستم آن را بپوشم، اما مامانی در حمام را رویم قفل کرد! بعد گفت: «فقط یک کت خوب داری. نباید خراب شود. باید آن را سه ساعت کمتر بپوشی! ساعت هشت در را باز میکنم! آن وقت بیا بیرون و کت را بپوش. ساعت هشت از حمام آمدم بیرون! میخواستم به کتم عطر بزنم. مامانی گفت: «عزیزم. مواظب باش کت را لک نکنی.» من کمی فکر کردم. بعد به مامانی گفتم: «نگران نباش. یادت نیست؟ من قول دادهام که این کت را سی سال نگه دارم!» آن وقت تلفن زدم تا پسرخاله بیاید. بعد به پسرخاله عطر زدم و گفتم: «تو پیش من باش تا بوی خوب بیاید!» ساعت هشت به خانهی مامانبزرگ رفتیم. تبریک گفتیم و شیرینی خوردیم. بعد خداحافظی کردیم و آمدیم بیرون. دوست داشتم مامانبزرگ، این طرف کتم را هم ببیند! این بود که دوباره رفتیم عیددیدنی مامانبز رگ! ایندفعه، طرف چپ مامانبزرگ نشستم!»
حجم
۴٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه
حجم
۴٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه