
کتاب مخوف خانه
معرفی کتاب مخوف خانه
معرفی کتاب مخوف خانه
کتاب الکترونیکی «مخوفخانه» نوشتهٔ سمیرا شعبانی با ویراستاری علیرضا زمانی و انتشار از سوی نشر نسل روشن، داستانی معاصر در ژانر رمان فارسی است که در دل روابط خانوادگی، رازهای گذشته و معماهای روانی شخصیتها جریان دارد. این اثر با محوریت یک عمارت قدیمی و اسرارآمیز، زندگی چند نسل و گرههای ناگشودهٔ آنها را روایت میکند. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب مخوف خانه
«مخوفخانه» در بستری از فضای معاصر و با رجوع به گذشتههای دور، داستان چند خانواده را در هم تنیده و با روایتی چندلایه، به بررسی تأثیرات زخمهای قدیمی بر زندگی امروز میپردازد. روایت کتاب میان تهران و منطقهای کوهستانی به نام قرهسو در حوالی ماکو در رفتوآمد است و شخصیتهای اصلی آن، هر یک با گذشتهای پر از راز و اندوه، درگیر جستوجوی حقیقت و رهایی از سایههای سنگین خانواده هستند. عمارت مخوف، که در دل کوهها پنهان شده، همزمان محل وقوع حوادث تلخ و نقطهٔ اتصال سرنوشت شخصیتهاست. نویسنده با استفاده از عناصر معمایی، روانشناختی و اجتماعی، فضایی خلق میکند که در آن مرز میان واقعیت و خیال، گذشته و حال، بارها جابهجا میشود. کتاب در سال ۱۴۰۳ منتشر شده و دغدغههایی چون هویت، خانواده، خشونت، آسیبهای اجتماعی و تلاش برای رهایی از چرخهٔ تکرار شوندهٔ رنج را در بستر داستانی پرکشش دنبال میکند.
خلاصه کتاب مخوف خانه
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!داستان «مخوفخانه» با روایتی چندصدایی آغاز میشود و شخصیتهای اصلی آن، آذر، لیلی، احمد، غزل و داریوش، هر یک با گذشتهای پر از زخم و راز، وارد ماجرایی میشوند که محور آن عمارت قدیمی و مرموزی در قرهسو است. روایت با خاطرات کودکی و تولد دو قلوها، ریحان و زیبا، شروع میشود و به تدریج به زمان حال و زندگی پرتنش شخصیتها در تهران و ماکو میرسد. آذر، فیلمساز و مددکار اجتماعی، با بحرانهای روانی و خاطرات تلخ گذشته دستوپنجه نرم میکند و درگیر ساخت مستندی دربارهٔ عمارت خاموش میشود. لیلی، دستفروش مترو، با گذشتهای پر از خشونت و جدایی از خانواده، به دنبال کشف حقیقت مرگ والدینش است. احمد و غزل نیز هر یک با دغدغههای شخصی و خانوادگی، وارد این مسیر میشوند. در عمارت مخوف، گذشته و حال به هم گره میخورند؛ راز قتلها، ناپدیدشدنها و حوادث تلخ خانوادههای ساکن عمارت، کمکم آشکار میشود. شخصیتها با کابوسها، خاطرات سرکوبشده و ترسهای عمیق خود روبهرو میشوند و تلاش میکنند حقیقت را از میان لایههای دروغ و سکوت بیرون بکشند. روایت با رفتوآمد میان خاطرات کودکی، حوادث معاصر و جستوجوی هویت، فضایی رازآلود و پرتعلیق میسازد که تا پایان، مخاطب را درگیر نگه میدارد، بیآنکه همهٔ رازها را بهطور کامل فاش کند.
چرا باید کتاب مخوف خانه را خواند؟
این رمان با تلفیق عناصر معمایی، روانشناختی و اجتماعی، تجربهای متفاوت از داستانگویی معاصر فارسی ارائه میدهد. «مخوفخانه» با پرداختن به زخمهای خانوادگی، تأثیر گذشته بر اکنون و جستوجوی هویت، مخاطب را به سفری میان واقعیت و خیال میبرد. روایت چندلایه و شخصیتپردازیهای پیچیده، امکان همذاتپنداری و تأمل دربارهٔ ریشههای رنج و امید را فراهم میکند. برای کسانی که به داستانهایی با فضای رازآلود و شخصیتهای چندبعدی علاقه دارند، این کتاب میتواند تجربهای تازه باشد.
خواندن کتاب مخوف خانه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای معمایی، روانشناختی و خانوادگی مناسب است. کسانی که دغدغههایی مانند هویت، آسیبهای اجتماعی، روابط خانوادگی و تأثیر گذشته بر زندگی امروز دارند، میتوانند با این اثر ارتباط برقرار کنند. همچنین برای مخاطبانی که به روایتهای چندصدایی و داستانهایی با فضای رازآلود علاقهمندند، «مخوفخانه» انتخاب مناسبی است.
بخشی از کتاب مخوف خانه
«در هوای مهآلودهی خیالم سفر میکنم. گاهی میخندم گاهی میگریم و گاهی فکر میکنم چه شد از عمری که به من داده شد. برای چه بود؟ برای رنج یا اندوه؟ آخر کدام رنج یا اندوه؟ گفت در تورنج و اندوه دمیدم تا خود را به آتشی بکشی و از خاکسترت چیزی فراتر از ققنوس پرواز کند تا بتوانی از مخوف خانهی دنیا درگذری.آن عمارت بزرگ که دورتادورش را کوههای بلند گرفته و همیشه در سکوتی مطلق به سرمیبرد و هر گوشهاش خاستگاه حادثهای بوده را مثل کف دست میشناختم. سیاهی شب آن منطقه همیشه آبستن حوادث بود. خصوصاً آن اتاق تاریک و مخفی کنار سالن میهمان که بهنظرم ترسناکترین جای آن خانه بود. اما من از آنجا نمیترسیدم؛ ولی اهالی خانه و خدمتکارهاء که تعدادشان روزبه روز کمتر میشد, به ان اتاق لقب مخوف خانه را داده بودند و این نام را نزد پدرم هم میگفتند.پدرم عطا وزیری بود. عکاس قابلی که عکسهای تأثیرگذاری میانداخت. مادرم را دوست داشت. اما این علاقه زیاد نبود. من این را از نگاهش میفهمیدم.»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه